حدیثه سادات حسینی
حدیثه سادات حسینی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

مث یه آشغال

هیچموقع درک نکردم چطور کسی میتونه به خودش مادر بگه و مسئولیت بزرگ کردن بچشو در حد خوندن یه کتاب انجام نده و فقط بخاطر به دنیا آوردن بچش فکر کنه همه چیز بلده بدون اینکه در نظر بگیره بچه داره قربانی کمبود های روحی والدین میشه. هیچ موقع نتونستم بفهمم چطور به بچشون محبت میکنن ولی طرز تربیتشون براشون مهم نیست؟ چطور میتونی به آینده ی یه آدم فکر نکنی؟

و دقیقاْ همین موضوع رشد و بهتر شدن خودم و اطرافیانم باعث شده از همیچین کسایی که بیشتر زندگیمو تشکیل میدن فاصله بگیرم. کسایی که غرورشون جلوی قبول انتقاد رو میگیره و در نتیجه توی توهمات خودشون که «من مشکلی ندارم» میمونن یا رفتن پیش یه روانشناس رو مایه ی ننگ میدونن. کسایی که فقط نفس میکشن و هیچ هدفی برای زندگیشون ندارن، هیچ تاثیر مثبتی روی زندگی خودشون و بقیه نذاشتن و آخر هم مُردن. مثل یه آشغال.


نویسنده ی کتابی که به زودی چاپ خواهد شد! Instagram: @HadisehWrites Telegram: @HadiseWritesLife Aparat: @HadiseWrites
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید