
تا کنون شده است با دیدن یک نفر ذوق از سر تا پایت را فراگیرد؟برای من شده است. وقتی با قدم های کوتاهش به سمتم حرکت میکرد؛ چشمانم حتی یک میلی متر هم تکان نمیخورد و برای چند ثانیه ناظر انبوهی از زیبایی در قالب یک انسان بودم.
این انسان برای من فراتر از هر انسان دیگری در این کره ی خاکی است. به راستی تو کیستی که در اعماق وجودم ریشه کردی؟
من مدت هاست که خریدار قلب تو هستم. نمیخواهم که اجاره نشین خانه ات باشم. قلب تو خانه ابدی و اخر من است.در سرم سخنان زیبایی پرسه میزند و بارها آن ها را روی کاغذ آورده ام اما به روی لبم هرگز.این اشتباه من است.
روانم با تو درمان شد و زندگی ام با تو جریان گرفت. هرگاه که با تو سخن میگویم ابر های سیاه کنار میروند و خورشید تابان خبر از تمام شدن طوفان دریای دلم میدهد.
تو برایم همه چیز را معنا دار کرده ای. تو معنای عشق را به من آموختی. میدانم که بیش از هر وقت دیگری از من دلخور هستی.کاملا حق با توست.
زبانم این اواخر تلخ تر از همیشه شده بود. حرف ها و کلماتی که خطاب به تو گفتم خراش های بسیاری بر روی قلبت انداخته.بابت تمامی اشتباهات و بدی هایم از تو عذر میخواهم. دور خودت و قلبت پروانه وار میگردم و پیله میبندم تا تمامی خراش ها پنهان شود.
خودکشی من آنجایی بود که از چشمت افتادم.درست در همان لحظه برایت تمام شدم. اما تو برای من تمام نشده ای. تو تازه شروع شده ای. تو شروع زندگی هستی تو ، تو ، تو، تو و تو هستی که میتوانی من را تغییر بدهی و از نو زاده کنی.
دوستت دارم در سه زمان:گذشته، حال و اینده.
دوستت دارم در هزاران دنیای موازی
دوستت دارم در هر حالتی
و در آخر دوستت دارم برای همیشه:)