مراقبت از داشتن رفتاری صادقانه چه تفاوتهایی به همراه دارد؟
داستان زیر را در نظر بگیرید:
چندین ماه است که درگیر یک پروژه بزرگ و مهم هستید. مشتری شما هم، فردی بسیار سختگیر و ناسپاس است. در این پروژه شما سخت کار کردهاید، اما نتایجی که پیشبینی کرده بودید را بدست نیاوردید. فقط میخواهید هر چه زودتر این پروژه تمام شود و کار دیگری را آغاز کنید.
هر کار دیگری که باشد، مهم نیست.
ناگهان، رئیس، شما را به جلسهای دعوت می کند. با خود میگویید،"عالیه، دیگه بدتر از این نمیشد که بشه!"
درحالیکه در مقابل رئیس خود مینشینید، او صحبت کردن را آغاز میکند:
" ببین، چیزی که می خوام بگم، صادقانه میگم، البته میدونم خیلی پیش نمیاد که چنین چیزی رو از من بشنوی اما واقعاً میدونم که داری اینجا زحمت میکشی و برام باارزش هستی. رفتارت با این مشتری قابل ستایش هست. کار و رفتار فوقالعادهای در برابر اونها از خودت نشون دادی . . . قبلا با مشتریان اینچنینی برخورد داشتم و کارکردهام؛ صادقانه میگم که نمیدونم تو چطور در برابر خواستهها و رفتار اونها طاقت آوردی! اما چگونگی و پیشرفت این پروژه رضایت اونها رو بیشتر از پروژههایی که قبلا براشون انجام داده بودیم، فراهم کرده. میدونی چی بیشتر از همهچیز برام ارزش داره؟ اینکه واقعاً رفتاری حرفهای با اونها داشتی . . . با تمام انرژی به کارت ادامه بده ".
به نظر شما پس از چنین ماجرایی چه احساسی را تجربه خواهید کرد؟
پس از سالها همکاری و مشاوره با چندین و چند شرکت مختلف، بهخوبی آموختهام که موارد بسیار معدودی هستند که قدرت انگیزشی آنها با تمجید و ستایش صادقانه برابری میکند. در این رابطه توجه شما را به سه نمونه از نظرات افراد شاغل در این سازمانها جلب میکنم که در طی مصاحبههای مختلف از آنها شنیدهام:
– هیچچیزی مأیوسکننده تر از این نیست که هر روز بهترین کار را ارائه دهی و تنها زمانی با تو صحبت کنند و اسمت را به زبان بیاورند که کاری را بهاشتباه انجام دادهای.
– واقعاً نمیتوانم درک کنم که چرا مدیریت ارشد اغلب شرکتها این موضوع را متوجه نمیشوند. البته که پول یک عامل انگیزاننده بسیار قوی است، اما احساس باارزش بودن و مورد ستایش و قدردانی قرار گرفتن هم همین تاثیر را دارد. هرکسی در هر جنبه از زندگی خودش، دوست دارد که بداند و بشنود که برای مجموعهای ارزش و اهمیت دارد و مورد قدردانی دیگران قرار میگیرد.
– موضوعی بسیار بدیهی است، اما بسیاری از رهبران حتی گفتن عبارت ساده " آفرین، احسنت " را از اعضای تیم خودشان دریغ میکنند.
در تمجید و ستایشها همواره باید صادقانه رفتار کنید
ستایش و قدردانی تنها زمانی اثرگذار است که واقعی، صادقانه و اصیل باشد.
این روش نه حقه و تمهید برای جلبتوجه است و نه یک کار ساده روزانه که باید انجام و از لیست کارهای روزانه حذف شود. این روش یک نوع نگرش و طرز فکر است. همیشه باید در کارکنان، شرکا و همکاران خودتان به دنبال پیدا کردن ویژگیهای مثبت باشید. البته گاهی اوقات هر کسی نیاز به دریافت انتقاد سازنده هم دارد که بسیار طبیعی است و اگر شاهد آن بودید و احساس کردید که توجه نکردن به آن میتواند موجب خسارت به کار دیگران شود، حتماً باید آن را تذکر دهید.
اما چرا نباید چنین دیدگاهی نسبت به ستایش و تمجید هم داشته باشید؟ اگر شاهد نکته مثبتی در رفتار شخصی هستید که مورد پسند شما هم هست، در اولین فرصت ممکن این مطلب را به آن فرد بگویید. اگر نمیتوانید این کار را بلافاصله و فورا انجام دهید، یادداشتی تهیه کنید یا یک ابزاری برای یادآوری آن در نظر بگیرید تا آن را از یاد نبرده و در اولین فرصت ممکن انجام دهید.
فراموش نکنید که کلید این کار در صادقانه و خالصانه بودن آن است و در غیر این صورت نتیجهای عکس حاصل میشود. چاپلوسی و تملق پوشالی خلاف انتظار شما عمل میکند. مردم عدم خلوص و صداقت را از فاصله چند کیلومتری تشخیص میدهند. باید به خودتان یاد دهید تا بهخوبی بتوانید بهترین ویژگی ها، موارد واقعاً باارزش و قابل ستایش را در دیگران ببینید.
روش درست تمجید و ستایش صادقانه کدام است؟
حتماً و حتماً توجه داشته باشید که موارد زیر را رعایت کنید:
1. همیشه به دنبال پیدا کردن یک امتیاز یا ویژگی خوب در دیگران باشید.
برخی از رهبرانی که با آنها همکاری داشتهام، دربرابر ستایش و تشویق دیگران مبارزه میکنند. چنانچه یکی از آنها به من گفته بود:
" شما اشاره به اصالت و واقعی بودن داشتید، اما از همه که نمیشه تمجید و ستایش کرد، میشه؟"
این طرز فکر اشتباه است.
هرکسی مستحق تمجید و ستایش برای چیزی است و شاید این همان حقیقتی است که آنها را سالیان متمادی نسبت به شرکت و سازمان وفادار نگه داشته است یا اینکه مثلاً علی رغم مشکلات شخصی، بهطور کامل از یک پروژه منصرف نشده و از آن دست نکشیدهاند. اگر شما رهبر یک تیم و در حال هدایت آن هستید، وظیفه شما آن است که قدردانی و بااهمیت بودن تکبهتک افراد حاضر در تیم را به آنها نشان بدهید.
برخی اوقات این بدان معناست که پتانسیلهای افراد را در آن ها جستجو کنید. اگر موردی را درافراد تیم خودتان میبینید که آنها حتی خودشان هم شاهد آن نیستند، میتوانید در شکلگیری یک رسالت و به انجام رسیدن آن کمک کنید. مطمئنا شرایط آنها تغییر میکند و شاهد دستاوردهای بهتری در آنها خواهید بود ، چراکه شما نشان دادهاید که توانایی آنها را باور دارید.
2. در ستایش و تمجید از دیگران شفاف و مشخص سخن بگویید
به مردم بهطور دقیق و مشخص بگوئید که چه موردی از کار آنها را ستایش میکنید و آن را ارزشمند میدانید. زمانی که دلیلی را برای توجه کردن به تلاشهای اعضای تیم خود ارائه میکنید، احساس خوشایندی را به آنها انتقال میدهید. این نگاه از نزدیک به کارها و تلاشهای آنها به افرادتان کمک میکند تا این حقیقت را ببینند که تلاشهای آنها بیهوده نبوده است.
زمانی برای فکر کردن به کار هریک از افراد زیر مجموعه خود و ویژگیهای مثبت آنها اختصاص دهید، سپس بهطور دقیق به آنها بگویید که چه چیزی در کار آنها برای شما ارزشمند است.
نتیجهگیری
به شیوه رهبری خود فکر کنید. آخرین باری که به اعضای تیم خود گفتید که برای شما ارزش و اهمیت دارند، چه زمانی بوده است؟ یا آخرین باری که بهطور مشخص و شفاف به آنها گفته بودید که چهکار آنها برای شما مورد تقدیر و ستایش است؟ یا حتی آخرین باری که به آنها اجازه دادید که بدانند چقدر از کار کردن با آنها لذت بردهاید؟
چند لحظه ستایش و قدردانی صادقانه تأثیرات شگفتآوری بر روحیه کارکنان شما دارد. این کار موجب شکلگیری بهترین نتایج و حتی بهترین منابع انسانی در تیم شما میشود. شاید در موارد بسیاری حتی شاهد باشید که بلافاصله آنها هم از شما بدلیل این تمجید و قدردانی و زمانی که صرف کرده اید، سپاسگزاری میکنند.
این است قدرت ستایش و قدردانی صادقانه.