سید ابوالحسن حسینی ایوری  ( آریا ایوری )
سید ابوالحسن حسینی ایوری ( آریا ایوری )
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

ای دوست

به من گفتی که دل دریا کن ای دوست

همه دریا از آن ما کن ای دوست

دلم دریا شد و دادم به دستت

مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

کنار چشمه ای بودیم در خواب

تو با جامی ربودی ماه از آب

چو نوشیدیم از آن جام گوارا

تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب

تن بیشه پر از مهتابه امشب

پلنگ کوه ها در خوابه امشب

به عاشقی دلی سامون گرفته

دل من در تنم بیتابه امشب




"سیاوش کسرایی"

اشک مهتاباشکغزل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید