سلام
امدم درباره ی کتابی که بهتون گفته بودم حرف بزنم.
خوب کتاب دختری به نام بوف :
اگر نوجوانانه و کمی عاشقانه می پسندید بد نیست که کتاب را بخواندید.
در کتاب طبیعتی وجود دارد مانند فصل های مختلف زمستان و...
اکر کمی از داستان بگویم : درباره ی دختری می باشد که در ماجرا های مختلف دنبال پدرش می گردد پدری که انسان نیست...
اوایل کتاب درباره ی خودش می گوید.
در این داستان چیزی که جالب بود برای من این بود که توصیف هایی در کتاب بود که تو می توانستی خیال کنی که آنجا چطور بوده و تصور کنی البته که در هر کتابی ممکن است این گونه باشد.
نویسنده : املی ویلسون
نشر : ایران بان
مترجم : شهلا انتظاریان
تعداد صفحات : ۲۹۲
سال چاپ : ۱۳۹۸
تصویرگر:هلن کرافوردوایت
توضیح داستان از گوگل : داستاني خيالي و اسرارآميز درباره ي دختر سيزده ساله اي به نام بوف با ظاهري شبيه به جغد. بوف پس از ديدن موجودات سايه ها و تشكيل كريستال هاي يخي نازك و زيبا بر روي پوستش، مي خواهد راز اين اتفاقات و چرايي ناميده شدنش به اين اسم عجيب و غريب را كشف كند. دخترك پدري ندارد و تا به حال هيچ عكسي از او نديده است. او پس از شنيدن نام پدرش، جك فراست، از دهان مادرش براي اولين بار، پي مي برد دنياي قصه هاي جادويي كه مادر هميشه برايش مي گفت، واقعيت دارد. پدر او نماد زمستان است، يك پري كه در سراسر دنيا يخ مي پاشد.
نخواستم خیلی لو بدم ولی گوگل لو داد :/