چه چیزی باعث میشه مشکلات زندگی آدم ها حل بشه؟ چی باعث میشه ادم بین پول و جونش، پول رو انتخاب کنه؟
سریال بازی مرکب، فصل دوم رابطه ی بین افسردگی و پول رو برام نشون میده. رابطه ی بین تنهایی آدم ها و نا امیدی.
شادی و رابطه رو نمیشه با پول عوض کرد. پول همه چیز آدم ها نیست و از طرفی نظام سرمایه داری و تمام کسانی که در بازی آنها بازی میکنند، همه چیز زندگی را از بین برده. راه رهایی از این زندان، برگرداندن آزادی فردی افراد جامعست. پیدا کردن اهداف و اشتیاق و شادی! چیزی رو هدفت قرار بده که شادت کنه.
این بازی منو با حقیقت تلخ خودکشی آدم ها به دست خودشون و اشتیاقشون برای کشتن دیگران آشنا کرد. ممکنه همه به خودشون دروغ بگن که دلیل شرکتشان در بازی زن و بچه و خانوادست، اما در دل به خودشون دروغ میگن.
فصل دوم بازی مرکب برگشتن ورقه، از دید شخصیت اصلی، به بازی بدون بهونه ی کمبود پول وارد میشیم. شما اگه تمام پول جهان رو داشتید و وارد همچین بازی ای میشدید چیکار میکردید؟