Milano
Milano
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

یک جرعه کتاب

اما همه می دانند که زندگی ارزش زیستن ندارد. ته دلم کاملا می دانستم که فرقی نمی کند در سی سالگی بمیری یا در هفتاد سالگی، چون در هر حال آدم های دیگر همچنان زنده خواهند بود و زندگی خواهند کرد، شاید هزاران هزار سال. در واقع، هیچ چیز روشن تر از این نبود. چه حالا بود چه بیست سال بعد، باز این من بودم که می مردم، به این جا که می رسیدم، چیزی که رشته ی افکارم را پاره می کرد تپش تند وحشتناک قلبم از این فکر بود که بیست سال دیگر فرصت دارم زندگی کنم. اما من باید این فکر را در خودم خفه می کردم، فقط با این تصور که بیست سال بعد هم، باز وقتی به این موقعیت برسم، باز همین فکر را خواهم کرد.


? #بیگانه

✍ #آلبر_کامو

جایی برای نوشتن،جایی برای سرودن،جایی برای خواندن،جایی برای بودن،جایی برای ماندن،جایی برای پر کشیدن❤ خوشحالم ک اینجام ،قدم همتون روی چشم دوستان✌
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید