حدودا شش ماه هست که یه نفر به صورت ناشناس بهم پیام میده و احوالمو میگیره کاش میفهمیدم کیه
نه نشونی درستی از خودش میده نه ادرسی نه حتی ویسشو من هیچی ازش نمیدونم حتی ندیدمش
وقتی اومدم دوباره تو رو ببینم یا زمانی که فک میکردم تو از ایران رفتی با هق هق بهش ویس می دادم که از دستت دادم. چرا بعدش اینقد پیگیر من و دیدن و حر زن با تو بود؟
همش از خودم میپرسم چرا یه غریبه باید اینقدر نگران من باشه چرا اینقد پیگیر منه چرا؟
گاهی حس میکنم اون غریبه خودتی؟ چرا این حس رو دارم نمیدونم اما اون خیلی شبیه تو حرف میزنه سلیقه موسیقیش شبیه تو...
چرا یه پسر باید اینقد پیگیر یه دختری باشه که میدونه شدیدا یه پسر دیگه رو دوست داره ؟
شاید من دوست دارم اون تو باشی و الان تنها ادمی از جنس مخالفه که جوابشو میدم فقط به این امید که دارم به تو پیام میدم
چرا چرا یه نفر اینقد باید سکرت باشه چرا اینقد باید منو بازی بده؟ چرا یه غریبه اینقد باید خودشو پنهون کنه؟
اصلا چرا اینقد پیگیر منه با این همه که بیشتر اوقات بد رفتار کردم باهاش هیچ وقت ازش احوال نمیگیرم هیچ وقت بهش پیام نمیدم و همش باهاش سر دعوا دارم
چرا با اینکه میدونه جز تو به کس دیگه فکر نمیکنم بازم سمتم میاد؟
چرا حس میکنم خودتی چرا این حس داره منو اذیت میکنه چرا این بازی منو داره از پا در میاره