کرولی، یه جایی غرب امرشام تو تاریکی شب پیش میرفت. چنگ زد و نواری رو برداشت و همونطور که سعی داشت از جاده منحرف نشه به سختی از قاب پلاستیکی درش اورد. نواری که برداشته بود "چهار فصل" از انتونیو ویوالدی بود. کرولی هم واقعا نیاز به اهنگ ملایم داشت. ضربه محکمی به رادیو زد: لعنت لعنت لعنت لعنت لعنت لعنت! چرا الان؟ چرا من؟
صدای اهنگ کوئین صداش رو محو کرد، و ناگهان فردی مرکوری (خواننده اصلی گروه کوئین) شروع به صحبت کرد: چون تو لایقشی کرولی.
کرولی زیرلب دعا کرد.
استفاده از وسایل الکترونیکی برای ارتباطات بین شیطان و بقیه اهریمن ها ایده کرولی بود، ولی طبق معمول مسئول های جهنم ایده ش رو برداشتن و صد و هشتاد درجه چرخوندنش. کرولی منظورش این بود که مثلا از اینترنت استفاده کنن، ولی اونا برداشتشون این بود که هرکی هر اهنگی که گوش میده بپرن وسطش و زهر مارش کنن.
کرولی اب دهنش رو قورت داد: خیلی ازتون ممنونم سرورم.
ما خیلی بهت ایمان داریم کرولی
-لطف دارید سرورم
این کار خیلی مهمه، کرولی.
-میدونم. میدونم.
اصلا مهم ترین کار همینه، کرولی.
-بسپارینش به خودم، سرورم.
این همون کاریه که این همه مدت براش اماده شدیم. کرولی. اگه خرابش کنی همه مجازات میشن. تو هم همینطور. مخصوصا خودت.
-دریافت شد قربان.
اینم از دستوراتت، کرولی
و همون لحظه همه چیز توی ذهن کرولی ظاهر شد. البته میتونستن مثل ادم حسابی (اهریمن حسابی) دستورها رو بهش بگن. مجبور نبودن این همه اطلاعات کوفتی رو دریل کنن تو مغزش. باید میرفت به یه بیمارستان خاص.
-پنج دقیقه ی دیگه میرسم اونجا. خیالتون راحت باشه سرورم.
خوبه.
و باقی اهنگ بوهیمین رپسودی پخش شد: سایه مردی رو روی دیوار میبینم/اسکاراموش،اسکاراموش، میخوای فاندانگو برقصی؟...
کرولی پاشو گذاشت روی گاز. این چند قرن اخیر همه چیز عالی بود. همه چیز تحت کنترلش بود. همینطوریه دیگه. یه لحظه حس میکنی پادشاه دنیایی ولی یهو اخرالزمان رو میکوبن تو صورتت. جنگ بزرگ. اخرین نبرد. بهشت مقابل جهنم. سه بار میجنگن و هرکی برد برد.دیگه دنیایی هم وجود نداره. اخرالزمان کوفتی هم یعنی همین. دیگه دنیایی نیست، فقط بهشت ابدی، یا اگه جهنم برنده بشه جهنم ابدی. کرولی نمیدونست کدوم بدتره.