هر چیزی که در این مطلب قراره بخونید تجربیات شخصی من هست و صرفا “تجربه” است.
از بعد از نوروز ۱۴۰۱ تصمیم گرفتم شانسم رو برای شرکت های خیلی بزرگ داخلی امتحان کنم. حدودا ۴ ساله که من یک جا هستم و روی پروژه های بین المللی کار میکنم که از بیرون به نظر خیلی خوب و جذاب میاد و البته از حق نگذریم واقعا هم اینطور هست اما بعد این همه زمان عادی میشه و از داخل شاید برات دیگه جذابیتش رو از دست بده. از طرف دیگه مصاحبه رفتن، برای محک زدن مهارت های خودتون و پیدا کردن نقاط ضعف هم عالیه.
هدفم از نوشتن این مطلب کمک به تو دوست عزیزم هستی که داری این مطلب رو میخونی. شاید نکته ای داشته باشه که بتونی استفاده کنی.
من راستش زمان زیادی صرف ساختن رزومه ام نکردم، فقط از اکانت لینکدینم یه خروجی pdf گرفتم و شروع کردم اپلای کردن. کارم راه افتاد ولی شاید بهتر بود که زمان برای ساختن یه رزومه درست حسابی میذاشتم.
نکته مهمی که در مورد رزومه وجود داره این هست که نباید خییلی درگیرش بشید. تنها کاری که رزومه میکنه براتون، اینه که باعث میشه از طرف اون شرکت با شما تماس بگیرن و تمام. تماس که گرفتن یعنی رزومه تون کارش رو درست انجام داده.
نکته دوم اینکه، متاسفانه اجازه ندارم عین خود سوالاتی که تو مصاحبه از من پرسیدن رو اینجا قرار بدم ولی اگر دوست داشتید باهام تماس بگیرید در مورد سبک سوالات و ... باهم صحبت کنیم.
دیجیکالا
اولین جایی که رزومه فرستادم دیجیکالا بود، از طریق وبسایت دیجیکالا قسمت فرصت های شغلی برای پوزیشن Senior Frontend developer رزومه فرستادم. نکته جالب این بود که قسمتی هم برای cover letter در نظر گرفته شده که خیلی عالیه.
نکته: وقتی دارید جاهای مختلفی اپلای میکنید حتما از کاور لتر های متفاوت استفاده کنید و برای هر جا، لتر مخصوص به خودش رو بنویسید. سعی کنید تا جای ممکن نشون بدید که چقدر برای اون کار مشتاق هستید. پس کپی-پیست ممنوع.
بعد از ۲-۳ روز باهام تماس گرفتن و خیلی مودبانه یک تایم روی گوگل کلندر باهام ست شد. قبل از روز مصاحبه من همیشه تلاش میکنم با کسانی که قراره مصاحبه کنم روی لینکدین بیشتر آشنا بشم و اسمشون رو سرچ میکنم و تجربیات شون رو میبینم.
روز مصاحبه اومد و مصاحبه شروع شد. ۲ تا سوال الگوریتم بود. جَو خیلی سنگین بود. مصاحبه کننده بسیار جدی و خشک برخورد میکرد که این نمیدونم از روی سیاست بود یا ایشون کلا این شکلی بود بهرحال من که خیلی مضطرب شده بودم و تازه یه اتفاق دیگه باعث شد که شرایط بدتر هم بشه.
همینطور که داشتم روی راه حل سوال اول کلنجار میرفتم یهو زنگ زدن و کی بود؟؟ صاحبخونه?♂️ موضوع از این قرار بود که دقیقا شب قبلش لوله خونه ما ترکیده بود همسایه طبقه پایین شاکی شده بود و ما هم ناچاراً با ایشون تماس گرفتیم. خب تا اینجا مشکلی نیست ولی مشکل از جایی شروع شد که ایشون همینطوری اومد وارد خونه شد و داد و بیداد شروع شد. خب شما فکر کن تو این شرایط چه کاری میتونی بکنی؟
بگذریم... من وسط مصاحبه همینطور که مثل حِمار توی گِل گیر کرده بودم ناچار شدم بگم که ببخشید من مشکل برام پیش اومده و نمیتونم مصاحبه رو ادامه بدم. خیلی خوشم اومد که در کمال ناباوری دو روز بعد مجدد با من تماس گرفتن برای ست کردن یک تایم دیگه برای مصاحبه.
جلسه دوم مصاحبه دقیقا از ادامه قبلی شروع شد. فکر نمیکردم این اتفاق بیوفته برای همین راه حل جواب رو از قبل گوگل نکردم البته دوست هم نداشتم که به خودم دروغ بگم و با تقلب بخوام جواب بدم. در هر صورت من فهمیدم که توی سوالات الگوریتم خیلی مشکل دارم چون هیچکدوم از ۲ تا سوال رو نتونستم انجام بدم و مصاحبه با کلی استرس تموم شد.
بعداً فهمیدم سوالاتی که از من پرسیدن یکیش که سوال استخدامی گوگل بود و اون یکی هم یکی از سوالات رنک medium سایت leetcode بود. یکم حس بهتری بهم دست داد.
آپدیت (اواسط خرداد ۱۴۰۱): یک بار دیگه باهام تماس گرفتن و شخصی که از اول باهاش در ارتباط بودم در مورد اینکه چرا ریجکت شدم توضیحاتی رو داد! برام این کارشون خیلی ارزش داشت و کیف کردم.
کافه بازار
خب کافه بازار توی ذهن من حکم گوگل تو ایران رو داره. برام واقعا جذابه که بتونم توی همچین محیطی کار کنم. مجدد مثل پروسه دیجیکالا از طریق سایت خودشون قسمت فرصت های شغلی برای اپلای اقدام کردم.
متوجه شدم که بیشتر سایت هامون بزرگ از یک سرویس برای قسمت فرصت های شغلی شون استفاده میکنن. در نتیجه اینجا هم قسمت cover letter وجود داشت.
بعد از اپلای یک ایمیل اومد که دریافت کردیم و تا ۱۰ روز دیگه خبرت میکنیم... بعد از ۵-۶ روز یک ایمیل دیگه اومد که پروسه رو توضیح داده بود. ماجرا این شکلی بود که ۵ تا سوال الگوریتم در سایت quera تعریف کرده بودن که برای مرحله اول باید اونا رو حل میکردم. مدت زمان سوالا روی هم ۳ ساعت بود که فکر میکنم تایم مناسبی بود.
از این ۵ تا سوال، ۳ تاش رو تونستم حل کنم و ۲ تای دیگه رو نه. البته یکی از این ۲ تا واقعا ساده بود ولی دقیقا حال آدمی رو داشتم که انگار جواب جلوی چشمش هست و نمیتونه انجامش بده. ۲ تا از راه حل ها به صورت recursive حل میشد. یکیش sorting داشت و یکی هم کار با object ها و یکی هم ترکیب همه اینا بود. حیف باشه که نمیتونم سوالا رو باهاتون به اشتراک بذارم وگرنه به نظرم خیلی سوالای قشنگی بودن.
در هر صورت من فقط تونستم ۳ تا از سوالات رو حل کنم و برای ۲ تای باقیمونده وقت نموند. دیگه مطمئن بودم که ایمیل reject ام میاد که البته بعد از ۱۵ روز اومد. واقعا چرا انقد دیر؟
اسنپ
برای اسنپ از طریق سایت شون، جابینجا، لینکدین و هرجا که میشد رزومه فرستادم و خبری نشد که نشد تا اینکه تقریبا بعد از ۲۰ روز باهام تماس گرفتن. یک قرار مصاحبه برای یکی از بیزنس های زیرمجموعه شون ست شد به نام SnappKitchen که اینطور که من فهمیدم همون اسنپ فود خودمونه ولی تو ترکیه.
مصاحبه کننده خیلی شخصیت کول و راحتی داشت و باعث شد ذهنم آرامش داشته باشه. تاکید کرد که رسیدن به راه حل برای ما اهمیت نداره و بیشتر هدف اینه که ببینیم چطور به حل مسأله فکر میکنی. مسأله هم باز هم یک سوال الگوریتم بود. ولی اینبار نسبتا ساده تر بود. تونستم هر طور بود حلش کنم ولی چالشی که وجود داشت این بود که توی سوال اشاره شده بود که حتما با پیچیدگی زمانی O(N) باید حل بشه که یکم پیچیدش میکرد.
بعد از اینکه سوال الگوریتم تموم شد از من خواستن که به عنوان یک تسک تستی یک اپلیکیشن جمع و جور بنویسم براشون و بفرستم که دست خطم رو ببینن. به نظرم خیلی مثبت بود در کل ولی متاسفانه من فرصت انجامش رو پیدا نکردم.
کارگزاری مفید
یک شرکت خیلی بزرگ. جلسه اول مصاحبه با یک دوستی بود که بیشتر گپ و گفت بود و در مورد تجربیاتم ازم سوال js پرسید و چیز هایی در مورد مدل کار کردن جاواسکریپت و تکنولوژی ها و چالش ها و ... بیشتر یک گفت و گوی فنی بود. نظر نفر اول مثبت بود و یکی-دو روز بعد برای مصاحبه منابع انسانی دعوت شدم. اینبار حضوری. رفتم اونجا و یک ساختمون خیلی بزرگ بود با کلی پرسنل. راهنمایی شدم به اتاقی که جلسه قرار بود اونجا برگزار بشه و یک دوست از واحد منابع انسانی شرکت باهام مصاحبه کرد. سوالات، تیپیکال سوالات منابع انسانی بودن دیگه... محیط ایده آل برای کار کردنت چطوریه؟ بهترین همکارت چطوریه؟ بهترین مدیرت چطوریه؟ چالش های کاریت چیا بودن؟ اوقات بیکاری چیکار میکنی و از همه مهم تر!! پنج سال آینده خودتو کجا میبینی ?
این جلسه هم ختم به خیر شد و برای جلسه سوم دعوت شدم که یکی از مدیران واحد های فنی برای اینکه بررسی کنن به درد کدوم تیم میخورم باهام مصاحبه کرد (به من گفتن که جلسات به چه منظوری انجام میشه). سوالات بیشتر بررسی این بود که من توی تیم چطور رفتار میکنم و چندتا سوال هوش و تجربیاتم و ...
جلسه خیلی خوبی بود و من توی ذهنم دیگه کار رو گرفته بودم ? در مورد همه چیز صحبت کرده بودیم و فقط در مورد حقوق شک دارم که زیاد گفته باشم ولی بهرحال نظرشون به نظر مثبت میومد وگرنه ۳ جلسه مصاحبه ...
دو روز گذشت و ایمیل نتیجه مصاحبه رسید دستم:
با وجود توانمندی های بسیار ارزشمندتان، متاسفانه در حال حاضر همکاری با شما برایمان میسر نیست.
خب میدونی چیه؟ قبلش خیلی فکر کرده بودم که آیا اینجا جای من هست یا نه و تصمیمش برام خیلی سخت بود... ولی در کل خیلی نمیتونستم تو یه جا با این همه ساختار و چارچوب کار کنم بنابراین خیلی ناراحت نشدم. ولی خب کیه از خوشش بیاد از reject شدن?
ازکی
شرکت ازکی که دیگه فکر کنم لااقل یکبار تبلیغش رو از تلوزیون دیده باشید. رزومه فرستادم برای موقعیت Frontend Team lead و جلسه مون هم ست شد. نکته خیلی قشنگش این بود که دوست منابع انسانی که باهام تماس گرفت یک لهجه خیلی خوشگل اصفهانی داشتن که پای تلفن خیلی برام جذاب بود.
تیم شون تیم خیلی خوبی بود، مدل ساختاری که ایجاد کرده بودن شبیه اسپاتیفای بود که اینم خیلی باحال بود. مصاحبه فنی مون هم خیلی دوستانه انجام شد و سوالای فنی و مدیریتی بیشتر پرسیده شد. این پوزیشن بر خلاف قبلی ها خیلی بار مدیرتیش بیشتر بود، برای همین هم سوالات بیشتر تم مدیریتی داشت. تقریبا جلسه مون ۱.۵ ساعت طول کشید و در کل من حس خیلی خوبی گرفتم ازشون و با مصاحبه کننده هم صحبت کردم و اوکی رو گرفته بودم.
بعد از تقریبا ۱ هفته ایمیل نتیجه اومد و reject. فکر کنم به خاطر درخواست حقوقم بود. کلا فکر میکنم این شرکت هایی که جلسات مصاحبه ام باهاشون بیشتر از ۱-۲ تا میشد برای بحث حقوق یا وضعیت نظام وظیفه ریجکت میکردن.یه کار قشنگی کردن که همراه نامه ریجکت یه کد تخفیف هم برای مثلا دلجویی گذاشته بودن، این برام جالب بود.
بدی ایمیل های ریجکت این هست که یه قالب از پیش نوشته شده داره و هیچ فیدبکی ارائه نمیشه که دقیقا متوجه بشی دلیل رد شدنت چی بود.
شرکت های کوچک تر
من کلا به جز برای شرکت های بزرگ جای دیگه رزومه نفرستادم ولی گفتم شانسم رو برای یکی دو جا امتحان کنم ببینم چه خبره و چه اشتباهی هم کردم ?♂️
اسم شرکت ها رو اشاره نمیکنم ولی عموما باهام تماس میگرفتن اولین چیزی که میپرسیدن حقوق مورد نظر بود که البته چیز بدی نیست، جلساتی که در اسکایپ یا گوگل میت ست میشد دوربین روشن نمیکردن یا برای یک مصاحبه فنی ۵ نفر آدم توی جلسه حضور داشتن که اصلا ربطی به ماجرا هم نداشتند. سوالات خیلی چیپ و کم ارزش و بعضا بعضی چیز ها رو موردی میپرسیدن. مثلا اسم ۱۰ تا تکنولوژی میاوردن که اینا رو اگه کار کردی بگو بله، اگه کار نکردی بگو خیر. ? خب وات دِ فاز. از روی این شما متوجه میشید که من چقدر کار کردم؟ من دورغ بگم چی؟? یا مثلا تماس میگرفتن از همون اول خط و نشون میکشیدن که باید برای ما اینطوری تایم بذاری و بحث سفته و ...
برام تجربه شد که هیچوقت دیگه برای بیزنس های خیلی کوچیک رزومه نفرستم مگر اینکه یک رفرنسی داشته باشم اونجا.
حتی یک جلسه هم ست نشد
بلوبانک، اسنپفود، اسنپشاپ و کلی جای دیگه حتی تماس نگرفتن. شرکت باما که کلا رزومه ام رو نوشت تجربیات تون اصلا مرتبط نیست ? خب پدر بیامرز دیگه من شرح شغل فرانت رو خوندم، رزومه ام فرانته دیگه، کجا مرتبط نیست.
یکی از جالباش بلوبانک بود که بدون مصاحبه رزومه ام رو رد کرد و همین چند روز پیش دیدم یه نفر استخدام شده با تجربیات به مراتب کمتر، بانک ها همیشه عجیبه رفتارشون? شاید معرف میخواستن یا یه چیزی شبیهش.
آپارات و فیلیمو و بیمه بازار و چندتا دیگه حتی رزومه رو ندیدن (توی جابینجا اعلام میکنه بهتون وقتی دیده میشه).
یه شرکت هم بود که تو شرح شغلیش حقوق رو زده بود از ۴۰ میلیون تا ۷۰ میلیون تومن، فکر کنم سرکاری بود کلا.
آپدیت (اواسط خرداد ۱۴۰۱): تقریبا ۶-۷ خرداد یه ایمیل گرفتم از طرف آپارات که شما رزومه فرستاده بودید و ما در حال بررسی هستیم. خسته نباشید واقعا. بعد از نزدیک ۲ ماه ایمیل فرستادید؟ که تازه بررسی میکنیم؟
درسی که گرفتم
بعد از گذروندن کلی جلسه مصاحبه، خیلی خوب متوجه نقاط ضعفم شدم. برای بعضی هاشون میتونم برنامه ریزی کنم که حتما زمانی رو بهشون اختصاص بدم. مثلا یه اکانت premium لیت کد (leetcode) خریدم و سعی میکنم هفته ای ۲-۳ تا مسأله حل کنم. ذهنم رو آماده کنم. تکنولوژی هایی که الان خیلی نیازه و من مشکل دارم رو کار کنم و روی soft skills هم همینطور.
همچنین، مدلی که با rejection برخورد میکنید هم خیلی مهمه. غمگین شدن موقتی اشکالی نداره ولی فکر نکنید که به هیچ دردی نمیخورید (گرچه حتما این فکر رو میکنید?).
من تقریبا تو همه تجربیاتی که داشتم شکست خوردم و خیلی راحت توی این مطلب در موردش حرف زدم چون میخوام این مرحله از زندگیم رو ثبت کنم که بعدا حتما برگردم و به این نقطه نگاه کنم.
اگه شما هم تو این وضعیت هستید این رو بدونید که حتما موقعیت های خیلی بهتر براتون بوجود میاد، در زمان مناسب بهترین اتفاق ها براتون میوفته و به این موضوع ایمان داشته باشید چون برای خودم خیلی این اتفاق افتاده. خیلی خوب میشه اگه از شکست ها و رد شدن ها درس بگیرید و روی خودتون کار کنید. من دوست دارم حتما سال بعد شانسم رو امتحان کنم ببینم چقدر پیشرفت داشتم. امیدوارم شما هم بهترین اتفاق ها براتون رقم بخوره و از این مطلب هم استفاده کرده باشید.