حسین آقا مسافر
حسین آقا مسافر
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

در دوران کورونا

شرایط بد و بسیار گرم و آب و هوا اینجا همراه شده با کرونا و وضعیت بد اقتصادی . از یه طرف مجبوری برای گذران زندگی کار کنی و از طرفی هم نمیدونی چجوری کار کنی ! چقدر باید با این مواد ضدعفونی کننده سرکار داشته باشیم و چقدر باید ماسک بزنیم !


تهران هم که نمیتونم برم اونجا وضعیش از کل دنیا بدتره ! همین جا باید بمونم و ببینم با این چند تا دستگاه جوجه کشی که دور و برم هست چجوری می تونم گذران زندگی کنم !

یه نکته ی مثبتش اینه که هنوز فصل اوج گرما نرسیده و تخم نطفه دار خوب تو روستا میشه پیدا کرد . از اقا محسن که پرورش غاز دارن هم چندتا تخم غاز گرفتن که به صورت درصدی حساب میکنن . اگه جوجه شد 60 من 40 ایشون . اگرم نشد 50 50 ضررشو بکشیم . دستگاه جوجه کشی یه خاصیتی داره که باید دمای محیطش مناسب باشه و گرنه راندمانش میاد پایین . از این رو تصمیم گرفتم که این فصل دستگاه رو ببرم زیر زمین که خیلی خنک تز از بالاست ، اینجوری ممکنه درصد موفقیتم هم افزایش پیدا کنه .

تقریبا 2 روز مونده به شروع جوجه کشی ها با توجه به اینکه تقریبا تمام روستا از تعداد دستگاه های من و در کل اخلاقم خبر داشتن ، کم کم با سری به زیر افتاده چند نفر همراه چند تخم اومدن و گفتن در صورت امکان این تخم هارم داخل دستگاه جوجه کشیت بزار . تا جوجه بشن. با توجه به وضعیت بسیار بد اقتصادی تو روستای ما ، منم یه لبخند شیرین از این مدلیا :) تخم ها رو قبول کردم و داخل دستگاه گذاشت .

اونجور که تو دفتر نوشتم حدودا 7 نفر تخم نطفه دار بهم سپردن که ان شالله اگه خدا کمکم کنه شرمنده ی هیچکدوم نمیشم . حدودا 135 تا تخم داخل دستگاه های جوجه کشی من قرار دارن و دکمه استارت رو دیشب زدم ! از دیشب تا الان حقیقتا نمیتونم بخوابم . این همه مسئولیت واقعا برای من سنگینه. توان زیادی میخواد که بتونی لبخند رضایت رو رو لب هموطنت قرار بدی .

بعد از حدود 17 روز کم کم جوجه ها در حال تبدیل شدن به تخم بودن، با توجه به اینکه تمام تخم ها رو علامت گذاری کردم ، امادگی کاملی برای تبدیل شدن تخم ها داشتم. از یه طرف هم دستگاه اضافی هم همراهم داشتم که باعث شد بتونم مراحل هچر یا همون مراحل بیرون اومدن جوجه از تخم رو تو اون دستگاه برگزار کنم !

خوشبختانه و با کمک خدا تو مرحله ی اول تونستم 113 تخم نطفه دار از دستگاه خارج کنم . هنوز تخم های غاز اقا محسن وارد مرحله ی هچ نشدن . به جز اونا اگه حساب کنیم بیشتر از 80 درصد راندمان گرفتمم . سعی کردم جوری تخم ها رو دسته بندی بکنم که کمترین میزان به خودم برسه و به همه ی افرادی که امیدشون رو بسته بودم به من ، امید تازه ای بدم . از این رو چند رو بعد با این افراد تماس گرفتم تا بیان و جوجه ها رو ببرن . خودم با توجه به ناراحتی که دارم و همونطور که در قسمت اول ماجرا ها هم گفتم ، ترس زیادی از کرونا دارم و ترجیح می دم فعلا بیرون نرم و با هر کسی هم که برخورد می کنم به صورت کاملا بهداشتی عمل کنم تا مشکلی برام پیش نیاد .

قسمت بعدی از ماجراهایی که پس از خارج شدن غازها از تخم اتفاق افتاد صحبت خواهم کرد . اینو بگم که تخم نطفه دار غاز گرونه و چندین برابر قیمت تخم نطفه دار میرغه ! پس ممکنه سر این موضوع هم دعوا رخ بده !! حالا ان شالله عمری باقی موند قسمت بعدشو بزودی میگم ...

در ویرگول می خوام دست نوشته های خودم از مسافرتم به روستا برای مدت 40 روز رو قرار بدم ! اینکه چه تاثیری تو زندگیم گذاشت و چه چیزایی یاد گرفتم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید