خب مدتیه که اسم ChatGPT رو زیاد میشنویم. یک هوش مصنوعی برای چت کردن که میتونه به خیلی از سوالات شما جواب بده.
مثلا اگر ازش بپرسید که تو کی هستی به شما این جواب رو میده:
خودش رو اینطور معرفی میکنه که یک دستیاره که توسط OpenAI آموزش دیده (نمیدونم آموزش دیدن برای کلمه trained درسته یا نه)
در واقع تا جایی که من میدونم این کار رو با crawl کردن اینترنت انجام داده و حجم عظیمی از داده ها رو دریافت و پردازش کرده. برای کنار هم چیدن کلمات هم از همون تکنیکی استفاده میکنه که auto complete های گوشیتون بر اساسش کار میکنن، انگار با توجه به کلمه یا حروف قبلیشون میتونن حدس بزنن که کلمه بعدی چی میتونه باشه. میشه بهش اینطور نگاه کرد که یک auto complete آموزش دیده هست! (البته این نگاه خیلی سطحیه)
در هر صورت چیزی که ما در اختیار داریم ابزاریه که میتونه به ما کمک کنه چطور جواب یک جاب آفر رو بدیم:
یا میتونه برامون کد هم بنویسه:
خب شگفت انگیزه و جذاب!
دقیقا انگار دارید از یک نفر با تجربه بالا سوال میپرسید و اون راه حل رو کامل براتون تشریح میکنه و مثال هم میزنه.
خب تا اینجا مثالهایی که زدم مثالهایی بودن که ChatGPT جوابهای خوبی براشون داشت، ولی بعد از کار کردن با این سرویس برای چند روز متوجه شدم که خیلی وقتها جواب نیمه کاره میده، یعنی مثلا اگر ازش بخواید براتون یک چیزی رو پیادهسازی کنه تا یه جایی میره جلو و یهو انگار یادش میره و نصفه کاره ولش میکنه...
مثلا اینجا جوابش تموم شد:
البته احتمالا اگر مساله رو خورد خورد ازش میپرسیدم این اتفاق نمیوفتاد ولی مشکلی که پیش میومد این بود که یه سری توضیحات رو هی تکرار می کرد. یعنی اگر شما یه سوال در مورد React ازش بپرسید اول هر جوابی که میده میگه که React چیه و چیکار میکنه و بعد جوابتونو میده.
مشکلات دیگه ای هم هست که من بهش اشاره نمیکنم چون خیلیاش رو تجربه نکردم و نیازی هم نبود که تجربه شون کنم.
پارسال هم که Copilot معرفی شد خیلی ها فکر کردن که بزودی دیگه کارشونو از دست میدن و خود کامپیوتر میتونه کد بنویسه و کارشونو انجام بده. ولی امروز دیگه خیلی ازش چیزی نمیشنویم.
نکته اینجاست که هیجانی نباید در مورد مسائل واکنش نشون بدیم. دنیا و تکنولوژی و علم داره رو به جلو حرکت میکنه و ما هم بخشی از این تاریخ هستیم و این شانس رو داریم تا چیزهای شگفت انگیز و زیبایی رو تجربه کنیم که نسلهای قبلمون نداشتند.
به گذشته نگاه کنید، آیا با اختراع کامپیوتر ریاضی دانها و فیزیک دانها بیکار شدن؟ قطعا نه! فقط فرایند انجام دادن کارهاشون و محاسباتشون سریع تر و راحت تر شد، اونها این قابلیت رو پیدا کردن که به جای اینکه این محاسبات رو خودشون انجام بدن و کلی وقت صرف این کار کنن، زمان و انرژیشون رو برای انجام دادن کارهای بزرگتر نگه دارن و کارهای دیگه رو بسپرن به این ابزارها.
آیا با بوجود اومدن ماشین آلات صنعتی کارگرها بیکار شدن؟ خیلی از همون کارگران تبدیل شدن به اپراتورهای همون ماشین آلات!
آیا با بوجود اومدن تاکسی های آنلاین رانندههای تاکسی بیکار شدن؟ نه اونا هم بخشی از این سیستم شدن. فرایند کارشون راحت تر شد و حتی شاید درآمدشون هم بیشتر شد.
من این موضوع رو رد نمیکنم که تو این تغییر و تحول همیشه افراد و اقشاری بودن که کارشون رو از دست دادن یا نتونستن با این تغییرات همراه بشن.
تو دنیایی که مدام در حال تغییر کردنه توانایی منطبق شدن با این تغییرات و همراه شدن با اونا مهمترین مهارته برای هر فرد. اگر میخوایم راحت تر زندگی کنیم باید یاد بگیریم که یاد گیرنده خوبی باشیم! از تغییر نترسیم، از خارج شدن از محدوده امن خودمون نترسیم و با این تغییرات همراه بشیم به جای اینکه بخوایم باهاشون مقابله کنیم.
ابزارهایی مثل ChatGPT صرفا برای استفاده برنامه نویسها بوجود نیومدن، شما میتونید ازش بپرسید که چطوری قرمه سبزی درست کنید، میتونید بپرسید که چطور همسرتون رو خوشحال کنید، میتونید بپرسید که سیاه چالهها چطور به وجود میان و حتی بپرسید که چطور جواب یک ایمیل رو بدید. پس وجود داشتن چنین ابزاری بیشتر شبیه گوگل هست که میتونه جوابهای بهتری به شما بده.
دلیلی برای ترس از دست دادن شغلتون وجود نداره، بهش اینطور نگاه کنید که نه تنها قرار نیست کسی شغلش رو از دست بده بلکه حالا میتونید بهتر و سریعتر هم انجامش بدید. فقط باید بلد باشید که تغییر کنید و یاد بگیرید.