می گویی که سپاسگزار تو باشم، آری فقط سپاسگزار تو باشم، تو ارباب پاداشها هم به من پاداشی بس بزرگ می بخشی!
ظرف وجودم را بزرگتر می کنی، قدرشناستر و شادتر می کنی، من را به سرچشمهی سعادت خود، وصل می کنی و غرق لذت سعادت و راحتی و رفاه می کنی.
جالب است برای من که وقتی با تو هماهنگ و همسو هستم ای انرژی پاک فراگیر! حتی به هنگام شنیدن یک نوت سادهی موسیقی، غرق لذت می شوم! حتی با یک صورت شستن و یک حمام گرم لبریز از شور و شعف می شوم! این است نتیجهی وصل بودن به انرژی ناب تو، ای خالق! ای عشق خالص!
تو را فقط می توان احساس کرد، تو را فقط می شود فهمید! هم آگاهی هستی هم گرمی و احساس! قابل حتی یک ذره توصیف من نیستی! یا شاید به حق که من توانایی اش را ندارم، تو در نشانه های بس فراوان خود هم نمی گنجی.
اما من وجودم را در وجود تو می یابم، آگاهی های ناب را از تو دریافت می کنم، آرامش خلسه کننده و توان هر روزم را از تو می گیرم، مگر تو نور آسمان و زمین نیستی، مگر تو انرژی عالم گیر نیستی، من غرق تو هستم و خواهم بود! نبوده لحظهای که وجودم به تو وصل نبوده، تمام ذرات من لبریز از نور توست!
تو سرچشمهی سعادت و لذت و عشقی، من هستم که گاهی جلوی تو و جریان بی منت تو را می گیرم! مگر نه همچو رود بی کران، همیشه جریان داری و هیچوقت سیرابی با تو معنا ندارد.