گفتگوهای حساس ـ چالش رهبری
گفتگوهای حساس ـ چالش رهبری
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

نتایج کنترل گفتمان حساس

خودتان، عامل ایجاد هیجاناتی هستید که آنها را تجربه می‌کنید؛ هنگامیکه شما خودتان را ناراحت ساختید، آنگاه دو گزینه در مقابل شما قرار می‌گیرد: اینکه شما هیجانات خود را در کنترل بگیرد یا اینکه هیجانات‌تان کنترل شما را در دست بگیرید.

یکی از عوامل بد در یک گفتگو، این است که رفتارهای طرفین گفتگو بدون آنکه بدانند تحت تأثیر هیجانات‌شان قرار داشته باشند.

اگر اجازه دهند احساسات‌شان رفتارهای‌شان را در کنترل خود داشته باشند، شرایط گفتگو رو به وخامت خواهد گذاشت.

بهترین کار در روند یک گفتگو این است که افراد تحت تأثیر احساسات خود واقع نشوند و همچنین سعی در پنهان کردن آنها نداشته باشند و بلکه با آگاهی نسبت به وجود آنها کنترل‌شان را در اختیار گرفته و یا حتی در صورت امکان ماهیت آنها را تغییر دهند.

آیا می‌توان گفت که مرحله‌ای میانجی بین رفتارهای یک فرد و ایجاد احساسات در ما وجود دارد؟ اگر چنین مرحله‌ای وجود نداشته باشد پس به‌راحتی می‌توان گفت که رفتارهای دیگران عامل ایجاد احساسات ما هستند.

اگر ما بتوانیم با تفکر دوباره در مورد داستانی که ساخته‌ایم یا با ساخت داستان متفاوت، داستان‌سازی‌های خود را تحت کنترل داشته باشیم، می‌توانیم احساسات خود را مدیریت کرده و بدین ترتیب در یک گفتگوی حساس به بهترین نحو عمل کنیم.

هیچ‌چیز در این دنیا خوب یا بد نیست، بلکه این تفکر ماست که دنیا را به خوب و بد تقسیم می‌کند.

داستان‌های ما در مدتی کمتر از یک‌صدم ثانیه ساخته می‌شود و سپس احساسات ما برانگیخته می‌شوند. در واقع احساسات ما به طور مستقیم با قضاوت‌های ما در ارتباط هستند.

داستان‌سازی چیزی است که به‌سرعت و به‌دور از توجه ما اتفاق می‌افتد. هنگامی‌که ما فکر می‌کنیم که در معرض خطر قرار داریم، ما به‌سرعت و بدون آنکه متوجه آن باشیم داستانی درباره آن می‌سازیم.

اما این‌گونه هم نیست که داستان‌ها بتوانند سلطه ابدی روی احساسات و رفتارهای ما داشته باشند. اگر ما داستان‌های بهتری بسازیم از دام داستان‌های مخرب خود رها خواهیم شد.
اگر می‌خواهید در یک گفتگوی حساس به نتایج بهتری دست یابید داستان‌هایی را که برای خود می‌سازید تغییر
دهید. حتی اگر گفتگوی شما تبدیل به یک مشاجره شدید شده باشد.
در یک گفتگوی حساس مؤثرترین راه برای ساخت یک داستان متفاوت و سودمند چیست؟ بهترین راه این است
که مسئولیت رفتار خودمان را بر عهده بگیریم. اما چگونه؟
به‌منظور توقف داستان‌سازی مخرب و کاهش سطح آدرنالین در خون بایستی که رفتار مخرب خود را تغییر دهید. برای این کار بایستی که رفتار خود را به‌خوبی مشاهده کنید و سرعت آن را متوقف سازید و سپس یک رفتار سازنده را جایگزین آن کنید.

شما بایستی که نگاهی صادقانه به آنچه انجام می‌دهید داشته باشید. اگر شما داستانی برای خودتان می‌سازید
که بر اساس آن پرخاشگری خود را توجیه می‌کنید و برای آن دلیل می‌تراشید، شما هنوز متوجه ضرورت بررسی رفتار مخرب خود و تغییر آن نشده‌اید.
هنگامی‌که یک داستان مخرب، شما را به سمت سکوت یا پرخاشگری سوق می‌دهد، لحظه‌ای با خودتان فکر کنید که دیگران درباره رفتار شما چه قضاوتی می‌کنند.
هنگامی‌که در طی یک گفتگو شیوه سکوت یا پرخاشگری را در پیش می‌گیرند، نه تنها رفتار خود را زیر نظر دارند، بلکه مسئولیت آن را نیز برعهده گرفته و آن را تغییر میدهند.
افرادی دارای مهارت در گفتگوی حساس، به‌منظور ریشه‌یابی رفتارهای مخرب خود به‌سرعت به آشکارسازی احساسات خود می‌پردازند. نخست چنین کاری آسان به نظر می‌رسد.
شناسایی احساسات مشکل‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. در حقیقت بسیاری از افراد نسبت به احساسات خودآگاهی ندارند.
بسیار مهم است که با احساسات خود در ارتباط باشیم و برای این کار شما نیاز دارید که از واژه‌های بیشتری برای نامگذاری احساسات خود استفاده کنید.

به افراد مربوط بگویید، اما نمی‌گویید.

شما دارای اطلاعاتی هستید که می‌تواند مورداستفاده همکارتان واقع شود، اما از دادن اطلاعات مزبور به او خودداری می‌کنید.
داستان‌سازی هنگامی صورت می‌پذیرد که ما به‌جای اقدام به تغییر شرایط و اخذ نتیجه، سعی در توجیه و تبرئه
خودمان در قبال وضعیت ناخوشایندی که به آن گرفتار شده‌ایم، داریم.
تنها با اضافه‌کردن این قسمتها به یک داستان‌سازی، آن داستان، به داستان سودمند تبدیل می‌شود.
بهترین راه برای انجام این کار این است که فرد قربانی داستان، به یک بازیگر تبدیل شود و شخصیت منفی داستان، به انسان و شخصیت درمانده داستان، به فردی توانا.
شما با پیداکردن نقش خود در ایجاد مشکل متوجه می‌شوید که تا چه اندازه ذهن شما واقعیت ناخوشایند را
پوشانی می‌کند.
بایستی ما بی‌آموزیم که به‌جای پرداختن به انگیزه‌های نهفته در پشت رفتار دگران، به عواقب رفتار آنها توجه کنیم. در این صورت ما بیش از این به دنبال کشف انگیزه‌های به‌اصطلاح پلید دیگران نخواهیم بود.
وقتی شما به دنبال دیگر انگیزه‌های فرد مقابل خود به‌عنوان یک انسان می‌گردید، هیجانات منفی ما تا حد زیادی فروکش کرده و ما از آرامش کافی برای یک گفتگوی مؤثر با فرد مذبور برخوردار خواهیم شد.

کنترل گفتمان حساس
کنترل گفتمان حساس


مهارت گفتگوهای حساسمدیریت گفتمانرهبری تیمکنترل گفتگوچالش رهبری
بررسی هویت،مهارت و رفتار یک رهبر در گفتگوهای حساس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید