منبع: hbr - April 2022
پژوهشگران و رهبران قرن هاست که به دنبال راز رهبری موفق بوده اند. ده ها کتاب جدید هر سال وعده ارائه پاسخ را می دهند. ما تصمیم گرفتیم این سوال را به صورت تجربی بررسی کنیم، و وقتی این کار را انجام دادیم، متوجه شدیم که بزرگترین پیش بینی کننده موفقیت برای رهبران کاریزما، نفوذ یا قدرت آنها نیست. این شخصیت، جذابیت یا نبوغ مبتکر نیست. تنها چیزی که جایگزین همه این عوامل می شود، انرژی ارتباط مثبت است: انرژی رد و بدل شده بین افراد که به ارتقاء، اشتیاق و تجدید آنها کمک می کند.
در اینجا آنچه رهبران باید در مورد انرژی رابطه مثبت بدانند، آمده است، که ما دریافتیم که استفاده ناکافی ترین و در عین حال قدرتمندترین پیش بینی کننده رهبری و موفقیت سازمانی است.
اهمیت انرژی رابطه ای مثبت
در کار خود، از جمله مصاحبه با هزاران نفر از رهبران و کارمندان، یک کتاب آینده، و دو دهه تحقیق در مورد رهبری مثبت، ما به افراد از نظر شبکههای روابطشان نگاه کردهایم: جوامع، سازمانها و خانوادهها. ما مشاهده کردهایم که برخی از روابط درون آن شبکهها بهطور فوقالعادهای باعث افزایش زندگی و نشاط میشوند. نتیجه عملکرد فوق العاده است. به طور خاص، معمولاً یک نفر در مرکز این شبکهها وجود دارد که مسئول بیشتر حرکت رو به جلو نسبت به بقیه است. ما به آنها انرژی مثبت می گوییم.
بزرگترین راز انرژایزرها این است که با ارتقای دیگران از طریق رهبری اصیل و مبتنی بر ارزش، در نهایت هم خود و هم سازمانشان را ارتقا میدهند. انرژیدهندههای مثبت، اعمال با فضیلت، از جمله بخشش، شفقت، فروتنی، مهربانی، اعتماد، صداقت، صداقت، سخاوت، قدردانی و به رسمیت شناختن را در سازمان نشان میدهند و پرورش میدهند. در نتیجه همه شکوفا می شوند.
این بیماری همه گیر تلفات قابل توجهی بر احساس خوشبختس و انرژی بسیاری از افراد وارد کرده است. رهبران با انرژی مثبت از همیشه مهمتر هستند. با این حال، انرژی مثبت، نمایش سطحی مثبت گرایی کاذب نیست، مانند تلاش برای فکر کردن به افکار شاد یا چشم پوشی از استرس ها و فشارهای بسیار واقعی که کارکنان بیش از حد آن را تجربه می کنند. بلکه نشان دادن فعال ارزش هاست.
شما چنین افرادی را ملاقات کرده اید. آنها مانند خورشید هستند این افراد وارد یک اتاق می شوند و آن را درخشان می کنند. همه پرانرژی، مشتاق، الهام گرفته و مرتبط می شوند. این افراد رشته ای انرژی زا هستند. اعضای دیگر این شبکهها در حال نابودی هستند: آنهایی که دیگران را احساس بیانرژی، تضعیف، کاهش یافته و بیالهام میکنند. آنها را می شناسید - آنها هر بار انرژی شما را کاهش می دهند. ما به آنها نام انرژيزرها را داده ايم.
در تجزیه و تحلیل خود از این افراد انرژیزا و بیانرژیکننده در محیط کار، بهویژه به مطالعه اثرات انرژیزای رهبران علاقه مند بودیم، زیرا رهبران تنها مهمترین عامل در محاسبه عملکرد یک سازمان هستند. این مطالعات به ما بینش فوق العاده ای از اسرار هر رهبر موفق داد.
مطالعات متعددی که توسط گروه ما و همکاران ما انجام شده است نشان میدهد که انرژیزاهای مثبت به طور قابلتوجهی سطوح بالاتری از تعامل، جابجایی کمتر و افزایش احساس خوشبختی را در بین کارکنان ایجاد میکنند. این تا حدی به این دلیل است که در سطح سلولی فعالیت مغز، ضخامت قشر مغز از طریق قرار گرفتن در معرض انرژی رابطه ای افزایش می یابد، هورمون هایی مانند اکسی توسین و دوپامین افزایش می یابد و در سطح سلولی در بدن، التهاب کاهش می یابد و ایمنی در برابر بیماری افزایش می یابد. در سازمانها، بازده سهامداران برتر اتفاق میافتد، و در برخی از مطالعات ما، نتایج به میزان چهار یا بیشتر از میانگین صنعت در سودآوری و بهرهوری فراتر رفت.
در اینجا چیزی است که انرژی رابطه مثبت را متمایز می کند. انرژی فیزیکی با استفاده کاهش می یابد. دویدن ماراتن ما را خسته می کند. به زمان نقاهت نیاز داریم همین امر در مورد استفاده از انرژی ذهنی و عاطفی نیز صادق است. ما خسته می شویم و نیاز به بهبودی داریم. تنها نوع انرژی که کاهش نمی یابد، اما در واقع با استفاده افزایش می یابد، انرژی رابطه ای مثبت است. ما به ندرت خسته می شویم، برای مثال، با بودن در کنار افرادی که با آنها روابط محبت آمیز، قابل اعتماد و حمایتی داریم. انرژی رابطه ای مثبت خود را تقویت می کند. توانایی رهبران برای ایجاد انرژی رابطهای در واقع آنقدر قدرتمند است که به انرژیدهندهها مزیت فوقالعادهای میدهد. آنها میتوانند شرکتهای در حال شکست را برگردانند، موقعیتهای به ظاهر محکوم به فنا را حل کنند و کارمندان بیتحرک و سوخته را احیا کنند.
ارزیابی انرژی ارتباطی
ما انرژیدهندهها را اینگونه شناسایی کردیم: از اعضای صدها سازمان - از استارتآپهای مادر و پدر گرفته تا شرکتهای چند ملیتی - این سؤال را پرسیدیم: «وقتی با این شخص [شخص X] در سازمانم تعامل دارم، چه اتفاقی برای انرژی من میافتد؟» به عبارت دیگر، از هر فرد خواسته شد تا زمانی که با شخص دیگری در شرکت خود ارتباط برقرار می کند، خود را در مقیاسی از انرژی بسیار مثبت تا بسیار بی انرژی ارزیابی کند. برای مثال، هر یک از اعضای یک تیم ارشد، تعامل خود را با سایر اعضای تیم ارشد رتبه بندی می کند.
ما از نتایج این تحقیق شگفت زده شدیم. وقتی رهبران انرژی ارتباطی مثبت را نشان می دهند، عملکرد را به سطح جدیدی ارتقا میدهد. به طور خاص، انرژیزاهای مثبت:
- آیا خود عملکرد بسیار بالاتری نسبت به دیگران دارند
- بر عملکرد دیگران تأثیر مثبت می گذارند، به طوری که سایر افراد تمایل دارند در حضور آنها شکوفا شوند
- در سازمان های با عملکرد بالا به تعداد بیشتری نسبت به سازمان هایی با عملکرد متوسط وجود دارد
وقتی رهبر انرژی مثبتی باشد، سازمان دارای موارد زیر است:
* نوآوری (ویژگی شماره یک که مدیران عامل در صنایع و کشورها به دنبال آن هستند)
* کار گروهی
* عملکرد مالی، از جمله بهره وری و کیفیت
* انسجام محل کار
و زمانی که یک رهبر انرژی مثبتی داشته باشد، کارمندان دارای موارد زیر هستند:
- رضایت شغلی
-احساس خوشبتی
- دلبستگی به کار
- کارایی
- روابط با خانواده
چه چیزی باعث می شود که رهبران با انرژی مثبت تا این حد موفق باشند؟
یک اصطلاح گیاه شناسی برای این نتایج وجود دارد: اثر هلیوتروپیک. این پدیده ای است که در آن گیاهان به طور طبیعی به سمت نور می چرخند و در حضور نور رشد می کنند. در طبیعت، نور نیروی حیات بخش است. فتوسنتز فقط در حضور آن اتفاق می افتد. انسان ها همان جاذبه ذاتی را به سمت انرژی حیات بخش و حمایت کننده از زندگی دارند. این شکل از انرژی همان چیزی است که شما در روابط با دیگران دریافت میکنید - و میدهید. دههها تحقیق نشان میدهد که این انرژی رابطهای مثبت ما را تغذیه میکند و ما را زنده میکند. به عنوان مثال، تحقیقات سارا پرسمن، استاد دانشگاه یو سی اروین نشان می دهد که نیاز به ارتباط اجتماعی مثبت به قدری زیاد است که فقدان آن از سیگار کشیدن، چاقی یا فشار خون بالا برای سلامتی شما بدتر است و طول عمر را کاهش می دهد. در مقابل، ارتباط اجتماعی مثبت نه تنها می تواند عمر ما را طولانی کند، بلکه سیستم ایمنی بدن ما را تقویت کرده و میزان اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد.
در سازمان ها، این اثرات از طریق رهبر بزرگتر می شود. یعنی انرژی رابطه ای رهبران، تقریباً بیش از هر رابطه دیگری در محل کار، تأثیر زیادی بر کارمندان دارد.
به عنوان مثال، اشلی برناردی، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت روابط رسانه ای Nardi Media را در نظر بگیرید. او درآمد کسبوکار خود را در طول دو سال دو برابر کرد، از شش رقم به هفت رقم - علیرغم تحولات اقتصادی ناشی از همهگیری. برناردی زمانی که رهبری می کرد یک تغییر در شخصیت خود ایجاد کرده بود و این چیزی است که هر کسی می تواند یاد بگیرد.
یک بحران بهداشتی در سال 2016 باعث شد که او مسیر خود را در مورد نحوه رهبری شرکت و تیم خود تغییر دهد. برناردی پس از تجربه یک نوع ناتوان کننده از بیماری لایم همراه با افسردگی پس از زایمان که او را پس از تولد فرزند سومش در بستر بیماری بستری کرد، لحظه ای حقیقت داشت. بیماری او باعث شفقت و درک بیشتر برای دیگران شد. او متوجه شد که همه با چالش هایی که در زندگی شخصی خود با آن روبرو هستند کار می کنند. با بهبودی جسمانی و تبدیل شدن به یک رهبر دلسوزتر، تجارت او شروع به شکوفایی کرد. او زمانی را به ایجاد ارزشهای اصلی شرکتش اختصاص داد - که شامل خانواده و مهربانی میشود - و مطمئن شد که این الگو را برای تیم و مشتریان در حال رشد خود قرار داده است. و برای اولین بار در زندگی، برناردی شروع به مراقبت عالی از سلامت جسمانی و سلامت عاطفی خود کرد: او به طور منظم مدیتیشن، نفس کشیدن و یوگا را تمرین می کرد. شروع به دویدن کرد اولویت خواب خوب؛ و، بله، حتی استراحت های کاری و چرت زدن داشت. او در دوره دانشگاه Yale's Coursera در مورد علوم مربوط به خوشبختی ثبت نام کرد.
همانطور که اکنون می توانید حدس بزنید، برناردی یک رهبر انرژی مثبت است. همانطور که او داستان را تعریف میکند: «وقتی یاد گرفتم که خودم را در اولویت قرار دهم، دیدم که تحول در زندگیام به قویترین روشها اتفاق افتاد: اعضای تیم همفکری را جذب کردم که یکدیگر را بالا بردند و با ارزشهای اصلی من، یکی از آنها، همسو شدند. مهربان بودن تجارت ما رونق گرفت.»
انرژیزاهای مثبت چگونه این کار را انجام میدهند؟
چیزی بیشتر از نیاز به کارکنان برای احساس ارزش، احترام و مشارکت وجود دارد. ما از قبل می دانیم که آن چیزها مهم هستند. هنگامی که آنها مورد شناسایی، حمایت و تشویق قرار می گیرند، غیبت کم است، بهره وری و سودآوری بالاست و کیفیت و ایمنی بهبود می یابد. اما انرژیزاهای مثبت همه اینها و بیشتر را تسریع میکنند.
سپس انرژی رابطه ای مثبت متقابل می شود. یک رویکرد انرژیزا به دیگران بهعنوان مکانیزم افزایش مداوم انرژی عمل میکند که به نوبه خود، انرژی فراوانی را در کل شبکه تولید میکند. انرژیزاها خودشان را بازتولید میکنند و شبکههایی از انرژیزاهای مثبت در اطراف خود ایجاد میکنند و این اثر هلیوتروپیک برای جذب بیشتر گسترش مییابد. به تعبیر دالی پارتون، رهبر ثابت شده: اگر اعمال شما به دیگران الهام میبخشد که بیشتر رویاپردازی کنند، بیشتر بیاموزند، بیشتر انجام دهند و بیشتر شوند، شما یک رهبر مثبت و پرانرژی هستید. بسیاری از مطالعات در مورد رهبری مثبت نشان می دهد که رهبرانی که بر کمک به دیگران متمرکز شده اند به طور قابل ملاحظه ای مؤثرتر از رهبرانی هستند که بر موفقیت و موفقیت شخصی متمرکز هستند. سازمان ها و کارکنان آنها برتر هستند.
آیا سازمان ها می توانند با رهبرانی شکوفا شوند که به جای تولید انرژی، از بین می روند؟ البته - در کوتاه مدت. اما شواهد تجربی روشن است که انرژی مثبت در دراز مدت بسیار موثرتر است. با گذشت زمان، کارمندان از رهبران بیانرژی و زندگیشان بیزار میشوند، و این شانسی نیست که رهبران در طول استعفای بزرگ میتوانند از آن استفاده کنند (و نه، ما استدلال میکنیم، در دوران رونق اقتصادی هم). آن انرژی هلیوتروپیک بارها خود را تجدید می کند و باعث تمرکز، اعتماد و سرمایه گذاری صادقانه در اهداف شما می شود. کارمندان شما به سمت خورشید خواهند چرخید.