سلام
ملت عشق از کتابایی هست که مطمئنا اکثر شما خوندید.
این کتاب از اولین کتاب هایی بود که خوندم. واقعا میشه گفت داستانش فوق العاده زیبا و جذاب بود برام.
شاید اگه بیشتر ادامه داشت و بین داستان به زندگی اللا و خانوادش سوییچ نمی کرد خیلی بهتر می شد. البته زندگی و مشکلات اللا هم جذابیت خودش رو داشت ولی چیزی که منو تو این کتاب مجذوب خودش کرد زندگی شمس و رفاقتش با مولوی بود. ته رفاقت بود :) واقعا چنین رفاقت و رفقایی آرزوست. (ولی آرزویی بعید) قواعد چهل گانۀ شمس هم عالی بود. از زمانی که خوندم مدت زیادی میگذره و خیلی از قضایا از ذهنم رفته. جا داره یک بار دیگه هم بخونمش :)
چیزی به تعطیلات تابستانه نمونده و می خوام از تعطیلات نهایت استفاده رو ببرم. کلی کتاب نخونده و فیلم و سریال ندیده تو آرشیو دارم. جان ویک چهار هم که داره میاد چه شود :)
و در آخر بهترین کتابی که خوندین چی بوده؟ اگه بهم پیشنهاد بدین ممنونتون میشم. (ایموجی تشکر)
پ.ن
وقتی عنوان رو نوشتم یاد این جمله از رضا مارمولک(پرویز پرستویی) افتادم:
فیالواقع خداوند اِندِ لطافت، اِندِ بخشش، اِندِ بیخیال شدن، ِاندِ چشمپوشی و اِندِ رفاقت است. رفیق خوب و بامرام همهچیز را پای رفاقت میگذارد…