به راستی چند نفر از ساکنین این کره خاکی در جایگاهی که می بایست قرار گرفته اند؟ اساساٌ این جایگاه چگونه تعیین می شود؟! اگر دویست سال زودتر و یا دیرتر پا به این دنیا می گذاشتید، جایگاهتان تغییر می کرد؟ اگر فقط به اندازه یک مرز شمال تر و یا جنوب تر بدنیا می آمدید، چه؟ جایگاه ما در این سرای سپنج درگیر چه ابعادیست؟ اگر رنگ پوستتان متفاوت تر، قدتان کمی بلندتر و یا رنگ چشمهایتان نیلی تر بود، چه موقعیتی انتظارتان را می کشید؟! و یا اگر در بدو ورودتان به دنیا به جای اذان گفتن در گوش، غسل تعمید می شدید، چه؟ اگر شانس زیستن در دنیایی بدور از تبعیض های نژادی، جنسیتی و اجتماعی در اختیارتان قرار می گرفت، سرنوشتتان چگونه دستخوش تغییر می گردید؟! چه میزان از تقدیرمان، سده ها قبل تر از ورود ما به این گیتی توسط اجدادمان تعیین گردیده است؟! و آیا اصلاٌ منصفانه است که با انتخاب های دیگران سرنوشتمان رقم خورده و کورکورانه در دنیایی پرتاب شده ایم که کمترین سهم، سهم ماست برای انتخاب مسیری که قرار است آن را زندگی کنیم؟!
شاید اگر این راز سر به مهر را می دانستیم که هر یک از انتخاب های کوچک و بزرگ به ظاهر شخصیمان بر چندین نسل پیاپی سایه می افکند، برای هر انتخاب موشکافی بیشتری می کردیم و قدم از قدم بر نمی داشتیم مگر از سر درایت. خرد را بر زمان برتری می بخشیدیم و زمان، این بعد چهارم گیتی را فراتر از گذار عمر بی ارزشمان درک می نمودیم. اگر و هزار اما و اگر دیگری که می توانستند رنگ و لعاب دیگری به حال و روز این روزهایمان بدهند و این جبر جغرافیایی را دستخوش تغییر نمایند.