بارها پیش از این هنگام سفر با قطار با مشکلات زیادی برخورد کرده بودم و همیشه در ذهن داشتم که چرا این گونه است؟ اما در آخرین سفرم دیگر مجموعه ای از معایب متعدد را به صورت یک جا مشاهده کردم و بد ندیدم روایت کنم
وضعیت ارائه بلیط و ناهماهنگی ها
برای دریافت بلیط به سایت های مختلف سر زدم و نکته این که برخی از برنامه ها و سایت ها برخی بلیط ها را تمام شده اعلام می کردند و برخی همان بلیط را داشتند حالا فرض کنید مثلا من تنها یکی از این برنامه ها را چک می کردم و فرض می کردم بلیط تمام شده چه می شد؟ خب احتمالا بایست رنج سفر با اتوبوس را به جان می خریدم یا دیرتر می رسیدم و این نکته از دید مدیران گرامی رجا قطعا چیز چندان مهمی نیست.
امکانات بسیار کم و فرسودگی قطار
در ابتدا که قطار طبق معمول با یک ساعت تاخیر که برای رجا همان حرکت سر وقت محسوب می شود به ایستگاه نیشابور رسید، رفتم و طبق بلیط سالن و کوپه مورد نظر را پیدا کردم اما بعد از چند دقیقه آقای مهماندار آمد و مرا برد به کوپه ای کیلومترها دور تر ، حال اگر من باری سنگین می داشتم تکلیف چه بود؟
فرسودگی و نداشتن نظم از سر و روی کوپه می بارید و بد تر از همه این بود که تخت بالایی تنها روی یک میله بود و آن محافظ طنابی که به بالا وصل می شد کلا پاره شده بود و خدا می داند که اگر به جای من ِ ریقو(همان لاغر مردنی خودمان) یک فرد خوش استیل بود چه سقوطی اتفاق می افتاد.
پلیس راه آهن و رفتار نامحترمانه
اما بخش اصلی ناراحتی من از رجا به این موضوع بر می گردد، قرار بود قطار ساعت یک ظهر برسد و من در ایستگاه منتظر نشسته بودم که جناب ظاهرا پلیس آمد سر وقت من و گفت با من بیا بدون آن که هیچ توضیحی بدهد، مرا به یک اتاقک برد و به بدترین شکل ممکن بازرسی کرد، گفت شلوار و زیر شلواری ام را در بیاورم و تمام نقاط پاهایم را بازرسی کرد با دقت کامل و حتی بارها اعضای سانسوری را هم مورد تفحص قرار داد ، تمام لوازم کوله ام را به شکل نامنظمی بیرون انداخت و همه را گشت و در نهایت که چیزی نیافت گفت وسایلت را جمع کن ، حال سوال من از رجا این است که اگر خدای ناکرده قطار برعکس همیشه سر وقت می رسید چه می شد؟ آیا این آقا حق دارد مرا با این شکل بازرسی کند؟ آیا نباید بعد از بازرسی حداقل در جمع کردن لوازم کمک کند؟ یک عذرخواهی چطور لازم نبود انجام دهد؟ راستی پلیس رجا وظیفه اش ایجاد خوف است نکند؟
عدم پاسخگویی و پشتیبانی افتضاح رجا
بعد از این اتفاق تصمیم گرفتم حداقل شکایتی از این رفتار ثبت کنم، پس به سراغ دفتر پلیس ایستگاه رفتم به پلیس دیگری که آنجا بود گفتم ،گفت باشد پیگیری می کنیم و شروع کرد به دفاع ضمنی از رفتار مامور خود و من هم گفتم اصلا بازرسی درست، آیا نمی توانست محترمانه تر برخورد کند، لحن آن جناب طوری بود که مطمئن شدم هیچ برخوردی با آن فرد نخواهد داشت، پس به سراغ اینترنت رفتم جست و جو کردم و دیدم جناب رئیس رجا در جایی فرموده اند که ما در کمتر از یک روز به شکایات مسافران پاسخ می دهیم، شماره پشتیبانی را از همان پست برداشتم و تماس گرفتم ، بعد از چندین دقیقه پاسخ داده شد و شماره ای دیگر به من دادند و گفتند باید با آنجا تماس بگیرم با آن شماره هم تماس گرفتم و آن شماره هم شماره ای دیگر به من داد و در نهایت شماره سوم بعد از کلی ماندن در صف انتظار فرمودند شکایت خود را بگویید ضبط می شود و پیگیری می کنیم، شما فکر می کنید که الان که یک روز گذشته پیگیری کرده اند؟ با من که هنوز هیچ تماسی مبنی بر پیگیری شکایت گرفته نشده است.
راهی به جز خوف از رجا نیست ؟
پیش تر ها در رابطه با یک حادثه ی قطار بیتی سروده بودم که
چون هر قطاری حامل مرگ است اینجا
راهی برای ما به جز خوف از رجا نیست
الان دیگر با تمام وجود متوجه شدم که خوف از رجا فقط یک تکنیک ادبی و شعر نیست یک واقعیت به تمام معناست
شما اگر راهی برای انتقال موثر این شکایت می شناسید ممنون می شوم به من معرفی کنبد
ارادتمند حسین پورقلی