ویرگول
ورودثبت نام
Hossein.
Hossein.
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

5بازی خاطره انگیز PC

خوب هرکسی به یک عصر و دورانی تعلق داره به یک سری خاطره های جالب مثلا دهه ۶۰شصتی ها با بازی توکوچه و خیابون بزرگ شدن. کارت بازی می کردن و ...


به قول خودشون با حداقل امکانات سرگرم بودن.
به قول خودشون با حداقل امکانات سرگرم بودن.

بچه های دهه ۴۰و۵۰ با بچه های فامیل و موندن خونه اقوام و موندن خونه هم دیگه خاطره سازی کردن و بزرگ شدن:


از اونجایی که دهه ۷۰هفتادی(نیمه دومم هفتاد) هستم مثل اکثر همسن و سال هام با کامپیوتر و بازی های کامپیوتری بزرگ شدم و تصمیم گرفتم مختصری از خاطرات ۵تا از پرطرفدارترین و خاطره انگیزترین بازی ها رو که در دهه ۸۰ منتشر شدن( البته خودم اون زمان کوچیک بودم ولی بازی میکردیم دیگه) به اشتراک بذارم تا همه افراد با هرسنی که بازی کردن رو به یه دوره خاصی از زندگیشون ببرم.

اون زمان بازی ها گرافیک بالا و مراحل آنچنان طولانی و زیادی نداشتند ولی به سرگرمی ها و دل مشغولی های هیجان انگیزی تبدیل شده بودند


FARM MANIA
FARM MANIA


۵:فارم منیا: بازی استراتژیک و مزرعه داری فارم منیا بازی که توش کاملا خودمون رو یه کشاورز میدیدیم.با دختری که بعد از تموم شدن درسش به کمک پدربزرگش اومده بود تا مزرعشون رو توسعه بدن و پیشرفته تر کنن همزادپنداری کردیم و کلی تو ۱دقیقه آخر به خاطر تموم نشدن ماموریت هاش حرص خوردیم(حیوون هاش خیلی دیر به دنیا میومدن حرص آدم در میومد:||??) چه قدر برامون جذاب بود وقتی که برای اولین بار موزر خریدیم و برای کوتاه کردن پشمای حیوونا جای قیچی از اونا استفاده کردیم??, وقتی ماشین ???خریدیم و از دست اسبه و اون دوچرخه کوچیک ??راحت شدیم و احساس ثروت و راحتی کردیم??با اضافه شدن کارخونه ها و کیک پزی و مرباسازی دیگه حس مالک یه شهر پیشرفته رو داشتیم????? و هر۵مرحله ۱ بار مجبور بودیم مرغ ها و گوسفند های کمرنگ رو پیدا کنیم(فک کنم بیشترین دقت زندگیم رو توی اون تایم ها صرف کردم???) وقتی جای ۱سطل ۳سطل آب پر می شد چه قدر حس می کردیم جلوافتادیم و خلاصه اینکه یه تجربه کوچیک کشاورزی رو گذروندیم.

_____________________________________________________________________________________________

A Neighbor from Hell
A Neighbor from Hell


Hellish Neighbor
Hellish Neighbor

۴:همسایه جهنمی: با اسم رسمی A Neighbor from hell: حس اذیت? حس شیطنت ?حس تخریب چی بودن بهمون دست می داد? با این بازی, یه حس خلاف کار بودن حرفه ای بهمون دست می داد ??️‍♂️که هیچ دری به رومون قفل نیست???? یواشکی وارد شدن و خراب کردن خونه ی آقای همسایه یه حس مخفی بودن بهمون دستمی داد انگار دقیقا یه مامور مخفی می شدیم که به جز خودمون هیچکس و هیچ جایی ازمون خبرنداشت? جالبترین و باشکوه ترین حرکتمون ؟ خوب معلومه خراب کردن عکس همسرهمسایه با ماژیک??.????

کمدی که توش قایم می شدیم و توش احساس بودن تو یه پناهگاه هسته ای رو داشتیم و وقتی همسایه از جلوش رد می شد چه کیف می داد??.از اونجایی که مادرها معمولا رو کثیف شدن محیط خونه و وسایل حساسن و توی این بازی هم دیگه مشکلی نبود چه سریع و با افتخار و یه حس خلافکار حرفه ای کمد رو با تخم مرغ کثیف میکردیم چه قدر کیف می داد وقتی دستمال توالتش رو کثیف میکردیم ? ووقتی عصبانی می شد? احساس فتح قله اورست بهمون دست می داد لنز دوربینشو که خراب می کردیم ??و صورتش سیاه می شد ?یه حس انتقام الکی پیدا می کردیم و وقتی پیدامون می کرد بدجوری حالمون گرفته می شد ???و با جمله ی بار بعد نشونت میدم بازی رو از اول انجام می دادیم.

خلاصه این که یه کرم ریزی مجازی بود.

____________________________________________________________________________________________

Generals Zero:Hour
Generals Zero:Hour
 Generals:Command&Conquer
Generals:Command&Conquer


۳:ژنرال:حس باشکوه فرماندهی و تسخیر و تخریب ,حس امپراطوری مدرن رو داشتیم. وقتی بازی میکردیم

وقتی چین می شدیم با هکراش ?‍??‍?به ته تکنولوژی میرسیدیم وقتی برامون پول در میاوردن و حس پولداربی نهایت???? بودن بهمون دست می داد حس میکردیم به منبع نامحدودی ازپول رسیدیم ??خیلی نیروهوایی قوی نداشت چین ولی سربازای قوی و هکراش و اون زن متخصص اینترنتش حس بیل گیتس بودن بهمون دست می داد ??.

وقتی آمریکا می شدیم با نیروهای کروزش به یه حس ابرقدرت بودن خاصی دست پیدا میکردیم و با تک تیراندازهای ماهرش تروریست ها رو میزدیم و برای محافظت از حمله آدم های تروریست ازشون استفاده می کردیم اون مامور ویژه ای?️‍♂️?️‍♂️ که داشت و باهاش بمب گذاری می کردیم ??و با گرفتن یه فاصله میفرستادیمشون تو هوا ??خیلی حال می داد با اون ماشین های آمبولانسشون ??که البته چینی ها تو آمبولانس هم نوع تانکش داشتن?

وقتی گروه تروریست ها رو انتخاب می کردیم و سم(تاکسیک) میرختیم?? رو سرشون فکر می کردیم یه کیمیاگر بزرگیم ⚗⚗و وقتی سربازهای حریف از رو سم ها رد می شدن ?و می مردن حس نفوذ ناپذیری بهمون دست می داد

و ضربه های آخرهر۳گروه که بمب های اتمیشون بود ?⚗??

خلاصه انتخاب سختی بود :۱ـ هکرها و مین های چینی ۲:ـ تاکسیک های تروریست ها ۳:ـ‌نیروهای پیشرفته ی آمریکا(مخصوصا اون ربات هاشون که ماشین ها رو تعمیر می کرد) به نظر شما کدومش؟

_____________________________________________________________________________________________

Strong hold Crusdar
Strong hold Crusdar
جنگ های صلیبی
جنگ های صلیبی


۲:جنگ های صلیبی✝✝☪☪: سفر به گذشته و تجربه زندگی و جنگ دوران قرون وسطی?⛪ با آهنگ متن رو اعصابش

با اون کشیش کتاب به دست ???⛪که به خاطر رضایت مردم کلی استرس بهمون میداد که نکنه زیر۷۰ بیاد ?و وقتی رضایت مردم به۹۰ میرسید گل از گلمون می شکفت☺☺(۱۰۰رو که دیگه نگو?) وقتی چیزهای مجازات می ساختیم اخم می کرد? و حرص میخورد و وقتی قلعه رو قشنگش می کردیک یه لبخندی می زد? سرسخت ترین حریفمون صلاح الدین??? با اون برج هایی که میداشت۴گوشه قلعش ?و دور دیوارهاش آب می کند ?و بود و بدبخت ترین و ضعیف ترین حریف هم سلطان عبدول بدبخت بود ??‍♂️?‍♂️(البته خودمون هم تو بعضی مراحل یه متحد بیچاره داشتیم??‍♂️ ریچاردخان شیردل ?⚔که هیچ وقت کمک هم که نمیفرستاد هیچ? کمک هم می خواست??) خلیفه که به ساختن برج وبارو شهرت داشت? و رت با اون قلعه پیچیده و پر از آتیش اندازش ??? سوارکار عرب و سربازگرز دار مقتدرترین سربازهامون بودن ?‍♂️?و برده ها ضعیف ترین,کماندار عرب و کاندار هارو همراه قیر میذاشتیم رو دیوارها و با منجنیق ها آوار می شدیم رو سر حریف کلی صبر و حوصله و حرص و جوش برای رسیدن منابع داشتیم و ترینر برامون درحد کتاب گام به گام تحقیرآمیز?(هرچند هممون ۱بار ترینر رو رفتیم??) سربازویژه عرب که یگان ویژه ای بود برا خودش?‍♂️ وقتی دروازه ها رو با رسوندن اونا به بالای دروازه ها تسخیرشون می کردیم فکر می کردیم ته استراتژي هستیم

بخش تاریخیش وقتی با سربازهای کم صلاح الدین یه دژ رو میگرفتیم حس نخبه بودن بهمون دست می داد.
خلاصه این که یه بخش از زندگیمون رو قرون وسطی بودیم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شماره۱:I G I : خاطره صدرنشیمون هم فعلا با شما ...???

آی جی آی: خب به بهترین بازی نوستالژیک اون دوران میرسیم IGI1???? جزو محدود بازی هایی هست که با جذابیتش ۲نسل (۲دهه)درگیر خودش کرد از بازی با سیستم عامل های قدیمی?? با امکانات پایین دهه۸۰ تا ورود کمکم لپتاپ و سیستم های هوشمند از اواخر دهه ۸۰و اوایل دهه۹۰

بازی اول شخص با۱۴ مرحله متنوع که بعضی مرحله هاشو میتونستیم چندین بار رد کنیم ☺☺??و باز لذت ببریم و برعکس هیچوقت سراغ بعضی از مراحل اصلا نریم?? از لذت تموم شدن تک تیرانداز??? و افسوس تموم نشدن سربازهای بعضی از سربازخونه ها که هرچی میکشتیم باز تموم نمیشدن? تا کنجکاوی با شوق توی تک تک اتاق ها و تخت سربازخونه ها دنبال سرنگ خون و اسلحه و(بعضی وقت ها غافلگیر می شدیم و کشته می شدیم) با همه ضعف هاش مثل نداشتن سطح سختی و سربازهای که با کلاشینکف توی۵ متری می دیدنت ولی میومدن جلو تا با قنداق تفنگ بکشنت یا تغییر سبک لباس و هوشیاری سربازها از مرحله ۱۲ به بعد که میخواست بازی به همین راحتیا هم تموم نشه برامون...☺

در کل نسبت به همه بازی های مشابه هنوزهم گاهی روحمون رو میکشه سمتش که دوباره نصبش کنیم و خلاصه این که لذت ببریم از این فلش بک به چندین سال قبل





نوستالژیخاطرهpc
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید