مدیریت عملکرد مجموعه ای از فرآیندها و سیستم هایی است که با هدف توسعه کارکنان به نحوی که بهترین کار خود را انجام دهند. هدف کمک به کارکنان برای توسعه مهارت هایی است که به آنها امکان می دهد نقش های خود را بهتر انجام دهند، به پتانسیل خود برسند و موفقیت را افزایش دهند و در عین حال به اهداف استراتژیک سازمان دست یابند.
مدیریت عملکرد مؤثر، تعامل مستمری را بین کارکنان، مدیریت و منابع انسانی ایجاد می کند.
فرآیند مدیریت عملکرد استراتژیک و سیستماتیک است. این مؤلفه های شفاهی و کتبی که در طول سال انجام می شود، عملکرد سالانه را ارزیابی می کند.
1- انتظارات روشنی را تعیین کنید.
2- تعیین اهداف و وظایف فردی در راستای اهداف تیمی و سازمانی.
3- ارائه بازخورد مداوم.
4- ارزیابی نتایج.
تصمیمات شغلی، از جمله ترفیع، پاداش و اخراج، با فرآیند مدیریت عملکرد مرتبط هستند.
هدف مدیریت عملکرد توسعه مهارت ها و توانایی هایی است که کارکنان برای بهبود عملکرد و موفقیت در شغل خود به آن نیاز دارند. همچنین این مهارت ها به سازمان کمک می کند تا به اهداف خود دست یابد.
با این حال، یک مطالعه Betterworks گزارش داد که 21٪ از کارمندان می گویند اهداف آنها سالانه تعیین می شود و بررسی نمی شود، در حالی که 16٪ می گویند که اصلاً هدفی ندارند. یک سوم کارمندان گزارش می دهند که بیش از دو بار در سال با مدیران گفتگوی انفرادی ندارند یا بازخوردی برای کمک به آنها برای دستیابی به اهدافشان دریافت نمی کنند. از هر 10 کارمند، 1 نفر می گوید که به ندرت یا هرگز چنین بازخوردی دریافت نمی کند.
اهداف مدیریت عملکرد شامل تعیین انتظارات عملکردی است. به طوری که کارکنان در مورد آنچه از آنها انتظار می رود و آنچه را که می توانند با برآورده کردن این انتظارات از جمله پاداش، مزایا و حتی ارتقا به دست آورند، واضح باشند.
بازخورد مستمر به موقع به کارکنان کمک می کند تا بفهمند کجا هستند، یاد بگیرند، اصلاح کنند و رشد کنند. آنها می توانند به طور مداوم عملکرد خود را در محل کار بهبود بخشند و به آنها احساس موفقیت بیشتری می دهند. این امر نیروی کار آموزش دیده، متعهد و واجد شرایط را برای سازمان فراهم می کند.