راوی
هزاران کره بودند مثل زمین، مریخ و مشتری ولی یک کرهای ناشناخته بود که اسمش کرهی انگشتان . ولی در کره ی انگشتان کمی انسان هم بودند حالا ما میخواهیم بدانیم در کرهی انگشتان چه اتفاقی میافتد.
انگشت اول
میشه ی صبحانه برای منو انگشت دوم درست کنی فرید
فرید
بله
انگشت دوم
فرید لطفا برای من صبحانه پنکیک درست کن
انگشت اول
برای منم مثل انگشت دوم صبحانه پنکیک درست کن
فرید
باشه
راوی
انگشت اول و انگشت دوم و فرید صبحانه ی شان را خوردند
انگشت دوم
من احساس می کنم مثل دیروز حوصلم سر رفته
انگشت اول
منم همین طور
فرید
منم همینطور
انگشت اول
چطوره باهم کار پیدا کنیم و بریم سر کار
انگشت دوم
موافقم
فرید
منم موافقم
راوی
پس انگشت اول و انگشت دوم و فرید کار پیدا کردن
ریس شرکت
سلام دوستان من اسمم هست اقای انگشت و برادرم دستمالِ بزن قدش
انگشت دوم
سلام ما میخوایم استخدام بشیم
راوی
ان ها استخدام شدند و حوصله شان بیشتر از قبل سر رفت تازه خسته هم شدند.