Milano
Milano
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

دلتنگی

دلتنگی
دلتنگی

انبوه مه های نشسته در دوردست/دلتنگی های من اند/که برلب کبود کوهپایه/سیگار برگ میکشند/وگاهی در بلوغ بغض هایم تا هوای گریه اوج میگیرند/دلتنگی های من بزرگ شده اند/وآنقدر قدکشیده اند که حتی از چنارهای کوچه ی چکاوک هم بلندترند/و درست شبیه تنهایی هایم وآنقدر شفاف شده اند که از کدورت هر شیشه ای عبور میکنند و بااهالی چشمه و غمناکی غروب نسبت خونی دارند.

#بهروز_مقدم

#حسین_کوشکی

#ساعت_شعری





جایی برای نوشتن،جایی برای سرودن،جایی برای خواندن،جایی برای بودن،جایی برای ماندن،جایی برای پر کشیدن❤ خوشحالم ک اینجام ،قدم همتون روی چشم دوستان✌
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید