گزیده
گزیده
خواندن ۱۵ دقیقه·۴ سال پیش

متن کامل مصاحبه دکتر راغفر در پادکست سکه؛ اپیزود 40؛ قسمت 3 (پایانی)

قسمت 3(پایانی) متن پیاده شده اپیزود 40 پادکست سکه
قسمت 3(پایانی) متن پیاده شده اپیزود 40 پادکست سکه

اپیزود 40 پادکست سکه؛ بشنوید: کست‌باکس | وبسایت

[قسمت سوم: ادامه از قسمت دوم ''60:54]

ناجی: به نظر یکمی از بحث فقر فاصله گرفتیم ولی به لحاظ آموزشی حداقل اشکالی نداره اگر که یه کمی همین مسیر شما رو ادامه بدیم اگه اجازه بدید به نظرم یه تعریفی از نولیبرالیسم داشته باشیم من نگرانم که نولیبرالیسم یک عنوانی باشه که ما همه‌ی اباطیل و همه‌ی موارد منفی و مذموم رو بهش نسبت بدیم آخرشم ندونیم چیه این نولیبرالیسم، شما تصدی‌گری دولت رو هم حتی دارید به نولیبرالیسم ربط می‌دید یه بار تعریفش بکنید ببینیم که اگر که چه اتفاقی در این مملکت افتاد ما می‌تونیم منفی و مثبتش رو کار نداریم میتونیم اون رو مرتبط کنیم به نولیبرالیسم و اگر چه اتفاقی افتاد نه

راغفر: اینا البته هر کدومشون اصلا تو تعریف خود نولیبرالیسم اختلاف نظر خیلی زیاده ولی طیفی که می‌شود روش تاکید کرد این است که در واقع حاکمیت بخش مالی بر بخش حقیقیه این یکی از ویژگی‌های اقتصادیه یعنی سیاست‌هایی که...

ناجی: من ویژگی هاش رو الان نمیخوام یه تعریف...

راغفر: تعریفش در واقع رها کردن اقتصاد نه تنها اقتصاد بلکه همه‌ی پدیده‌های اجتماعی به دست بازاره به عرضه و تقاضاست...

ناجی: ما جایی هست همچین چیزی داشته باشیم

راغفر: خود شما الان اشاره فرمودید مسیله‌ فروش کلیه فروش کلیه یعنی چی یعنی اینکه یک کسی...

ناجی: نه در مورد یک کشور خاص می‌خوام بگم، اتفاقا فروش کلیه چیزیه که تقریبا هیچ جایی تو هیچ جای دنیا...

راغفر: هیچ جای دنیا فقط در جمهوری اسلامی رسمیت داره اونم البته رسمی به معنای قانونی نیست ولی رسمی پذیرفته شده همه جای دنیا این مساله‌ اصلا رد شده

ناجی: من دنبال مصداقی میگردم برای اون تعریف شما از نولیبرالیسم، گفتید چی گفتید نولیبرالیسم یعنی رها کردن همه‌ی مناسبات اقتصادی اجتماعی به دست بازار بله میخوام ببینم کجا این اتفاق افتاده یک مثال می‌تونید به ما بزنید

راغفر: ببینید آزادترین شکلش در خود ایالات متحده است بله و در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین در یه دوره‌های خاصی این اتفاق افتاده مثل مثلا شیلی مثل آرژانتین مثل خود برزیل مثل اروگویه اینا در یک دوره‌هایی دچار این مساله بودند اتفاقا هر موقعی هم اتفاق افتاده همزمان شده با یه سرکوب نظامی‌ها این اصلا در کشورهای وقتی که این قرار شد در انگلستان تاچر اجرا بشه همین آقای هایک[1] که به اصطلاح یکی از معلمین خانم تاچر بود مشاورش بود او مطرح کرد که شما چرا نمیای که الگوی شیلی رو انتخاب کنید گفت برای خاطر اینکه اینجا نهادهای مدنی پرقدرتی وجود دارن بله اونا اجازه نمیدن ما هر کاری بخوایم بکنیم علیرغم همینا تمام سندیکاهای کارگری رو له کردن و از بین بردن و بعد در انگلستان بعد از دهه‌ی اول خصوصی‌سازی نابرابری در انگلستان 100 برابر شد در امریکا 400 برابر شد نابرابری دستمزد بین مدیران شرکت‌ها و حداقل دستمزد

ناجی: آقای دکتر من نگرانم که این نتایج با اون علل خیلی رابطه‌ی مستقیم و علی نداشته باشه

راغفر: اینها سیاست‌هایی‌ست که سیاست‌هایی است که به عنوان آزادسازی محور اصلیش اینه آزادسازی آزادسازی تو قیمت گذاریه تو تجارت خارجی‌تونه توی کنار گذاشتن دولت از نظارت هاست در مقررات زداییه همه‌ی اینا مجموعه‌ی اینا اینا سیاست‌هایی‌ست که ازش بعنوان سیاست‌های نولیبرال اسم برده میشه

ناجی: من هنوز توی تعریف گیر کردم شما می‌فرمایید که واگذاری همه‌ی مناسبات به بازار بعد برای مثال رفتیم سراغ امریکا درسته و شما معتقدید که امریکا این اتفاق داره میفته حالا سوال من اینه که توصیه یا در واقع ترجیح دکتر راغفر چیه به ازای این آیا شما به مکانیزم بازار اعتقادی دارید یا نه آیا معتقدید که کلا باید مکانیزم بازار کنار گذاشته بشه یا یک بازار کنترل شده است و بعد به خاطر اینکه ممکن مجال این سوال هم نباشه این رو هم توضیح بدید آیا چیزی که در امریکا شاهدش هستیم یک بازار کنترل شده است یا اینکه نه عبارتی که خودتون به کار بردید یک بازار یله و رها است

راغفر: ببینید امروز توی امریکا وقتی یه بحران کرونا میاد یکباره بیکاری به 50 میلیون نفر می‌رسه از 5 میلیون نفر ظرف سه چهار ماه 45 میلیون شغل از بین میره این ویژگی اقتصاد نولیبرالیه که شغلی که تولید میکنه شغل‌های بی‌ثباته شغلهایی هستند که...

ناجی: معادل این چیو بگیم که یک شغل باثبات داره یعنی کورونا کاریش نداشته و حالا توی همه چی

راغفر: ببینید اتفاقا کشورهای اسکاندیناوی الگوی کشورهای اسکاندیناوی که در اون بازارْ بازار اجتماعیه یعنی اینکه باید منافع اجتماع رو تامین کنه نمی‌شود شما بازار رها داشته باشید و به اسم اینکه آزادی اقتصادی هست هر کاری می‌خواد بکنه این سبب شد که ما امروز سرمایه‌دارهای بزرگ امریکایی سرمایه دارایی هستند که آقای رییس جمهور امریکا تو جیبشونه تهدید می‌کنن که اگر این کار رو بکنید پولامون برمی‌داریم می‌بریم چین اگه این کارو نکنید پولامون رو ورمیداریم می‌بریم چین و تهدید می‌کنن اونا

ناجی: و تعریف بازار اجتماعی چیه

راغفر: بازار اجتماعی یعنی بازاری که منافع عموم مردم رو در نظر بگیره یعنی نمی‌شود که شما در این عرضه و تقاضا ببینید بازار اصلا رو چی کار می‌کنه روی تقاضای موثر کار می‌کنه یعنی اینکه من بنز می‌خوام سوار شم پولشم دارم شرکت بنزن هم به خاطر این که من می‌خوام و پولشم دارم این کار و میکنه بله اما من مریض میشم تقاضا دارم اما پولشو ندارم برم دکتر بله بنابراین اینجا کی بایستی هیچکس برای من عرضه نمیکنه بر اساس این تعریف بازار اینجاست که یک بازار اجتماعی یعنی اینکه نیازهای اساسی زنده موندن و بقای انسانی برای همه تضمین کنه بله اون کاری که تو سوئد کردن تو فنلاند کردن توی جاهای دیگه کردن بله بازار هم کار می‌کنه ولی اختلاف دستمزد بالاترین تا پایین‌ترینها یهو چهارصد برابر ششصد برابر و چند هزار برابر مثل مال ما نیست بله...

ناجی: یعنی مانع میشن که یه عده رشد کنند

راغفر: مانع میشن بله مالیات نظام مالیاتی اونجا کار می‌کنه در جهت ایجاد تعادل در جامعه اون که درآمدش از یه در آلمان میگن که دوستان پزشک ما میگن که اونجا هم درس خوندن میگن که اگه زن و شوهری جفتشون جراح باشن حقوقی که آخر ماه میبرن خونه حقوق یکیشونه عملا از اون از جفتشون انقدر مالیات می‌گیرن که چیزی عاید به اصطلاح پزشکا نمیشه مثل اینجا پزشک میشه کاسبکاری که در واقع به مریضش به عنوان یک کالا نگاه می‌کنه میاد اون تو فوری میگه بایستی قلبتو همین الان اگه بری بیرون اتفاقی برات میفته من هیچ تضمین نمی‌کنم همین الان باید بخوابی عملت کنن این کاسب کاری که وجود داره که با آدمها مثل کالا برخورد کردن این بخشی از این فرهنگ نولیبرالی که تو کشورای مختلف حاکم شده تو کشور ما هم امده ویژگیهاش هم مشترکه تو همه جای دنیا در امریکای لاتینش افتاده در اروپای صنعتیش افتاده در خود کشورهای ما هم حول و حوش ما هم افتاده ببینید اون چیزی که در چین این اتفاق افتاده مگه چین خیلیا جنجال می‌کنن که چین آقا بازار بازار بازار بوده که اونجا رو اینجوری رشد داده چین همین الانش بخش قابل توجهی از سرمایش مال حزب کمونیسته مال دولت اونجاست حتی سرمایه‌گذاری‌هایی که تو کشورای مثل همین دوبی و اینا انجام میدن...

ناجی: آقای دکتر اگر بطور نسبی نگاه کنیم در طول تاریخ...

راغفر: قطعا رشد کرده

ناجی: بغیر از رشدش آیا به سمت فضای آزاد پیش رفته یا نه؟

راغفر: بله بله بله قطعا اینطوریه من می‌خوام بگم که ولی فقط این نبود که بازار این رو ایجاد کرده بلکه زمینه سازی و بسترسازی و نهادهایی که این فرصت‌ها رو شکل دادند در اون جامعه و اینها عمدتا مسیولیتش با دولت بوده دولت‌ها کار اصلیشون بایستی که تنظیم روندها و فرایندها باشه و اجازه بدن که بخش خصوصی در اونجا کار بکنه و این بخش خصوصی بایستی که ریگولیت شده باشه اینجوری نیستش که حاج آقای کذا که تنها واردکننده‌ی فلان ماده‌ی حیاتی برای زندگی مردم و تولید کشاورزی در ایران هست این تنهایی تصمیم می‌گیره برای کل کشور که آقا من انقدر میگم باید انقدر به من ارز بدید که بیارم خب خیلی کسای دیگه اگه این ارز و این فرصتا رو به کسای دیگه هم بدن این کار رو می‌کنه ولی این نابرابری عظیمی که به وجود میاد و این درآمدهای فاحشی که این آقا به جیب می‌زنه خب کی بایست مالیاتشو چرا نباید مالیاتشو بدن کیا دارن مروج این بازار سهام در ایران کیا بودن همین تفکر بوده و اینکه آقا بازار آزاد ما بیایم به جای نظام بانکی بیایم از طریق بازار سرمایه منابع رو تجهیز کنیم برای چه چیزی تجهیز کنیم چرا ما راه ر گم کردیم قرار هستش که این تجهیز بشه منابع در اختیار صنایع قرار بگیره همین الان بانک‌ها رو وارد این قضیه بانک چه‌چیزی خدمتی رو چه محصولی ر به جامعه می‌ده و وقتی که این اومدش توی بازار ظرف کدوم بازاری توی دنیا ظرف شیش ماه سرمایه‌ی طرف ده برابر شده یعنی 1000 درصد یعنی بالغ بر 2000 درصد سود در سال از چی از سفته‌بازی خرید و فروش کاغذ کدوم جای دنیا اینطوریه در همه جای دنیا بورس آیینه‌ی تولیده اگه این تولید نباشه این باید سقوط کنه اما مال ما می‌بینیم که بانکی که زیان انباشته داره رشد میکنه اونوقت این پیامداش فقره برادر ایناست که همیشه هزینه‌ی زندگی برای مردم بله این از کجا درآمد این درآمدهاس که میره منتها کی اینا ر. تجویز می‌کنه ببینید اینا تو کله‌ی رییس جمهور ما نمیاد معاون اول هم این چیزا رو نمی‌فهمه حتی وزیر اقتصاد هم حالیش نمیشه ولی یه عده‌ای میان این چیزا رو تجویز میکنن و بعد هی بوق می‌کنن و بعد ینا دهها و صدها روزنامه و مجله و صدا و سیما و چه و چه و اینا دارن اینو هی مرتب اینا می‌شود گزاره‌هایی که در ذهن تک تک ما می‌نشینه و ما دیگه جرات نمی‌کنیم با این گزاره‌ها مخالفت کنیم چون انقدر هیمنه‌ی قوی گرفته و به عنوان گزاره‌های پذیرفته شده وقتی من این حرفا ر میزنم جنابعالی و هر کس دیگه‌ای که میشنوه میگه اینا طرفدار دولتن می‌خوان دولتی بشه برای خاطر اینکه گزاره‌هایی که تو ذهن اونها نشوندن با این عرایض بنده اصلا تعارض داره ما نمی‌خوایم دولتی بشه ما میگیم که بایستی حفظ منافع مردم بایستی یکی از اصول اساسی دولت‌ها باشه نه حفظ منافع فقط یه گروه قلیل

ناجی: کسی هست که با جمله شما مخالف باشه

راغفر: توی این چهار دهه گذشته هیچ کسی هم بنده این حرفا رو جلوی خیلیاشون زدم همین آقایون نولیبرالها همشون می‌گن که همه همین حرف رو میزنن میگن ما ما هم خیلی دلمون می‌سوزه میگم خب دلتون اگه می‌سوزه نباید این توصیه رو بکنید

ناجی: یکی از این توصیه‌ها رو بگید

راغفر: یکی از همین توصیه‌ها همین آزادسازی است دیگه همین است که میگن که الان بیایم همین الان چقدر اینا بوق کردن که آقا ما بیایم بازار سرمایه رو بیاریم به این شکل اجراش کنیم بنده عرضم این هست که اگر خواستید این کار رو بکنید باید نهادسازی کنید نهاد یعنی چی یعنی قانون اولین نهاد قوانین و مقرراته شما باید بگید که آقا بنیاد مستضعفان که آمدی اینجا فقط در یک ماه دو ماه اول 1000 میلیارد تومن دارایی‌هات افزایش پیدا می‌کنه این پول رو بایست ببری تو تولید اگه می‌خواید که بازار سهام درست کار کنه این پول باید بره تو تولید نمی‌تونه بیاد دست شما سفته بازی بکنی بری زمین بخری باهاش نمیدونم تو بانک کذا بری سکه بخری بری چیکار بکنی بله ولی چرا این اتفاق نمیفته برای خاطر سلطه‌ی سرمایه‌های تجاری و در یک دوره‌های خاصی در ایران پیش از انقلاب و الان به علاوه‌ی سلطه‌ی سرمایه‌های مالی یعنی بانک‌ها اینا هستن که پدر مردم و درآوردن هیچ نظارتی هم برای اینها نیست همین توصیه‌هایی که اینا کردن قوانین متعددی رو تصویب کردن ببینید برنامه‌ی سوم توسعه آمد 1378 اجازه دادند که بانک خصوصی تاسیس بشه 1379 سه تا بانک خصوصی تاسیس شد و بعد به بانک‌های خصوصی اجازه داده شد، قانونه‌ها، تو برنامه‌ی سوم بین دو تا سه درصد نرخ بهره بیشتر بدین نسبت به بانک‌های دولتی چرا؟ مگه قرار نبود که رقابت ایجاد بشه اصلا قانون اجازه تاسیس بانک‌های خصوصی اینجوری شروع می‌کنه میگه برای ایجاد رقابت در بازارها اجازه داده می‌شود که بانک‌های خصوصی تاسیس بشن سال بعدش یه چیز دیگه تصویب می‌کنن تو برنامه دو تا سه درصد شما یعنی اینکه قاعده بازی رو اصلا به هم زدن چرا برای خاطر این که امروز همین الان که فعالیت‌های اقتصادی در کشور در افول کامل هست صف برای ایجاد بانک خصوصی وجود داره کیان اینا همینایی که تو قدرت‌ان ما بانک خصوصی نداریم یا متعلق به همین صاحبان قدرت ثروته که شکل گرفتن خیلی از اینها آدمهایی هستن ما از اول انقلاب میشناسیم شون آدمای یه لاقبایی بودن که امروزه از میلیاردرهای بزرگ ایران هستن شاید بگیم تریلیاردرها واقعا اینها درامدهای افسانه‌ای به جیب زدن اینا از کجا آمده ببینید اون ثروت این فقر گسترده رو میسازه پاسخگو هم نیست و شما وقتی اعتراض می‌کنید تازه متهم می‌کنن ما رو برای بنده رو میخوان میگن که چرا تو این حرفا رو زدی تازه، بنابراین مسیله این است که ما سیاست‌گذاری رو چه بستر نهادی می‌کنیم اون بستر نهادی وجود نداره ما از ابتدا می‌گفتیم آقا شما می‌خواید بازار آزاد درست کنید بازار آزاد روی یه قاعده کار بایست بکنه اولین اون‌ها حاکمیت قانونه وقتی شما قانون دستگاه قضاییت خودش دچار مشکلات عدیده‌ی فساد هست چطور این توصیه‌ها ر می‌کنید با این توصیه‌های شما منجر می‌شود به این که مردم فقیرتر بشن فقرا صدا ندارند جایی صداشون نمیشه چون نماینده ندارن این نمایندگان مجلس ما همشون ملاکند به همین دلیل وقتی که قانون مالیات‌های یا لایحه مالیات بر عواید حاصل از سرمایه میره مجلس اینا رد می‌کنن برای اینکه یکی از...

ناجی: خودشون ذینفع‌ان بسیار خب آقای دکتر خیلی زمانمون گذشت اگر موافق باشید این بحث رو در واقع جمع‌بندیش رو به خود شما واگذار بکنم هر جور که در واقع صلاح می‌دونید نتیجه‌گیری بفرمایید

راغفر: والا مساله‌ی فقر در ایران یک شکل کاملا آشکار و واضح ناکارآمدی نظام اجتماعی یا سیاسیه محصول این ناکارآمدیه این ناکارآمدی موجب بروز فساد میشه چون فساد خودش محصول ناکارآمدی‌های دیگره و بعد اون فساد اون‌هایی فرصت‌ها ر به صورت به شدت نابرابر توزیع می‌کنه بین کسانی که در قدرت هستند و کسانی که دستی بر قدرت ندارند و به خصوص گروه‌های محروم جامعه هستند این مشکلی که امروز وجود داره این است که دولت‌ها در ایران به خصوص بعد از جنگ این‌ها به دنبال تامین منافع گروه قلیلی که بعدها اسمشونم گذاشتن کارآفرینان برای اینها شدن امروز اینا هستن که حلقه‌های اصلی دسترسی به قدرت ر دارن ما می‌بینیم که اتاق بازرگانی‌ها هستند که با مجلس با دولت می‌شینن و جلسه می‌گذارند برای تامین منافع خودشون نمایندگان مردم کجان نمایندگان مردم اینایی‌ان که تو مجلس نشستن به دنبال منافع احزاب سیاسی ساختار قدرت‌ان که چی می‌گن اینا تصویب کنند بقیشم به نفع خودشون مصادره کنن بله بحث بنده این است که محصول این ساختار سیاسی رشد فقر در ایران خواهد بود بنابراین برای حل مسیله فقر ما نیازمند تغییر جهت‌گیری‌ها هستیم این تغییر جهت گیری‌هاست که میتونه نشون بده که ما منافع عموم مردم ر اون چه که قانون اساسی برش تاکید کرده مثل توجه به مسکن یکی از مصادیق بارز نولیبرالیسم در ایران مسکنه مسکن از رهاترین بخش‌های اقتصاد ایرانه هر کس هر چی دلش می‌خواد می‌کنه هیچ جای دنیا اینطوری نیست من در انگلستان و در امریکا زندگی کردم همین حالاشم امکان نداره اصلا یه همچین اتفاقاتی اون جا بیفته چرا برای اینکه دولت مداخله می‌کنه مداخله‌ی دولت به شکل مداخله کمک به بانک‌هاست برای اینکه با بهره‌های بسیار نازل به مردم وام بدن که بتونن صاحب مسکن بشن برای اینکه مسکن یه کالای سیاسیه اینطوری نیستش که فقط مردم یک گروه قلیلی پنجاه درصد مسکنی که تو شهر تهران ساخته شده تو این دو سه سال اخیر تو مناطق برخوردار بوده یعنی کالاهای لوکسه یعنی یه عده‌ای به عنوان سرمایه این می‌سازند برای اینکه تورم ایجاد بشه و از تورمش صاحب سود بشه بنابراین ببینید این تغییر جهت ر ما باید تو سیاست‌ها ببینیم و این رو نه اینکه ما ببینیم یعنی بنده که کاره ای نیستم

ناجی: اون تغییر جهت رو هم بیشتر توضیح بدید یعنی چی یعنی تغییر جهت چه اتفاقی قراره بیفته؟

راغفر: تغییر جهت یعنی اینکه ما به سمت اگر بازار می‌خوایم بازار باید بازار ریگولیت شده باشه بازار مقررات‌زدایی...

ناجی: چه کسی ریگولیتش کن؟

راغفر؟ خود دولت بایستی این کار دولته...

ناجی: همون دولتی که شما میگید که فساد درش رخنه کرده؟

راغفر: بحث ما اینه که این دولت اصلا ازش این کار برنمیاد...

ناجی: از دولت دیگری ممکنه بر بیاد؟

راغفر: قطعا باید ببینید از دولت دیگه وقتی برمیاد که ما الان عرض میکنم...

ناجی: خودتون یجا گفته بودید که من باز برگردم به دوره‌ی انتخابات قبلی باز به همین دولت رای میدم یعنی چی؟ یعنی احتمالا گزینه بهتری وجود نداره

راغفر: نداره نه اون موقع نداشت ببینید این در مقابل بنده گزینه‌ای که قرار داده بودند این بود که یک دولت مثل دولت‌های نهم و دهم باشه که مجلس و دولت و قوه‌ی قضاییه یکسان شن و واحد بشن این بسیار خطرناکه برای کشور ما تجربشو دیدیم بنده به همون موقعی که من این حرفا ر می‌زدم همون موقعی که ما گفتیم به این دولت رای میدیم من همینا ر گفتم گفتم من هیچ امیدی به حوزه‌ی اقتصادی اینا ندارم اما فضای بازتری خواهیم داشت که ما بتوانیم نقد کنیم خب من در دوره‌ی دولت‌های نهم و دهم هروقت میومدم سر کارم اول می‌رفتم باکس‌مو و چک می‌کردم ببینم که حکم بازنشستگی یا اخراج چیزی به من دادن یا ندادن این ناامنی که وجود داشت ما ترجیح می‌دیم چون بنده کارم این است که گفتگو کنم بله ما ترجیح می‌دهیم که فضای گفتگو باز باشه که ما بتوانیم نقد کنیم اگر که گزینه‌ی مقابل ایشون سر کار بود این فضا قطعا بسته شده بود و بلافاصله با برچسب شما رو متهم می‌کردند اصلا امکان این فضا بسته میشد

ناجی: امیدی دارید که دولت بهتری بیاد یعنی به نظر ما باید دست رو دست بذاریم که یک دولت بهتری که تا حالا نداشتیم؟

راغفر: نباید دست رو دست بذاریم اتفاقا ببینید این مسیولیت اجتماعی ماهاست منتها چهار نفر نبایست مسئولیت بار همه‌ی جامعه رو به عهده بگیرن جامعه خودش باید زنده باشه یک جامعه‌ای می‌تواند جامعه‌ی رو به توسعه باشه که دولت قوی و جامعه‌ی قوی داشته باشه مردم باید بتوانند از مسیر نهادهای مدنی حضور داشته باشند و فشار بگذارند و از دولت بخواهند و این اتفاق خواهد افتاد من امیدواریم به این است که این آثار سو این سیاست‌های سه دهه گذشته به جایی رسیده که حاکمان ما ناگزیر از تغییر جهت هستند در غیر این صورت ما با یک فاجعه‌ی بزرگ روبرو خواهیم بود

ناجی: تغییر جهت به دهه‌ی اول

راغفر: نه به دهه اول ضرورتا به معنای اینکه مسولیت‌های اجتماعی دولت‌ها بایستی که بهشون متذکر بشه و این ر هم باید جامعه از دولت بخواد ما الان هیچ ساز و کاری که خواست مردم ر و خواست گروه‌های مختلف ر بتونه منعکس کنند نداریم قرار بوده است نهادهایی مثل مجلس و نمایندگان مجلس این کار و بکنه این که خودشون افتادن تو همین بحث خرید و فروش زمین و مسکن و دلالی خودرو و نمی‌دونم هزار جور فسادی که که بخش‌هایش ر مطرح کردن تو این چندساله

ناجی: خیلی مچکرم

راغفر: خیلی ممنونم سلامت باشید.

[1] Friedrich August von Hayek

[پایان]

[قسمت اول متن پیاده شده مصاحبه]

[قسمت دوم متن پیاده شده مصاحبه]


فارس‌آوا(سرویس تبدیل هوشمند گفتار به متن)
فارس‌آوا(سرویس تبدیل هوشمند گفتار به متن)

این متن توسط سرویس تبدیل گفتار به متن "فارس‌آوا" توسعه یافته در شرکت "عامر اندیش هوشمند"، از فایل صوتی استخراج شده است؛ البته برای گویاتر شدن متن، تصحیح دستی هم انجام شده.

شما می‌تونید برای تست زنده این سرویس به این آدرس برید.

مصاحبه
گزیده‌ی محتوای صوتی گزیده.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید