گفتگو را متوقف کنید، ایمنسازی کرده و سپس به فضای گفتگو بازگردید.
گفتگوهای حساس همواره نه به دلیل محتوای ناخوشایند آن بلکه به دلیل آنکه فرد مقابل شما گمان میکند که
قصد بدی نسبت به او دارید به انحراف کشیده میشود.
هنگامیکه طرف مقابل ما دیدگاههای خود را به استخر اطلاعات مشترک تحمیل میکند، نشاندهنده این است
که او گمان میکند ما سعی در تضعیف و غلبه بر او را داریم و بنابراین او هم تمام تلاش خود را به کار میگیرد
تا بر ما غلبه کند.
اگر قصد ما این باشد که در طی یک گفتگوی حساس فقط ما به اهداف خود دست یابیم به زودی قصد ما آشکار
شده و ایمنی فضای گفتگو از میان خواهد رفت و طرف گفتگو به سرعت به سمت اجتناب از گفتگوی مؤثر یا اعمال خشونت منحرف خواهد شد؛ بنابراین قبل از آغاز یک گفتگوی حساس انگیزههای خود را مورد بررسی قرار دهید. برای این کار با قلبتان آغاز کنید.
اگر فرد مقابل شما احساس کند که شما احترامی برای او قائل نیستید، به سرعت ایمنی لازم برای گفتگو از بین رفته و فرآیند گفتگو از حرکت بازمیایستد.
به محض آنکه افرادی در طی یک گفتگو متوجه میشوند که مورد بیاحترامی قرار گرفتهاند به سرعت صحنه گفتگو را ترک میکنند.
هنگامیکه افراد احساس میکنند مورد بیحرمتی واقع شدهاند، به نحو چشمگیری برانگیخته میشوند و حالت
خشم و پرخاش به خودبهخود میگیرند و در پی آن ممکن است خشم خود را فرو بخورند و یا صدای خود را بلند کنند و زبان به تهدید بگشایند.
هنگامیکه ما متوجه این حقیقت شویم که همه ما انسانها نقاط ضعفی داریم، خود را در جایگاه یکسانی با همه انسانها مییابیم تا جایی که حتی نسبت به افرادی که نسبت به ما بدی کردهاند، احترام قائل میشویم. این احساس تشابه و یکسانی با دیگران به ما کمک میکند که با ایجاد احترام متقابل بتوانیم با هر فردی وارد گفتگو شده و آن را ادامه دهیم.
هنگامیکه شما متوجه میشوید که هدف مشترک و احترام متقابل در معرض خطر قرار گرفتهاند، توصیه ما به شما این است که نه تنها آن را نادیده نگیرید بلکه به دنبال راهی باشید که این دو عنصر را دوباره به حیطه گفتگو بیاورید.
مهارتهای بسیار اساسی در یک گفتگو حساس:
* عذرخواهی
* رفع سوءتفاهم
* خلق هدف مشترک
به یاد داشته باشید هرگاه که رفتار شما سبب میشود که طرف مقابل گفتگو نسبت به وجود هدف مشترک یا احترام متقابل تردید کند، گفتگوی شما از مسیر سالم خود خارج شده و تا هنگامیکه شما اقدام به عذرخواهی نکنید، تمام تلاشهای شما هیچ نتیجهای در برنخواهد داشت.
نگرانی طرف مقابل خود مبنی بر اینکه اهدافی مغرضانه را دنبال میکنید و یا حرمت او را رعایت نمیکنید، موردتوجه قرار دهید.
احترام خود را به طرف مقابل اعلام کنید یا هدف واقعی خود را برای او مشخص کنید.
به منظور آنکه گفتگوی موفقیتآمیز داشته باشیم لازم است که ما از به کارگیری استراتژیهای سکوت یا پرخاشگری اجتناب و سعی کنیم که دیدگاههای خود و طرف مقابل خود را به یکدیگر نزدیک سازیم. حتی بایستی که از تظاهر به اینکه دارای هدف مشترکی با طرف مقابل خود هستیم نیز اجتناب کنیم.
ذهن خود را به سمت این حقیقت که ممکن است به جز هدف من و هدف فرد مقابل من، هدف سوئی نیز وجود
داشته باشد؛ به سمت هدفی که به نفع هر دوی ما باشد سوق دهیم.
اتخاذ استراتژی سکوت یا پرخاشگری از سوی فرد مقابل به معنای این است که در فضای گفتگو احساس ایمنی نمیکند، و اگر ما با ایجاد هدف مشترک او را از احساس ایمنی لازم برخوردار سازیم، آنگاه گفتگو در مسیر سودمند خود به راه میافتد.
هنگامیکه در یک گفتگوی حساس به بنبست میرسیم به این دلیل است که خواسته ما با خواسته طرف مقابل خود همخوانی ندارد و ما فکر میکنیم که هرگز به خواسته خود نخواهیم رسید. در حقیقت آنچه ما خواستار آن هستیم استراتژی ما در دستیابی به خواسته ماست و ما بدون آنکه متوجه باشیم خواسته یا هدف خود را با استراتژیهای خود اشتباه میگیریم. مشکل همین است.
اگر شما خود را متعهد به یافت هدفی کنید که از سوی طرف مقابل شما نیز مورد حمایت قرار گیرد، آنگاه دیگر نیازی به آن نیست که وقت و انرژی خود را صرف مشاجرات بیهوده سازید.
قبل از ورود به یک گفتگو حساس با خودتان فکر کنید چه مهارتهایی بیشترین کمک را به شما میکند.
چهار مهارت ویژه به خلق یک هدف مشترک:
1. تعهد به خلق هدف مشترک
2. شناسایی هدف پنهان در پشت استراتژی
3. خلق یک هدف مشترک
4. بارش ذهنی استراتژیهای جدید