منبع : deloitte
پرداختن به همگرایی هنر و علم می تواند به بهبود همه چیز از برنامه ریزی استراتژیک گرفته تا مدیریت عملکرد کمک کند. اما چگونه باید این کار را انجام می دهید؟ بیایید یک راست به سراغ یک منبع برویم. در ادامه پنج درس رهبری که دستاورد گردآوری شده از یک استاد رنسانس آمده است.
در سال 1482، لئوناردو داوینچی نامه ای جهت درخواست کار برای لودوویکو اسفورزا، دوک بزرگ میلان فرستاد. در این نامه لئوناردو با آگاهي از اینکه کارفرمای آینده اش درگیر نبردهای نظامی مکرر است، به مهارت های خود در طراحی ماشین های جنگی، انحراف مسیر رودخانه ها، ساختن پل ها و طراحی اسلحه اشاره کرده بود. او رزومه خود را با بزرگترین کتمان حقیقت در تاریخ هنر به پایان رساند: «من می توانم ... نقاشی هم بکشم!»
علاوه بر پیشگام بودن در رشتههایی از جمله دینامیک سیالات، اپتیک، نقشهبرداری، مهندسی، هوانوردی و آناتومی، توانایی لئوناردو در آوردن علم خود به هنر - و هنرش به علم - بود، که او را در چنین زمینههایی متمایز می کرد.
رهبری در این دوران پیچیده، به طور مشابه به ترکیبی ماهرانه از هنر و علم نیاز دارد - غریزه درونی متعادل با تصمیمگیری مبتنی بر داده، خلاقیت همراه با تفکر سیستمی. ما میتوانیم به آثار - و سبک کار - این استاد رنسانس نگاه کنیم تا دیدگاه هایی در مورد چگونگی ترکیب ماهرانه هنر و علم، در رهبری خودمان به دست آوریم.
اصول رشد یک ذهن کامل: علم هنر را مطالعه کنید. هنر علم را مطالعه کنید. حواس خود را توسعه دهید - به خصوص یاد بگیرید که چگونه ببینید. درک کنید که همه چیز به همه چیز دیگری ربط دارد.»- لئوناردو داوینچی
درسهایی از لئوناردو پیش از این، در یکی از اولین نقاشیهای او، Ginevra de' Benci، پرتره ای از یک اشراف زاده 16 ساله ایتالیایی که در حال حاضر در گالری ملی هنر در واشنگتن دی سی به نمایش گذاشته شده است، دیده می شود. گمان میرود این اثر بین سال 1474 و 1478کشیده شده باشد و تنها نقاشی لئوناردو در قاره آمریکا است.
بررسي دقيق تر و عميق تر این نقاشی، پنج درس رهبری را به نمایش می گذارد.
در نقاشی ژینورا، لئوناردو رئالیسم پرتره را با خلق ارتباطات غیرمنتظره در چندین حوزه تقویت کرد. مثلا:
اپتیک: در اوایل رنسانس، بیشتر نقاشی ها مسطح و دو بعدی بودند. به دلیل مطالعات دقیق لئوناردو در مورد هندسه اپتیک، او یکی از اولین هنرمندان بزرگی بود که از طریق پرسپکتیو یک نقطه ای به عمق بصری دست یافت.
این هنرمند همچنین پرسپکتیو جوی را تشخیص داد و گفت: اشیایی که در فاصله دورتری قرار دارند، به نظر می رسد که لبه های متمایز کمتری دارند و تغییر رنگ به سمت آبی به دلیل وجود جوی رخ می دهد که هر دو در ژینورا دیده می شود. مهارت مشاهده لئوناردو داوینچی ممکن است در سنین جوانی به خوبی تقویت شده باشد، چرا که هر دو پدیده در زمان مشاهده شهر وینچی از ایوان زادگاهش آشکار بودند.
دینامیک سیالات: لئوناردو همچنین به مطالعه دینامیک سیالات متعهد بود.یادداشت های او سرشار از طرحهایی از جریان آب است - مانند اطراف پایه های پلی که روی رودخانه آرنو قرار دارد - و گرداب معروفش Maelstrom. فرهای موهای ژینورا شبیه مطالعات متعددی از این دست در مورد آب است، تصویری که لئوناردو همچنین در فرهای موی فرشتگان در کتاب معروف Virgin of the Rocks شبیهسازی کرده است.
روانشناسی و فیزیولوژی: لئوناردو حتی نقاط را با روانشناسی و فیزیولوژی پیوند داده است (با پوزش از امپرسیونیست ها). از طریق کالبدشکافی، او یادگرفت که 27 ساختار ماهیچه های مختلف در چهره چگونه است. با ترسیم ظرافتهایی جزئی ماهیچه ها در صورت ژینورا ، او توانست احساسات او را به طور زنده نشان دهد.
در حالی که شما ممکن است در کارهای روزمره خود به دینامیک سیالات یا فیزیولوژی روی نیاورید، لئوناردو نشان داد که یافتن ارتباطات غیرمنتظره نیاز به یک رهبر برای درگیر کردن عمدی حوزه های غیرمعمول دارد. تحقیقات نشان داده است که در کنار هم قرار دادن افرادی که در زمینه های متفاوت از یکدیگر کار می کنند و در عین حال از نظر ساختاری عمیق شبیه هم هستند، قدرت زیادی ایجاد می کند.به عنوان مثال، فلسفه سهم زیادی در کسب وکار دارد و برخی از شرکت ها در حال حاضر فیلسوفان معرفت شناسی را برای پیشرفت هوش مصنوعی و قابلیت های شناختی و اخلاق گرایان را برای کمک به تصمیم گیری هدفمند و اخلاقی در میان چالش های پیچیده اجتماعی درگیر می کنند.
منشأ ژینورا نشان میدهد که رهبران وقتی سعی میکنند هر موضوعی را در چارچوب ذهنی خود قرار دهند، میتوانند به موضوع آسیب برسانند. ژینورا در یک قاب مربعی ۱۵ اینچی به نمایش گذاشته شده است، اما با برداشتن قاب مشخص می شود که نقاشی در سمت راست و پایین آن نیز کشیده شده است.بخش قابل توجهی از یکی از بزرگ ترین آثار هنری جهان احتمالا به این دلیل که در یک قاب از پیش تعیین شده جای نمی گرفت نابود شده است .کارشناسان هنری سعی کرده اند با اتصال نقاط بین نیمرخ ژینورا و طرح مربوط به دست یک زن که در یادداشت های لئوناردو پیدا شده است، مشخص کنند که نقاشی اصلی به چه شکلی بوده است. تصور کنید که این نمای گسترده فقط با قرار گرفتن دست های این زن جوان، چگونه می توانست به احساسات برانگیخته شده توسط نقاشی بیفزاید.
رهبران باید به چالش کشیدن چارچوب های استراتژیکی که سازمان به آن ها عمل می کند، مد نظر قرار دهند و این چارچوب ها را با درنظرگرفتن فرصت یا ضرورت بازآفرینی کنند.در طول همه گیری کرونا، ایربی ان بی چارچوب خود را از رزرو اجاره برای تعطیلات تا ارائه تجربه های سفر مجازی گسترش داد. اوبر چارچوب خود را از جابه جایی افراد به جابه جایی غذا نیز گسترش داد و پزشکان در سراسر جهان مرزهای فیزیکی تشخیص و درمان را از مطب به خانه از طریق سلامت از راه دور مجددا ترسیم کردند. گاهی اوقات سازمانها باید چارچوبهای استراتژیک خود را محکمتر کنند. Zoom سهولت تجربه کاربری را در اولویت قرار داده است؛ مانند نمایش ID جلسه در گوشه بالایی صفحه برای اشتراک گذاری با مدعوین جدید.در روزهای ابتدایی همه گیری کرونا، ارائه دهنده جلسه مجازی مانند Zoom مجبور بود به سرعت مرزهای خود را برای تشدید امنیت و محرمانگی دوباره ترسیم کند، زیرا کاربران از جمله رهبران جهان، تصاویر جلسات مجازی خود را در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذاشتند و ناخواسته شناسه جلسه خود را فاش می کردند.
آنچه بیننده در ژینورا می بیند از طریق لنزی که با آن به نقاشی نگاه می کند بستگی دارد. به عنوان مثال یک هنرمند ممکن است جذب تکنیک های تکمیل شده توسط لئوناردو برای به تصویر کشیدن عمق شود، مانند Chiaroscuro (روش استفاده از سایه ها براساس چگونگی زاویه تابش نور بر روی تصاویر)و Sfumato (روش استفاده ازخطوط محو به جای خطوط سخت بر روی سوژه). یک نمادشناس ممکن است درگیر نحوه ارتباط لئوناردو با شخصیت سوژه شود : برج کلیسا مظهر تقوا و شاخه ارس، نشانه فضیلت در فرهنگ ایتالیایی است. یک محقق لاتین نه تنها به نمادگرایی بلکه ممکن است به خلق شوخ طبعی در این سوژه نیز توجه کند و یک بازپرس پزشکی قانونی ممکن است برای یافتن اثر انگشت لئوناردو در پشت شانه راست ژینورا کنجکاو شود.
دیدن از منظر تجربه دیگران، چشم های ما را به عنوان رهبر به دیدگاه غنی تری باز می کند. هر سال در روز موسس، دفاتر اداری مک دونالد خالی شده و مدیران ارشد آنها در آشپزخانه ، پیشخوان ، ایستگاههای سرخ کردن و پنجره های ورودی رستورانهای خود در سرتاسر جهان کار می کنند و این موقعیت به آنها فرصتی برای دیدن تجربه های مشتریان و فروشندگانش می دهد.
به طور مشابه، تجربه نقاط قوت متنوع، دیدن مجموعه مهارت ها و توجه به نقطه نظرات متفاوت می تواند به جرقه زدن ایده های جدید در ذهن کمک کند. موسسه Santa Fe به عنوان یک مرکز تحقیقاتی در زمینه مطالعات سیستمهای پیچیده ، رهبران تجاری، علمی، آموزشی و رهبران در سایر زمینه های شغلی را با تجربیات و طرز فکرهای چندگانه زیسته به هم متصل می کنند تا درک و یکپارچه سازی الگوهای اساسی و مشترک در سیستم های پیچیده فیزیکی، بیولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژیک" در تعقیب یک هدف مشترک رقم بخورد.
الگوها و ریتم ها در ریاضیات، طبیعت و طراحی تکرار می شوند. یکی از این الگوها، مستطیل طلایی است که به نظر می رسد یکی از زیباترین و آرامش بخش ترین اشکال برای چشم است و بنابراین، معماران و طراحان، قرن هاست که آن را پذیرفته اند. سازه هایی مانند پارتنون و تاج محل این الگوی اساسی را به نمایش می گذارند و حتی صفحه تلویزیون 16:9 امروزی نیز شبیه سازی شده از روی این الگو است.
لئوناردو پرتره ژینورا را به گونه ای ساخت که صورت و بدن او یک مستطیل طلایی را تشکیل می دهند.همچنین، الگوی مشابهی را در دو پرتره زن معروف دیگر لئوناردو Lady with the Ermine و Mona Lisa می بینیم. لئوناردو دریافت که با پذیرفتن این الگوهای طبیعی و بازتولید آن ها در نقاشی هایش، می تواند تاثیر و زیبایی شناسی هنر خود را تقویت کند.او در استفاده از هندسه در هنر آنقدر متخصص بود که کتاب کلاسیک لوکا پاچیولو با نام «نسبت الهی» (عنوان مترادف با نسبت طلایی) را به تصویر کشید.
به الگوهایی که به شما قدرت می دهد و آنهایی که مانع شما میشوند توجه داشته باشید.ما با الگوها و ریتم ها احاطه شده ایم: فرهنگ شرکت یک الگو است؛ ساختارهای تیم الگو هستند؛ مدل های عملیاتی الگو هستند. همه آنها برای ایجاد ساختار، نظم و ثبات در یک سازمان طراحی شده اند. الگوها همچنین میتوانند ناسالم باشند، مانند جزیره های سازمانی (که در طول همهگیری سقوط کردند اما در بسیاری از سازمانها به سرعت در حال بازسازی هستند).- به عنوان رهبر، ما باید الگوهای سازنده را بپذیریم و بپرسیم توانایی انجام چه کار دیگری را داریم ، در عین حال الگوهای مخرب را شناسایی کنیم تا بتوان آنها را از بین برد.
برای سفر رهبری شخصی ما، ریتم ها حیاتی هستند. میزان خستگی و عدم تعادلی که ما اغلب به عنوان رهبر احساس می کنیم، تابعی از مبارزه ما با ریتم های طبیعی مانند چرخه خواب، الگوهای تغذیه سالم، و قطع ارتباط نامنظم است. نویسندگان استدلال می کنند که کلید بهره وری، مدیریت زمان نیست، بلکه مدیریت انرژی است. مطالعات آن ها بر روی چندین مدیر با عملکرد بالا، نشان می دهد که آن ها به دنبال بیش ترین بهره وری هستند.در قدرت مشارکت کامل، نویسندگان استدلال می کنند که کلید بهره وری، مدیریت زمان نیست بلکه مدیریت انرژی است. مطالعات آن ها بر روی چندین مدیر اجرایی با عملکرد بالا نشان می دهد که ثروتمندترین، شادترین، و پربازده ترین زندگی ها با توانایی درگیر شدن کامل در چالش های موجود مشخص می شوند، اما آنها به صورت دوره ای چالش را کنار گذاشته و به دنبال تجدید قوا هستند.
ژینورا تنها اثر هنری لئوناردو است که در هر دو طرف نقاشی شده است. پشت صفحه صنوبر با عبارت «زیبایی، فضیلت را زینت می دهد» آراسته شده که به لاتین در پس زمینه درخت عرعر و درخت خرما نوشته شده است. اگرچه هنگام ورود به گالری چهره ژینورا به بازدیدکنندگان خوشامد میگوید، این نقاشی روی دیواری شناور نصب شده است تا بازدیدکنندگان بتوانند برای مشاهده عکسهای آن دورش قدم بزنند. متأسفانه، بسیاری از بازدیدکنندگان گالری "به گوشه و کنار" نگاه نمی کنند و بنابراین نیمی از نقاشی لئوناردو را که در قاره آمریکا به نمایش گذاشته شده، از دست می دهند.
بلند شوید، قدم بزنید و به معنای واقعی و استعاری به گوشه و کنار سازمان و صنعت خود نگاه کنید تا از شر تک نگاهی راحت شوید، ریسک را به دقت شناسایی کنید و عملکرد را تقویت کنید. همانطور که همکارانم استیو گلدباخ و جف تاف توضیح میدهند، «سرگذشت نوآوری ها مملو از داستانهایی از ذهنهای درخشان است که با دیدن گذشته، هنجارهای صنعت را شکسته اند»، به عنوان مثال یکی از «گوشههایی» که به آن توجه نشده این است که ساعتسازان سنتی نتوانستند به اطراف نگاه کنند. ساعتهای هوشمند تنها در عرض دو سال به پرفروشترین ساعت در صنعت تبدیل شدند. در کارگاههای استراتژی برای مشتریانمان، اغلب یک گروه کوچک داریم که نقش C-suite بزرگترین رقیب یا یک شرکت در صنعت کاملاً متفاوت را بر عهده میگیرد تا از یک دیدگاه جدید استراتژی چگونگی ایجاد اختلال در شرکت را بررسی کند. این یک تمرین عالی برای آگاهی از موانع و گوشه های از پیش درنظرگرفته شده است.
تا جایی که ما می دانیم، لئوناردو داوینچی هرگز هیچ یک از طرح هایی را که در روز نوشته های خود نوشته بود، نساخته یا آزمایش نکرده است. در واقع، ماشینهای جنگی و سلاحهای متعددی که او در نامهاش به اسفورزا توضیح داد، همگی تصورات ذهنی بودند و لئوناردو فردی صلحطلب بوده است. با این حال، تقریباً 500 سال پس از مرگ او، فناوری MRI ثابت کرد که تصویر نقاشی شده در روزنوشت لئوناردو از یک دریچه قلب سهجانبه به دقت عملکرد سیستم گردش خون را به تصویر میکشد. بالهایی که او پس از هزاران ساعت مشاهده پرندگان در حال پرواز طراحی کرده بود، در یک پرواز آزمایشی که در سال 2000 توسط یک عکاس انجمن نشنال جئوگرافیک گرفته شد، قابلیت پروازشان را ثابت کردند. و یک ماشین بافندگی ایتالیایی که پس از مرگ لئوناردو بر اساس ویژگی هایی که او طراحی کرده بود در قرن هفدهم ساخته شد، هنوز در توسکانی، پارچه های ظریفی می بافد، که تنها طرح شناخته شده لئوناردو در عملکرد منظم است.
لئوناردو، به ما به عنوان رهبران، حکمت ساده اما عمیقی را برای جستجوی همگرایی هنر و علم ارائه میدهد: «خوب است که دائماً مشاهده کنیم، یادداشت کنیم، و در نظر بگیریم.» توصیههای او به اندازه رزومهاش مختصر و مفید بود.