
فرآیند یافتن استعداد مناسب هم یک هنر است و هم یک علم. مانند بسیاری از سازمانها، ما نیز به شدت به task-assignment برای ارزیابی متقاضیان در دوره انتخاب تکیه میکردیم. با اینکه این روش مدتی با موفقیت عمل میکرد، ما تمام سوالات و نقایص قابل ملاحظهای در فرآیند مشاهده کردیم که هم به متقاضیان و هم به تیمهای ما ضرر میزد.
برای حل این مشکلات، ما به جای ارسال تسک برای متقاضیان از آنها خواستیم در یک whiteboarding challenge شرکت کنند. این تغییر نه تنها قابلیت ارزیابی مؤثرتر متقاضیان را بهبود بخشید، بلکه تمام تجربه فرآیند جذب استعداد را تحول داد. در ادامه دلایل این تغییر و اثرات مثبت آن بر فرآیند انتخاب ما شرح داده میشود.
روش ارسال تسک عمدتاً از متقاضیان میخواهد ساعتها یا روزهایی را صرف تکمیل یک پروژه خارج از مسئولیتهای روزانهشان کنند. اگرچه این روش میتواند مهارتهای فنی را نشان دهد، اما باری نابرابر بر دوش متقاضیان میگذارد، به ویژه آنهایی که شغل تماموقت یا تعهدات شخصی دارند.
برای تیمهای استخدام نیز ارزیابی تسکهای طولانی و پیچیده میتواند به همان اندازه زمانبر باشد. این موضوع تصمیمگیریهای استخدامی را به تأخیر میاندازد و میتواند هر دو طرف را ناامید کند.
فرآیند سنتی task-assignment معمولاً شامل ارسال کار توسط متقاضیان است که به طور مستقل توسط ارزیابان بررسی میشود. این مدل غیرهمزمان فرصتهای شفافسازی یا بهبود تدریجی را محدود میکند. متقاضیان بازخوردی در مورد فرآیند فکری خود دریافت نمیکنند و ارزیابان اغلب از بینشهای کلیدی در مورد چگونگی رویکرد متقاضیان به حل مسئله محروم میشوند.
همه متقاضیان منابع یا زمانی برابر برای اختصاص به task-assignment ندارند. کسانی که مسئولیتهای مراقبتی دارند یا به ابزار و نرمافزارها دسترسی محدود دارند، ممکن است این وظایف را چالشبرانگیزتر بیابند که باعث ایجاد یک مزیت ناعادلانه برای دیگران میشود. این نابرابری تنوع در گروه متقاضیان را کاهش میدهد.
چالشهای Whiteboarding بر همکاری در زمان واقعی تأکید دارند. در طول این جلسات، متقاضیان و ارزیابان با هم بر روی مشکلات مرتبط کار میکنند و یک نمایش اصیل از مهارتهای حل مسئله ارائه میدهند. برخلاف task-assignment ایستا، whiteboarding challenge طبیعت تعاملی بیشتر محیطهای کاری را شبیهسازی میکند.
به جای قضاوت صرفاً بر اساس خروجی نهایی، جلسات whiteboarding challenge به ارزیابان این امکان را میدهد که نحوه فکر کردن متقاضیان را بسنجند. آیا آنها سؤالات روشنکننده میپرسند؟ آیا میتوانند هنگام دریافت اطلاعات جدید تطبیق پیدا کنند؟ این تمرکز بر فرآیند حل مسئله درک جامعتری از تواناییهای متقاضی فراهم میکند.
چالشهای Whiteboarding برای مختصر بودن طراحی شدهاند و اغلب بیش از یک ساعت طول نمیکشند. این ساختار بار زمانی را برای متقاضیان به حداقل میرساند و در عین حال تضمین میکند که ارزیابان میتوانند به سرعت تصمیمات آگاهانه بگیرند. علاوه بر این، متقاضیان از ابزارهای رایج مانند یک وایتبرد یا پلتفرم آنلاین مشترک استفاده میکنند که سطح بازی را برابر میکند.
کلید whiteboarding challenge مؤثر طراحی چالشهایی است که تعادل بین دشواری و مرتبط بودن را برقرار کنند. هر چالش باید:
برای مثال، به جای درخواست از متقاضیان برای حل مشکلات انتزاعی، ما موقعیتهایی را ارائه میدهیم که پروژههایی را که در سازمان ما با آنها مواجه خواهند شد، بازتاب دهند.
به یاد داشته باشید که از استفاده از مشکلات واقعی که سازمان شما در حال حاضر با آنها مواجه است اجتناب کنید. انجام این کار میتواند اعتماد متقاضیان را از بین ببرد، زیرا ممکن است آن را به عنوان تلاشی برای بهرهبرداری از مهارتهایشان به صورت رایگان تلقی کنند.
یک فرآیند whiteboarding challenge موفق به ارزیابان ماهر وابسته است. ما تیم خود را آموزش دادیم تا:
ما چالشهای whiteboarding challenge خود را بر اساس بازخوردهای متقاضیان و مصاحبهکنندگان به طور مداوم اصلاح میکنیم. این تضمین میکند که فرآیند عادلانه، جذاب و با نیازهای رو به رشد نقشهایی که برای آنها استخدام میکنیم، همسو باقی بماند.
متقاضیان به طور مداوم گزارش میدهند که whiteboarding challenge جذابتر و کمتر استرسزا از task-assignment سنتی هستند. آنها از فرصت نمایش مهارتهای خود در زمان واقعی و دریافت بازخورد فوری که به رشد آنها کمک میکند، قدردانی میکنند، صرفنظر از نتیجه استخدام.
ارزیابیهای زمان واقعی بینشهای عمیقتری در مورد تواناییها و فرآیندهای تصمیمگیری متقاضیان ارائه میدهند. با تمرکز بر رفتارها و الگوهای فکری قابل مشاهده، تصمیمات استخدامی را بر اساس تصویری کاملتر از پتانسیل متقاضی اتخاذ میکنیم.
کاهش نیازهای زمانی و منابع فرآیند ارزیابی به ما امکان جذب طیف گستردهتری از متقاضیان را داده است. کسانی که قبلاً ممکن بود به دلیل بار task-assignment انصراف دهند، اکنون بیشتر مایل به شرکت هستند.
جایگزینی task-assignment با whiteboarding challenge فرآیند جذب استعداد ما را متحول کرده است. با تمرکز بر همکاری در زمان واقعی، ارزیابی عادلانه و بازخورد عملی، نه تنها نتایج استخدام را بهبود بخشیدهایم، بلکه تجربه متقاضیان را نیز ارتقا دادهایم.
اگر سازمان شما هنوز به task-assignment تکیه دارد، ممکن است زمان آن رسیده باشد که رویکرد خود را بررسی کنید و این تغییر را در نظر بگیرید.