خب تا الان چند تا قانونی که برای من مهم بود رو گفتم :
۱- بحثهای غیر مربوط با آدمهای غیر مربوط ممنوع (خونواده برای لذت بردنه نه نگرانی کار و روابط خصوصی شما و برعکس )
۲- ما فقط الان رو داریم پس از این لحظه لذت ببرید فقط همین لحظه حال
۳- تمام صفتهایی که بهمون دادن و ما به بقیه دادیم رو بریزید بیرون
۴- تا جایی که میتونید فقط و فقط به خودتون عشق بورزید چون اینجوری همه اطرافیانتون بهتون نه از روی اجبار بلکه از روی علاقه و آرامش عشق میورزند و بچتون هم یاد میگیره خودش چقدر اهمیت داره و همه عوامل منفی برای وجود و نفستون از اطرافتون دور میشن
۵- رها کردن خودمون از دیگران . ما فقط مسئول خودمون هستیم
۶- هر چیزی رو باور داشته باشیم به سمتون جذب میشه و چیزی که باور ندارید هم همینطور
۷- باورهای مثبت نتایج مثبت داره پس افکارمون رو مثبت کنیم تا باورهای مثبت پیدا کنیم
۸- قضاوت و کنترل و انتقاد بقیه و مخصوصا خودمون ممنوع است . همه چیز و همه کس رو مثبت ببینیم
خب بریم سراغ قانونهای دیگه :
۹- تعادل و توازن عاااااااالیه
ببینید برای موفق شدن ، آروم شدن و ... مهمترین نکته اینه تو مسیر درست انرژی و کائنات قرار بگیریم و این زمانی اتفاق میفته که نقطه ثقل ما با نقطه ثقل انرژیها بخونه یعنی یه جورایی خنثی و آروم باشیم
مثلا ایده و عملمون ، منطق و احساساتمون ، منفی و مثبتمون و .... همه در تعادل با هم باشه
وقتی من پر از منطقم و همه چیز رو منطقی بررسی میکنم موفق نمیشم یا وقتی پر از ایده بدون عمل باشم پر از فشار مغزی و اعصابی میشم و ....
پس بهترین راه و سریعترین راه برای آرامش و موفقیت توازنه که خب خیلی کار سختیه
۱۰ - ....
اصلا فعلا قوانین رو ولش کنیم و به زندگی بچسبیم
یه مثال جالب میتونم شخصیت سریال فرندز رو بگم ، ریچل و جویی انسانهایی بودن که خودشون رو دوست داشتن و به نظر من موقعیت و منفعت طلب ولی آخر شخصیتهای دوست داشتنی و موفق هم همونها بودن و در مقابله با مشکلات و خیانتها و .... راحتتر از بقیه بیرون میان و موفقترن چون تو مشکل گیر نمیکنن
و متاسفانه ماها اکثرا شخصیتهایی مثل مونیکا و چندلر داریم و قضاوت و انتقاد و کینه هم بهش اضافه میشه
استیو جابز ، نیوتن ، استیون هاوکینگ و همه و همه انسانهای موفق معروف و اطرافتون رو ببینید چند تا خصوصیت مشترک دارند :
۱- خودشون رو دوست دارند
۲- کینه ای و منتقد و قضاوتگر و ... نیستن
۳- به خودشون و کارشون و نتیجشون ایمان و باور دارن حتی اگه همه بگن راهشون اشتباهه
۴- ریسک پذیرن که برمیگرده به همون مورد بالا چون ما منطقی نمیبینیم میگیم ریسک ولی به نظر اونها ریسک نیست و مطمئنن نتیجه بخشه
۵- به بقیه احترام میزارن ولی بخاطر بقیه زندگی نمیکنن و خودشون رو اولویت قرار میدن
۶- منفی نمیبینن و افسوس نمیخورن
۷- با قضایا زیاد منطقی برخورد نمیکنن . کلا ترجیح میدن زیاد منطقی و زیاد احساسی شرایط رو بررسی نکنن و به خود درونشون باور دارن و راه رو میرن
۸- ببینید انسانهای موفق به نظر من دفتر ریزبرنامه ندارن یه هدف دارن و هر لحظه برای اون هدف کاری انجام میدن و میزارن مسیر خودشون رو هدایت کنه و برنامه بعدی رو حتی ممکنه تهش هدفشون بزرگتر از قبلی شده باشه
مثلا ببینید ما میخوایم بریم مسافرت سه نوع انسان داریم :
نفر اول میگه میخوام برم مسافرت
فرداش وسایلش رو جمع میکنه میزنه بیرون سوار اتوبوس میشه میره یه شهر و از اونجا هر روز یک جای جدید و بعد از یک مدت میبینه همه دنیا رو گشت حتی با پول کم و کار برای بقیه و آشنا شدن با محلیها و ... و همه جا از طبیعت و شهر و ... رو میبینه و لذت میبره بدون ترس و استرس
نفر دوم میگه خب کجا برم و نقشه رو میاره و مبدا و مقصد و پول و هزینه و ... رو حساب میکنه و بعد راه میفته و چون هدفمند رفته بوده همون جاهایی که از قبل گفته میره و استرس که سر ساعت برسه فلان جا و استرس مالی و ترس از دزد و مریضی و ....
نفر سوم میشینه اطلاعات سفر جمع میکنه و همه راهها و خاطرات انسانهای نفر اول و دوم رو میخونه و برنامه میریزه و حساب میکنه و آخر میگه اگه انقدر فلان قدر دیگه صبر کنم و پول بیشتر بهتره و باز صبر میکنه و هیچوقت مسافرت نمیره ولی اگه ازش اطلاعات بخواید یا دلیل نرفتن به نظرش خیلی منطقی رفتار کرده
این یک مثال جالبه درصد کمی از انسانها مثل انسان اول هستند به نظر انسانهای دوم و سوم انسان اول ریسک پذیر و غیر منطقی رفتار کرده ولی واقعیت زندگی اینه اگه بتونید مثل نفر اول فقط شروع کنید و گام به گام مسیرتون رو برید و اجازه بدید سفر خودش بهتون گام بعدی رو بگه مطمئن باشید موفق میشید
برای موفقیت لازم نیست بی پروا و رویایی بریم لازم هم نیست منطقی
خب تو قسمت بعدی میریم سراغ استارت موفقیت