گفتند که قرار است هرچی پرداخت دارید را میتوانید با چند کلیک انجام دهید! تورا به خدا بس است دیگر. من دیگر تحمل اینهمه رشد و پیشرفت در تکنولوژی را ندارم.
چرا تکنولوژی به سمتی نمیرود که ما دیگر نیازی نباشد که کار کنیم و با چند کلیک، حقوقمان را دریافت کنیم؟
من هنوزم ترجیح میدهم بروم بانک و در صف بایستم تا نوبتم شود و بعد با پرکردن فیشهای متعدد بانکی و بداخلاقیهای مسئول باجه مواجه شوم و با اعصاب خوردی تمام چند دسته اسکناس دریافت کنم. تازه یاد گرفته بودم که بروم دم بانک کوچولو و کارتم را داخل آن دستگاه مسخره قرار دهم و بعد از اینکه در کل مسیر رمزم را مرور میکردم، ۲۰۰هزار تومان پول نقد دریافت کنم. شما نمیدانید ۲۰۰هزارتومان پول چند روز کار کردن تو گرما و سرماست وگرنه هیچوقت آن را با چند کلیک جابهجا نمیکردید!
شما نسل جوان همهچیز را راحت میخواهید به دست آورید، اینطور که نمیشود آدم باید سختی بکشد تا به جایی برسد. اصلا پولی که با چند کلیک جابهجا شود برکت ندارد. پسرم چند وقتی است که میگوید بیا برایت اپش را نصب کنم تا دیگر تا بانک نروی و برای ۲۰۰هزار تومان پول نقد خودت را خسته کنی یا برای هرکسی میخواهی پول واریز کنی بگو تا من برایت جابهجا کنم. نمیدانم چه اشتباهی در زندگی کردم که خدا چنین پسر راحتطلب و تنبلی را نصیبم کرد اما صدبار بهش گفتم که پسرجان، آدم باید بوی اسکناس تا نخورده را استشمام کند تا بفهمد چه مزهای دارد، تا تمام خستگیهای یک ماهش به در شود، باید هنگام خرید پول نقد پرداخت کند تا کاسب محل هم برکت را احساس کند، اصلا چگونه میتوانی بدون اینکه اسکناسها رو بشماری و زبانت را با طعم شیرین اسکناس آشنا کنی، برای خرید چیزی پول پرداخت کنی.
قبض برق را که نمیشود با چند کلیک داد، باید بروی و آن را در بانک پرداخت کنی تا بفهمی آقای ادیسون چه زحمتی کشیده تا آن را اختراع کند. میدانی با پرداخت لحظهای تن آقای ادیسون را توی گور میلرزانی؟ همینطوری میشود که روزی صدتا لامپ روشن میکنی و عین خیالت نیست. در زمان ما همهچیز نفتی بود و اصلا برقی نبود که بخواهیم از آن استفاده کنیم.
ای لعنت به هرچی تکنولوژیه، لعنت به راحتطلبی و تنبلی که شما جوانها اسیرش شدید، تورا به خدا دست بردارید و انقدر همهچیز را راحت نکنید. پسر جان فکر کردی چون اسمت پیمان است، میتوانی هر پرداختی را در لحظه انجام دهی و در آخر هم موفق شوی؟ اینطور نیست جانم، از قدیم گفتهاند که نابرده رنج، گنج میسر نمیشود. باید سختی بکشی تا قدر نعمات خدا را بهتر بدانی.
اصلا همه اینها به کنار، با از بین رفتن حس نوستالژی میخواهی چه کنی؟ مگر نمیدانی برای ما پیرمردها نوستالژی همهچیز است؟ چگونه میخواهی بخشنده باشی و مهربان؟ الان راننده تاکسی به تو بگوید پول خرد ندارم چگونه میتوانی بگویی بقیهاش برای خودت؟ یا وقتی آقای برقی میآید تا کنتور برق را چک کند، چگونه میخواهی پولی کف دست او بگذاری و از زحماتش تشکر کنی؟ با پرداخت لحظهای دیگر تمام این حسهای مثبت و صفات خوب را باید بریزی دور چون تا قرون آخر هرچیزی را ازت میگیرند و تشکر هم نمیکنند.
اره جانم، پرداخت لحظهای نون و آب نمیشود، اینجوری پول فقط میآید به حسابت و تو بدون آنکه لمسش کرده باشی در لحظه پرداخت میشود برای کاری که نباید، اصلا متوجه نمیشوی که حقوق یک ماهت چگونه در کسری از ثانیه از جلوی چشمانت دور میشود. اسکناس را باید بو کرد، شمرد و بعد پرداخت کرد، اگر اینطور نباشد نه خستگی در میشود، نه برکت دارد و نه ارزش چیزی که برایش هزینه کردی را میدانی.
حالا که پرداخت را مستقیم و لحظهای کردید، لااقل دیگر بقیه چیزها را دست نزنید. من نمیتوانم تصور کنم که شمسی خانم (همسرم را عرض میکنم) به صورت لحظهای دارد پولهای حسابم را خرج میکند و کاری از دستم ساخته نیست. همین الانم هرچقدر درآمد داریم را در کسری از ثانیه و با سرعت نور خرج میکند، خدا پرداخت لحظهای را به خیر کند، دیگر فاصله ورود و خروج پول به حسابهایم به اندازه چشمبرهمزدنیست. تورا به جان عزیزانتون بیشتر از این جلو نروید، بس است دیگر.
لطفا به پیمان بگویید، حالا که این حس نوستالژی را از ما گرفته و در ثانیه میتوانیم همهچیز را بدون لحظهای درنگ پرداخت کنیم، کمی به فکر جیب ما هم باشد و دنیای پرداخت را به سمتی ببرد که دریافت پول لحظهای باشد. پرداخت لحظهای را که همه بلدند.
#پرداخت_مستقیم_پیمان