ویرگول
ورودثبت نام
حسین تقوایی دل نویسی تنها از پشت کوه
حسین تقوایی دل نویسی تنها از پشت کوهباوردارم هر چه می بینیم و ازکنارش می گذریم می تواند بهانه نوشتن باشد بی تفاوت از کنار هیچ صحنه ای نباید گذشت چه زیباست که با نوشتن ماندگارش کنیم
حسین تقوایی دل نویسی تنها از پشت کوه
حسین تقوایی دل نویسی تنها از پشت کوه
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

سلسله مقالات دشمن اصلاح قسمت اول(توجیه خطاها)

توجیه خطاها؛ دشمن اصلاح

مقدمه

انجام اصلاحات در جامعه همیشه نیازمند پیش‌نیازهایی است و هم‌زمان، با موانع متعددی روبه‌رو می‌شود. اصلاح جامعه، کار آسانی نیست؛ چرا که انسان‌ها ذاتاً در برابر تغییر مقاومت نشان می‌دهند. از سوی دیگر، پذیرش اینکه رفتارهایشان اشتباه بوده، برایشان دشوار است.
همین واقعیت را می‌توان در آن ضرب‌المثل عامیانه دید:
«هیچ بقالی نمی‌گوید ماست من ترش است»
یعنی حتی اگر ایرادی در جایی وجود دارد، افراد به‌راحتی مسئولیت آن را بر عهده نمی‌گیرند. اگر در این فضا کسی بخواهد نقدی وارد کند یا به اشتباهی اشاره کند، معمولاً با واکنشی تدافعی مواجه می‌شود: توجیه.
در چنین شرایطی، نه‌تنها مشکل حل نمی‌شود، بلکه نقدکننده نیز گاهی متهم به نادانی یا بی‌فهمی می‌شود. اینجاست که اصلاحات اجتماعی به بن‌بست می‌رسد.

توجیه چیست؟

توجیه یعنی تلاش برای درست جلوه دادن یک رفتار نادرست یا مشکوک با استفاده از استدلال‌هایی که اغلب ظاهری منطقی دارند. فرد توجیه‌کننده سعی می‌کند خطای خود یا دیگری را به‌گونه‌ای تفسیر کند که پذیرش آن ساده‌تر شود؛ بدون آن‌که واقعاً مسئولیت آن را بپذیرد.

آیا توجیه همیشه بد است؟

توجیه در همه‌ی موارد منفی نیست. گاهی افراد برای رسیدن به یک مصلحت بالاتر، کار خود را توجیه می‌کنند.
مثلاً کسی که تصمیم می‌گیرد به جای خرج‌کردن، برای آینده‌ی خانواده‌اش پس‌انداز کند، ممکن است از منظر اعضای خانواده متهم به خساست شود. او در چنین موقعیتی، با توجیهِ «مصلحت آینده» از کارش دفاع می‌کند.

توجیه‌های خطرناک و مخرب

اما همیشه ماجرا این‌قدر ساده نیست. گاه توجیه، به ابزاری برای فرار از پاسخ‌گویی تبدیل می‌شود. در عرصه‌ی سیاست، مسئولان برای پوشاندن ناکارآمدی‌های خود، گذشته را مقصر وضع موجود معرفی می‌کنند.
اگرچه عملکرد دولت‌های پیشین ممکن است در مشکلات فعلی نقش داشته باشد، اما مسئولی که چند سال در رأس کار بوده، باید اقدامات اصلاحی را آغاز می‌کرد. اما او، با فرافکنی و توجیه، از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کند و گاه با طلبکاری، افکار عمومی را به نادانی متهم می‌کند.
مثال‌هایی از این نوع توجیهات:
- «مسئولان هم دل دارند؛ باید از امکانات استفاده کنند.»
- «وعده‌های انتخاباتی فقط برای جذب رأی بود.»
- «وضع موجود به‌خاطر دولت قبلی است، نه ما.»
این توجیهات مانند سمی هستند که به حلقوم اعتماد عمومی ریخته می‌شود. نتیجه؟ تخریب سرمایه اجتماعی و گسترش بی‌اعتمادی در جامعه.

توجیه در رفتار روزمره مردم

توجیه فقط منحصر به سیاست نیست؛ در زندگی روزمره نیز آن را می‌بینیم:
- وقتی فردی دزدی می‌کند و می‌گوید: «همه دارند می‌برند، من چرا نبرم؟»
- وقتی دروغی می‌گوییم و آن را «مصلحتی» می‌نامیم.
- وقتی می‌گویند: «فعلاً وضع اقتصادی خرابه؛ فرهنگ رو ول کن.»
- وقتی می‌گویند: «مردم هر اشتباهی بکنند مقصر نیستند، چون حاکمان باید درستکار باشند.»
اینجا هم توجیه، به ابزاری برای بی‌مسئولیتی فردی و اجتماعی تبدیل می‌شود.

عواقب توجیه‌گری در جامعه

وقتی توجیه به عادت عمومی تبدیل شود، قبح خطاها از بین می‌رود. کم‌کم رفتارهای ناپسند جای خود را به «عادی‌سازی» می‌دهند. معیارهای ارزشی فرو می‌ریزند و جای خود را به استانداردهای دوگانه می‌دهند.
کسی که اشتباهی می‌کند، برای اینکه بتواند آن را توجیه کند، معیارهایی می‌سازد که خطایش را مشروع جلوه دهد. نتیجه‌اش چیست؟ شکاف عمیق در اعتماد جمعی.
در سطح جهانی نیز این ماجرا دیده می‌شود. کشورهایی که خود ناقض حقوق بشر هستند، با استانداردهای دوگانه، دخالت در دیگر کشورها را توجیه می‌کنند.

راه مقابله با توجیه‌گری

۱. معیارهای اخلاقی یکسان: اگر دروغ بد است، از هرکس و در هر مقامی بد است؛ نه فقط از مسئولان.ولی ازمسئولان بدتر است.
۲. پاسخ‌گویی عمومی: مسئولیت‌پذیری باید در همه سطوح جاری شود.
۳. جایگزینی شفافیت به جای توجیه: حتی در مسائل پیچیده،وحتی امنیت ملی شفاف‌سازی هوشمندانه بهتر از توجیه است.

نتیجه‌گیری

توجیه، اگرچه در ظاهر مدافع ماست، اما در عمل دشمن ماست. دفاعی که از ترس حقیقت صورت می‌گیرد، مسیر رسیدن به حقیقت را می‌بندد. جامعه‌ای که توجیه را به عادت تبدیل کند، دیگر قدرت اصلاح ندارد؛ چرا که هر خطا، «دلیل»ی دارد، و هر اشتباهی، «توضیح»ی.
اصلاح زمانی ممکن است که فرد و جامعه، شهامت پذیرش اشتباه را داشته باشند؛ نه با سرزنش، بلکه با صداقت، با جبران، و با رها شدن از توهم بی‌خطابودن.
در نهایت، توجیه می‌تواند از یک ابزار دفاعی، به یک ایدئولوژی پنهان فساد تبدیل شود؛ اگر ما آن را به موقع نشناسیم و متوقفش نکنیم.

توجیهافکار عمومیامنیت ملیحقوق بشر
۸
۲
حسین تقوایی دل نویسی تنها از پشت کوه
حسین تقوایی دل نویسی تنها از پشت کوه
باوردارم هر چه می بینیم و ازکنارش می گذریم می تواند بهانه نوشتن باشد بی تفاوت از کنار هیچ صحنه ای نباید گذشت چه زیباست که با نوشتن ماندگارش کنیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید