ویرگول
ورودثبت نام
Hosna mahmoudizadeh
Hosna mahmoudizadeh
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

ابر قهرمان به معنای واقعی (اسی طور)

واقعا نتونستم اون داستان رو ادامه بدم.

شما حق دارید بقیه داستان رو بدونید ⬇️

تصمیم گرفتم مثل آدم بشینم و چیزی نگم حوصله ام هم به د.ر.ک ولش کن بابا حوصله ام مهم نیست تصمیم گرفتم تلفهمرا (اسم جدید تلفن همراه از نظر خودم در زمان آینده) خودم رو بردارم و سعی کنم با اون سرگرم بشم. رفتم ‌توی گروه نگاه کردم دیدم بچه ها پیام دادن پری پیام داده بود کاری براش پیش امده و نمیتونه بیاد و از ما خواسته بود که تماس تصوری بگیریم. بعد از اون طرف یارا گفته بود که نمی تونه بیاد تصویری ? دیگه کسی پیام نداده بود و بعد منم نوشتم که من توی راه خونه هستم و می تونم توی تصوری باشم ولی کاش زود تر می گفتی چون نزدیک خونه هستم ? حالا اشکال نداره ولی من هستم ? دیدم که جناب مسیح و دست انداز گفتن که ما هم نزدیک خونه هستیم و می تونیم بیایم تصویری یک دفعه یک کسی وارد گروه شد شمارش رو نداشتم پیام ها رو دیده بود و از گروه ترک کرد. توی گروه پیام دادم که ? یعنی چی، این چطوری امد توی گروه و رفت؟ ? پری گفت نمی دونم، بچه ها کسی لینک گروه رو به دوستاش داده یا دستش خورده باشه فرستاده باشه !؟ . تنها پیامی که با تکرار بسیار زیاد میومد نه بود. بعضی از بچه ها گفتند می تونند بیان تصویری من پرسیدم که چرا حتما باید تصوری بگیریم؟. پری گفت که این یک چیز خیلی مهمه اگر یکی دیگه بیاد توی تصوری می تونیم یکم ببینیم که چه کسی هست ولی اگر توی تماس صوتی امدن اون موقع نمی تونیم ببینیم و ممکنه که من تا آخر خبر رو بدم و بفهمن که ... من گفتم که می تونیم توی تماس صوتی ببینیم که وارد گفتگو شدن من نگاه می کنم و ... (خوب اگر وارد گروه بشن می فهمن که چه برنامه ای داریم). پری گفت که بیا توی پی وی و بگو و هم اگر خوب بود میام توی گروه و میگم که خوبه و میریم صوتی میگیریم ??. منم گفتم باش ??. رفتم توی پی وی و با ویس همه چیز رو تعریف کردم . گفت خوبه و بهتره که توی گروه نگیم که خوبه یا بده. یک دفعه یادم امد که...

خوب راستش دیگه هیچی ننوشتم.

و خواستم تغیرش بدم.

اینم از پست دیگه⬇️

https://www.faz2music.ir/%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%98-%D8%AE%D8%B7-%D9%82%D8%B1%D9%85%D8%B2/

با صدای بلند به این آهنگ گوش کنید.

اگر می خواید می تونید با خوندن متن به آهنگ گوش کنید.

خوب تغییر خوبه شاید بعضی وقت ها واقعا به دردی بخوره بعد از ۱۰۰ روز و کار های بیهوده که از نظر شما توی تابستون آدم کار نداره و منم دارم فقط ادا در میارم و خوب .. بگذریم راستش واقعا نمی تونستم بنویسم ...

بماند که هر کسی مشغله در زندگیش داره من خواستم طی این چند روز واقعا یک ابر قهرمان باشم. اون هم از نوع واقعیش البته که هر کدوم از ما سعی داریم توی زندگیمون واقعا واقعا ابر قهرمان باشیم حداقلش برای خودمون و خانواده ی خودمون .

داستان ابر قهرمان شدنم هم مثل همه ی ابر قهرمان ها نبود داستان من خیلی پیچیده تر بود با اینکه میدونم برای مسابقه باید داستان می نوشتیم ولی من داستانم مثل همه ی ابر قهرمانان مخفی هست و مخفی خواهد بود. من نباید بگم که این کار رو برای این فرد انجام دادم و مثل بعضی از بلاگر ها ( اشاره میکنم بعضی از ...) نباید بگم که این کار رو ما کردیم اینم فیلمش، من بخاطر این این کار ها رو کردم که خودم خودم رو ابر قهرمان خطاب کنم نه اینکه ایستاده منتظر تشویق و تشکر دیگران باشم. حتی ممکنه بخاطر اون کار اون فرد ابر قهرمان خطاب نکنه و بگه که من یک دروغگوی به تمام معنا هستم.

همه ی ما یک ابر قهرمان هستیم ولی خودمون خودمون رو باور نداریم.. بماند که منم باور ندارم...

این چیز بین همه ی ابر قهرمان ها زیادی سختی، اشک ریختن هر لحظه، ...

امیدوارم خودتون خودتون رو ابر قهرمان خطاب کنید.

https://pop-music.ir/%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-6

اگر داستان نبود واقعا ببخشید و از همه معذرت می خوام ?‍♀️

این عکس رو خودم گرفتم قشنگ بید آیا ؟
این عکس رو خودم گرفتم قشنگ بید آیا ؟

این عکس برای متن اصلی هست ⬆️


اینم من گرفتم بعد ادیتش کردم ?
اینم من گرفتم بعد ادیتش کردم ?


این چند روز همش عکس گرفتم ?

ممنونم که پست رو خوندید و معذرت می خوام که منتظرتون گذاشتم.

از صبر و شکیبای شما بسیار متشکرم ??

اسی طورابر قهرمان
داشتن اعتقادات متفاوت نباید موجب جدایی انسان های #باشعور شود!《یک ESFP :◇》
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید