۲۸ مرداد به عنوان روزی که برای عاشقان تاریخ همیشه ابهامات زیادی ایجاد کرده است مطرح است من شخصا وقتی تقویم سال به ۲۸مرداد می رسد یاد آن واقعه تاریخی می افتم باتوجه به عشق وعلاقه که به تاریخ دار28 مرداد وکودتای انجام شده در ان برایم مهم جلوه می کند براستی چرا؟



کودتای 28مرداد ودوتناقض
مصدق وعدم مواضع ایدئولوژیک دینی شاه دوستان
پس چرامخالفت؟
کسانی هستند که نسبت به پیش از انقلاب حس نوستالوژیک دارند وهمه آن دوران را دوره سپید می دانند وهیچ گونه نقطه سیاهی را برآن نمی تابند وگفت وگوکنندگان درباره مشکلا ت ومسائل پیش آمده قبل از پیروزی انقلاب در سال 57 را افرادی مذهبی ومدافع نظام حاکم معرفی کنند ولی اینجا یکی از جاهایی است که با ید تامل کنند که دولت مصدق که فاقد زمینه های ایدئو لوژیک اسلامی بود او طرفدار دموکراسی واندیشه های غربی بود چر ا مغبوض آنهاست در صورتی که مهم ترین مولفه هایی را که آنها ازدوران پیش از انقلاب به آن می بالند سکولاریسم ،روابط عالی با غرب است در دولت دکتر مصدق وجود داشت آیا صرف شاه دوستی باعث می شود به دلیل تعصب از چیزهایی که به خاطر آن قبل از انقلاب رادوره عالی تاریخ ایران می دانند در مورد دولت دکتر مصدق چشم پوشی کنند.
هرچند روابط دکتر مصدق با انگلیس به دلیل ملی کردن صنعت نفت ایران تیره بود ولی او بانزدیک شدن به آمریکا سعی کرد همان اتکا به قدرت غرب که غرب گرایان در ایران می خواهند را این باایالات متحده آمریکا ایجاد کند. وهمچنین دولت دکتر مصد ق نیز اصراری بر اجرای احکام اسلامی مانند حجاب اجباری ، ممنوعیت مصرف مشروبات الکی ودیگر موارد مخالف با شرع اسلام نداشت وخود فردی سکولار به حساب می آمد پس چرا او مانند محمد رضا شاه در میان نوستالوژی زدگان قبل از انقلاب محبوب نیست در واقع روز 28 مرداد پایان دکتر محمد مصدق وآغاز محمدرضا شاه بود چون او قبل از آن کودتا زیاد تسلطی بر امور کشور نداشت شاید دلیلی که برای طرفداران حکومت محمد رضا شاه این روز شیرین جلوه می کند فقط همین وبس
مصدق ملی گرا غیراسلامی ولی غرب باز مخالف چرا؟
ودومین تناقض اینکه فردی که فاقد عُلقه به مبانی مذهبی است چرابامخالفت غرب مواجه شود اینجا این نکته روشن می شود دلیل مخالفت غرب با کسی برخلاف چیزی که عده ای می نویسندکه داشتن مواضع ایدئولوژیک اسلامی نیست استقلال خواهی آن فرد ومخالفت هر چند اندک با منافع اقتصادی آن است برای آمریکا فرقی نمی کند ایران اسلامی باشد یا ملی مصدق آنچه برایشان مهم است وابستگی به آنها وکسب منافع حداکثری اقتصادی است دراین پازل مورد پسند هر کس می تواند مورد پسندشان باشد حتی اگر اسلام گرایان ظاهر گرا وافراطی داعش باشند.وشما ملاحظه می کنید حکومت سکولار بشار اسد به دلیل اینکه با کریدور داوود اسرائیل ودر واقع طرح اسرائیل بزرگ مخالف است قابل تحمل نیست ولی جولانی که چند سال پیش با ادعای خلافت اسلامی( البته مسلم که ادعایش فریب بود)فقط به این دلیل که در طرح آمریکا واسرائیل می گنجد با زدن کرواتی وآنکارد کردن ریشش وارث کاخ بشار اسد می شود سپس اگر اوهم مخالفت کند همان کاخ بمباران می شود تا از ترس در کاخ تازه واردش هم نتواند بیاساید وبه کشور حامی اش ترکیه می روداین واقعیت قدرت است که قدرتمندان به خصوص غربیان هرگز مخالفت با منافع حداکثری شان رابرنمی تابند ازجمله این است حکایت مادورو چپ گرا در ونزولا وآلنده شیلی که اصلابویی هم از مذهب سیاسی نبرده اند.
یک نکته
درمورد تناقض اول اشاره شد دکتر مصدق قصد داشت آمریکا راجایگزین انگلیس کنداین شبهه پیش می آید پس ا استقلال طلب نبود مصدق و دیگر روشنفکرانی که از نظریه های سیاسی غرب پیروی می کنند معمولا به مقاومت نقطه ای معتقدند ومقاومت حداکثری راهزینه زا برای کشور می دانند برخلاف مبارزان واقعی مذهبی که ضمن محاسبه شرایط به خاطر اعتقادات به زندگی پس از مرگ ریسک بیشتری می کنند در واقع دکتر مصدق بعداز مخالفت با حضور انگلیس در صنعت نفت ایران احساس کرد می تواند بدون مقاومت حداکثری که نیازمند حضورفعال مردم است با اعتماد به آمریکا جلوی توسعه طلبی انگلیس رابگیرد این همان جایی است که سیاستمداران غربگرا را دچار اشتباه می کند همه رو شنفکران غربگرا خائن به کشورشان نیستند فقط راه دفاع از کشور را در اتکا به قدرت دیگر جستجو می کنند وحضور مردم رابرای خنثی کردن توطئه ها یالازم نمی دانند یا مفید نمی دانند یاحتی مضر می پندارند اصولا مصدق با رها کردن مردم باطرح هایی مثل انحلال مجلس وعدم اجازه به مردم برای حضور مردم درخیابان چوب اعتماد خودبه آمریکا راخورد وسرنگون شد والبته معلوم نیست او واقعا توان مقابله با حکومت شاهنشاهی وقبضه قدرت واعلام جمهوری راداشت یانه ولی شاید اگر هوشمندانه تر رفتار می کرد شاید تغییرات درایران زودتر صورت می پذیرفت در هرحال اوفردی استقلال طلب بود ولی نماد استعمار در نظرش انگلیس وشوروی بود وآمریکا بری از هرگونه توسعه طلبی جلوه کرده بودوبه عنوان کشور آزادیخواه تصور می شد به هر حال حتی اگر مصدق به مقاومت محدود ونقطه ای هم اعتقاد داشت که داشت همین هم ازسوی غرب وبه خصوص بریتانیا وایالات متحده آمریکا قابل تحمل نبود.
باشد وبس والا دکتر مصدق فردی ملی بود نه دینی مذهبی