گیانا·۳ ماه پیشخب که چیمینویسم بعد پاک میکنم خب ک چی؟ مثلا نوشتی خب که چی؟با خودم گفتم: خوب شد دیگه فراموشش کردم چقد خوب دیگه دردی نمیکشم امروز تولدم بود دیشب پست…
گیانا·۱۰ ماه پیشحسرت گرفتن دستاتدی 1401 با بچه ها تصمیم گرفتیم به بهانه تسویه دور هم جمع شیم شاید بگم بزرگ ترین دلیل من واسه رفتن به دانشگاه دیدن دوباره حسین بود با کلی اس…
گیانا·۱ سال پیشدل تنگ ترین حالت ممکنذل تنگ ترین حالت ممکن زمانی رخ می ده که تو سعی میکنی به همه نشون بدی فراموشش کردی و ازش گذشتی و بیخال تمام خاطره ها شدی اما تهش دوباره ته د…
گیانا·۱ سال پیشناشناسی که دل به دریا زدبعد مدت ها پیام داد و این بار اسمم رو نوشت. گیانا، خوبی؟بله ، ممنونم خوبم چه خبر ؟ و مکالمه ما ادامه پیدا کرد. نمیخواستم دیگه جوابشو بدم خس…
گیانا·۱ سال پیشچیزی که نیست...حس افسردگی حس خفگی بعد از یک روز پر تنشه، حس تیر کشیدن قلبت بعد حرفا و داد های بسیاری که برای شنیده شدن زدی ولی شنیده نشدیافسرده شدن حس تر…
گیانا·۱ سال پیشکت سبز یشمیعصرا بیشتر اوقات برای اینکه حال و هوا عوض کنم و یکم تنمو تکون داده باشم میرم پیاده رویی، یه ساعتی که گام هام رو با سنگ فرش پیاده رو ها همرا…
گیانا·۱ سال پیشمالکان بی انصاف و کشوری که رها شدهداشتم دیوار رو بالا پایین میکردم قیمت خونه ها جز عجیب ترین ها بود به مامانم میگم تا ادما بهم رحم نکن چه انتظاری داریم بقیه بهمون رحم کنن، م…
گیانادرزن زندگی آزادی·۱ سال پیشپریود اول منیازده سالم بود، یه سال از فوت پدرم نمی گذشت هر شب مهمون داشتیم مامانم حال خوبی نداشت چهارتا بچه قد و نیم قد رو باید بزرگ میکرد، اوضاع همه ب…
گیانا·۱ سال پیشبی رحمانه تر از هر چیزیقرار بود من بهش خبر بدم که دوباره دور هم جمع شیم عصر بود تازه از مهمونی برگشته بودم با خستگی فراوان، پریود بودم درد دل و خستگی شدید و فشار…
گیانا·۱ سال پیشتا حالا شده؟تا حالا شده بعد چند وقت حس کنی یه چیزی تو وجودت گم شده و ندارش همش به خودت افتاخار کنی من چقد قوی شدم چقد خوب که بی همه ادما میتونم روزامو…