یک سؤال، آیا تا به حال شده که خودتون رو به جای یک معلم عشایری و یا شهری بزارید؟
یا براتون سوال شده که معلمی چه شغل سختیه؟ چه چیزی این سختی رو برای انسان قابل تحمل میکنه؟
بنظر من، جواب همه سؤال های بالا فقط خلاصه میشه تو یک کلمه، "علاقه"
اگر یک معلم به شغلش به تمام معنا علاقه داشته باشه خیلی از سختی های مسیر براش تبدیل به گذرگاههای شیرین میشه که میتونه از تک تک این گذرگاه ها برای آینده تدریس خودش بهره ببره و تجربه کسب کنه.
حال فکر کنید اگر علاقه را از کلمه معلم بگیریم، چه میشود؟ بله نتیجه کاملا مشخصه، مثل هر شغل دیگه ای بعد از گذشت چند سال معلم تبدیل به یک ربات میشه که باید رأس ساعت از خواب بیدار بشه و رأس ساعت هم به خونه برگرده بدون هیچ حرکت اضافی و خلاقیت
پس یکی از بهترین و کارآمدترین راه های پیشرفت نظام آموزشی کشور، ایجاد و تقویت این حس علاقه در روحیه ی معلمان است. باید تلاش کرد که این علاقه و عشق را در معلمان پر رنگ تر کرد و در مقابل، سختی های زندگی را برایشان کمرنگ تر کرد. اینگونه است که یک معلم عاشق، می تواند باعث پیشرفت یک جامعه و یک کشور شود.
به امید موفقیت کشور عزیزمان، ایران
محمد حسینی پور