.
با نوشته های هاجر یا همون خفن خاتون خودمون، سال ها قبل از طریق اینستاگرام آشنا شدم.
یادم میاد یکی از پست هاش که توی اکسپلور اینستاگرام بالا اومده بود، عکسی بود از پیرزنی که قلیون برازجانی دستش بود و پیش روش نخلستان های خرما بود. زیر اون پست براش کامنت گذاشتم«بوشهر؟؟؟»
اومد و جواب داد با لبخند «بله».
اون پست شروع آشناییم بود با نوشته هاش تا به امروز.
هاجر برامون از خوشی های زندگیش نوشت. از آشنایی با همسرش از ازدواجش، از رفتن باباش و از اومدن آبان پسرش.
اون نوشت و ما خوندیم و لذت بردیم. نوشته هاش مثل خودش گرم بود و صمیمی. مثله لبخند پررنگش که همیشه چسبیده روی صورتش.
توی «آنگاه» نوشتی، رفتم و «آنگاه» جلد سبز با عکس #صادق_چوبک رو تهیه کردم و خوندم. توی «کرگدن» نوشتی، و از اون جایی که محل کار من مربوط میشد به کتابخانه ها، میرفتم و به خانم کتابدار میگفتم: کرگدن رسید بهم خبر بده یه دختری توش نوشته هاش رو مینویسه که من دوسش دارم و همشهریمونه.
خلاصه که ردپای هاجر رو تا اونجا که میشد دنبال میکردم .
تا این که این ردپاها رسید به همین کتاب «آن چنانتر».
بلــه خفن خاتون بلخره کتاب خودش رو منتشر کرد.
دوست داشتم چاپ اولش رو بخرم ولی خب میسر نشد. (ولی قسمت شد چاپ سوم بخرم اونم با امضای خودش).
——————————-
از کتاب ؛
هاجر توی این کتاب هشت داستان کوتاه خوندنی نوشته.
داستانها آنقدر ساده و تو دل برو هستن که براحتی اگر آدمی با مشغله متوسط باشید میتونید نهایت در دو روز همه رو بخونید.
یه چیزی که در مورد کتاب و قصه هاش برام جالب بود، این بود که اغلب قصه ها توی زمان معاصر اتفاق افتاده بود.
میگم جالب ، چون اخیراً هرچه کتاب خوندم، قصه در زمان گذشته رخ داده بوده .
خب با این حساب، از زمان حال خوندن برام جدید بود تَقریبا ?
توی این ۸ تا داستان، بنظرم با خوندنشون تجربه های زیستهی خودت رو میتونی پیدا کنی. برای من که خیلی قابل لمس بود. حتی یکی از داستان ها به اسم «ملاقات» به شدت برام آشنا بود. وقتی داشتم میخوندمش، به این فکر کردم نکنه من توی زندگی قبلی این داستان رو زندگی کرده بودم!
خلاصه که هاجر خانم رزم پا، خدمتتون عارض هستم که این «آن چنانتر» شما، برای اولین تجربه چاپی شما، زیااااادی خوب بود.
باشد که نوشتن شما مستدام باشد.
****
راستی؛ دلت گرم باشه به نوشتن✌?
______________
ممنون که تا اینجا اومدی دوست من ♥‿♥
————————-
پن: یه تشکر ویژه داشته باشم از نشر سده، که من رو غافلگیر کردند با کتابی که بهمراه «آن چنانتر» ارسال کرده بودند. ✌?