انیمیشن جدید دیزنی (با همکاری استودیو پیکسار) مرثیهایست بر زندگی فراموش شده. یکی از تاثیرگذارترین آثار کمپانی دیزنی. اثری ۱۰۰ دقیقهای که تنها یک تلاش دارد، یادآوری زندگی.
ما انسانها از بدو درک مفهوم Feedback تبدیل شدیم به انسانهایی ایدآل طلب. بالاخص انسان قرن بیستم و بیست و یکم. بسیاری از اعمال روزانهی ما حول دریافت بازخورد مثبت میچرخد. ما به دنیا آمدیم تا دیگران را شگفت زده کنیم. ما پا به این دنیا میگذاریم تا به آمال و آرزوهای والدینمان و یا بعضا خودمان برسیم. ما انسانهای افسردهای هستیم که دائما در تلاش برای کسب بازخورد مثبت دیگران در تکاپوییم.
بنابراین مرگ برای ما پدیدهی سنگین و دردناکی خواهد بود. چرا که دائما برای رسیدن به آمال خود یا دیگران در تلاش بودیم و نرسیدیم. چند نفر با رسیدن به این آمال خوشنودند و کارِ دیگری برای انجام ندارند؟
زندگی به خودی خود فرایند سخت و بسیار پیچیدهای است. غمها و آلامش پایدارتر و عمیقترند. اختیار در محدودهی جبر تعریف میشود و این به خودی خود دردناک است. شاید بارها از خودتان یا دوستانتان این جمله را شنیده باشید:
لعنت به این زندگی
ولی زندگی آنچنان تلخ و رنجآلود نیست. ما فراموش کردیم که لذائذ زندگی در جریانند. در اطراف ما، همیشه و همیشه در دسترس. به ما یاد نداند که دیدن آسمان آبی با ابرهای سفید چقدر لذت بخش میتواند باشد. به ما یاد نداند محبتی ولو کوچِک، لذت افزا است و به ما آموزش ندادند بازخوردها الزاما هم خوب نیستند، و چیزهای کوچک مثل مشاهدهی افتاد دانهای از درخت، زیبا و شادی آفرین باشد.
این بدان معنی نیست که قانع باشیم. بلکه ما تلاشمان را میکنیم و همین تلاش، کار بزرگی است که ما میکنیم. زندگی در گذر است و ما فقط یک بار زندگی میکنیم.
انیمشن Soul پیامی بزرگ دارد. در مورد زندگی. درک الان و دوری از فیدبکهای مسموم دیگران. لایکهایشان، تشویقهایشان و تمجیدهایشان.
به نظر من، تنها دیزنی و پیسکار در یک اثر انیمیشن میتوانستند چنین پیام مهمی را به بشریت برسانند. فرای نیات مالی و غیره تولید کنندگانش، من این اثر را ستایش میکنم.