درود
امروز میخوام دربارهی روشنفکریسمی صحبت کنم پس برای درک بهتر این مقاله رو به صورت عامیانه مینویسم
انتقاد کنید اما ایراد نگیرید، بخونید و اطلاعات خودتون رو بالا ببرید
۱. تلاش برای حل کردن مشکلات با بهترین راه حل
۲. درک موضوع، درک مشکل و ساختار آن
۳. پیدا کردن بهترین مسیر برای پشت سر گذاشتن یک دوره با هدفِ داشتنِ بهترین شرایط روحی
کلا از اسمش مشخصه، «روشنفکری» یعنی با ذهن باز و روشن به مسائل نگاه کنیم، افراط یا تعصب به خرج ندیم!
و اما تعریف سه مورد بالا:
مورد اول: اگر به یک موضوعی برخوردیم که مشکل در اون وجود داشت، سعی کنیم خوب و بد رو تشخیص بدیم، بهترین راه رو انتخاب کنیم(گاهی بهترین راه میتونه انتخاب بد از بدتر، و بدتر از بدترین باشه، در کل منظور اینه که تو بدترین شرایط بهترین تصمیم ها بر اساس منطق و شرایط گرفته بشه)
مورد دوم: حالا که متوجه بروز مشکل در یک مسئله شدیم، بهتره سعی کنیم توانایی درک اون موضوع و البته مشکل رو داشته باشیم، تلاش کنیم با دید مثبت به قضیه نگاه کنیم و اگر مشکلی هست با خونسردی و منطق حلش کنیم.
ابتدا موضوع رو بررسی میکنیم، سپس با توجه به موضوع، مشکل رو بررسی میکنیم.
(این مشکل چرا به وجود اومد؟ چه زمانی به مشکل خوردیم؟ این مشکل بر اساس چه عملی رخ داد و پیامدهای آن چیست؟ آیا این مشکل میتواند باعث برهم خوردن برنامهها در موضوع مورد بحث شود؟)
سپس به درک ساختار موضوع و مشکل میپردازیم
(این مشکل تصادفی به وجود اومد یا عمدی؟ آیا میتوان خودِمشکل یا بخشی از آن را حل کرد؟)
مورد سوم: این مورد تعیین میکنه که مشکل شما قابل حل و جبران هست یا نه
مشکلها رو میشه به مدل های مختلف دسته بندی کرد به عنوان مثال:
در حالت اول یک مشکل میتونه به کل حل بشه و اثاری به جا نذاره، خب خداروشکر!
در حالت دوم مشکل میتونه حل شه اما ممکنه عواقبی رو به جا بذاره که احتیاج به جبران داشته باشه، که میتونیم بگیم مشکل از نوع «قابل حل وابسته به جبران» هست
در حالت سوم که مشکل غیرقابل حله، امکان اینکه جبران بشه کمه اما میشه توسط عوامل دیگه، یسری ویژگیها و مواردمورد نیاز رو جایگزین کرد تا خسارت وارده جبران بشه.
درحالت چهارم و اخر میرسیم به مشکلی که به کل مشکله، نه جبران میشه نه جایگزین که متاسفانه نمیشه کاریش کرد.
تا اینجا با مفهوم روشن فکری یا مثبتاندیشی اشنا شدیم و فهمیدیم چجوری ارامش خودمون رو حفظ کنیم و همچنان با دید مثبت نسبت به حل مشکل اقدام کنیم.
خب مثبتاندیشیسمی به کل متضاد این موضوع هست!
(مثبتاندیشی سمی دو معنی داره که یکیش بیماریروانی هست، دراینجا مثبت اندیشی سمی منظور بیماری روانی نیست)
مثبتاندیشی یا روشنفکری سمی یعنی اگر به مشکل برخوردیم، نه تنها اون مشکل رو حل یا جبران نکنیم، بلکه با تظاهر به «روشن فکری و مثبت اندیشی» اشتباه خودمون رو توجیه کنیم و قابلقبول نشونش بدیم!
به عنوان مثال:
مطمئنا نوع پوشش هرکسی به خودش ربط داره و ما این اجازه رو نداریم که دخالت کنیم یا بخواییم برای اون شخص تصمیم بگیریم که چه نوع پوششی داشته باشه
درسته که نوع پوشش هرکسی به خودش مربوطه اما هیچکس دلش نمیخواد در حالی که تو صف ایستاده، نفر جلوییش لخت باشه!
بعد از تذکر به اون فرد مطمئنا این جمله رو میشنویم:
«به تو هیچ ربطی نداره، بدن خودمه و دلم خواسته لخت باشم!» یا «تو نگاه نکن!»
بله درسته که بدن خودتونه اما این نوع رفتار، هنجار شکنه.
جملهی «به تو ربطی نداره» زمانی صدق میکنه که به دیگران اسیب وارد نشه، همچنین روشن فکری یعنی ما توانایی درک یک مسئله و احترام به اشخاص رو داشته باشیم و سعی نکنیم طبق میل خودمون دیگران رو اصلاح کنیم، البته تا زمانی که تصمیم اون شخص باعث نشه به خودمون و دیگران اسیب وارد شه.
مثال:
بله کاملا درسته و به ما ربط نداره، حق دخالت هم نداریم چون سلیقهاش متفاوته و اسیبی وارد نمیشه.
مثال بعدی:
اینتنها مثال کوچیکی از مثبتاندیشی و روشنفکری سمیه، افرادی که اسیبهای پنهان به جامعه و دیگران وارد میکنن و با جملاتی مثل :
«زندگی خودمه» «اختیارش دست منه» «به تو ربطی نداره» خودشون رو توجیه میکنن!
بریم سراغ فاجعهای که همه جا میبینیم
«اینستاگرام!»
مطمئنا جریان اون پسر ۱۸ سالهای که تو مسابقهی رالی به صورت غیرقانونی شرکت کرد و باعث مرگ مادر و نوازد شد رو میدونید.
عملا این فرد یک مجرم تمام عیاره، چرا؟
۱. میدونست که اون مسابقه غیر قانونیه و شرکت کرد
۲. میدونست که گواهینامه نداره و این کار جرم به حساب میاد اما توجهی نکرد
۳. با سرعت بالا رانندگی کرد و در نتیجه باعث برخورد به مادر و نوزاد شد.
درسته این پسر نمیخواست مادر و نوزاد کشته بشن اما در ۲مورد اول کاملا اگاهانه این تصمیم رو گرفته بود.
دادگاه قصد داشت حکم اعدام یا حبس ابد صادر کنه
(احتمال اینکه حکم اعدام صادر میشد خیلی کم بود چون قتل غیرعمد بود، پس میخواستن حکم حبس ابد رو صادر کنن)
با توجه به شواهد و اینکه مسابقه کاملا غیرقانونی بوده و این فرد حتی گواهینامه هم نداشته، حکم به نظر منطقی میومد مگر اینکه همسر اون خانم(یعنی پدر نوازدی که کشته شد)اعلام به بخشش قاتل میکرد.
حالا این وسط چه اتفاقی افتاد؟
مردم غیور و روشنفکر اومدن گفتن نه این اقا نباید حکم براش صادر شه، ازادش کنید و بخشش داشته باشید.
فضای مجازی اعم از تیکتاک و اینستاگرام پر شده بود از این مسئله با این موضوع که ازادش کنید یا ببخشیدش
چرا؟ چون چشمهای اون پسر خوشگل بود!
تیتر ویدیوها:
«حیف نیست این پسر حبس ابد بخوره؟»
«اگه این زندانیه پس من میرم زندان تا ببینمش»
«کاش ببخشنش و ازاد شه»
«الهی تصادف کنم قاتلم تو باشی!»
خب، چند تا سوال:
طبیعتا نه، پس خواهشا در مورد چیزی که نمیدونید، تجربه نکردید و حتی علمشو ندارید نظر ندید!
تظاهر به روشن فکری و توجیه کردن اشتباهات، مشکلات و حتی فاجعهها با بهونههای مختلف که به نظر عادی میان رو روشنفکریسمی میگن.
یه مثال دیگه:
افرادی که جدیدا کورکورانه حرف میزنن و ادعا میکنن که خیلی درک بالایی دارن، دچار مثبتاندیشی یا روشنفکری سمی هستن!
اینجور افراد به عقایدی که هنجار شکن هستن هم احترام میذارن
شعارشونم اینه:
«ما به همهی عقاید احترام میذاریم»
جدا؟ چطوره من بزنم یکی از اعضای خانوادت رو بکشم چون من یه قاتلم و عقیده دارم کشتن ادما کار خوبیه و انتظار دارم بهم احترام بذاری، شکایت نکنی چون تو گفتی به «همهی عقاید» احترام میذاری!
یه مثالی که چند وقت پیش برای خودم اتفاق افتاد، همسایه بالایی ما انقدر سر صدا میکنه که بهش پیام دادم و گفتم لطفا کمتر سر صدا کن
میدونید اون چه جوابی داد؟
«چهار دیواری اختیاری»
چی میگی؟ چهار دیواری درسته اختیاریه اما قرار نیست سقف منو بیاری پایین!
یادتون باشه زمین شما سقف یه نفر دیگه هم هست، این موضوع حتی تو جامعه هم صدق میکنه.
بنظر شما ایا این درسته که من قسمتی از یک کَشتی رو سوراخ کنم و بگم: به کسی ربطی نداره چون این قسمت مال منه و هر بلایی بخوام سرش میارم؟!
بقیه هم بنا به روشنفکری بگن بله بله به خودش مربوطه؟!
طبیعتا نه! چون با سوراخ کردن قسمت خودم، نه تنها باعث میشم خودم غرق شم، بلکه بقیه رو هم غرق میکنم!
متاسفانه نسل ما تنها نسلی بود که ادعا میکرد همهچی حالیشه و اتفاقا هیچی هم حالیش نبود!
نمونه دیگه که اتفاقا خیلی دیدید، اسراف کردن مواد غذایی و لوازم ارایشی!
دیدید این افرادی که داخل ویدیوهاشون از مواد ارایشی زیادی استفاده میکنن یا برای چالش ها یه سطل کرم پودر روی سرشون خالی میکنن؟ اسم این افراد رو چی میذارید و چی بهشون میگید؟
وقتی بعضی از مردم به این افراد گفتند اسراف کار، یسری ها ریپلای کردن و گفتن:
«پوست خودشه به خودش مربوطه»
«به تو چه مگه داره پول تو رو اسراف میکنه؟»
«زندگی خودشه به خودش مربوطه»
شوخی میکنید دیگه؟ الان فکرمیکنید زندگی خودشه و به خودش مربوطه؟ مثلا الان خیلی روشنفکر و با درک و شعور شدید؟
خیر
میدونید چرا؟
اولا برای مواد ارایشی، یسری برندها هستن که تست حیوانی دارن، اصلا تست حیوانی هم نداشته باشن بالاخره برای ساخت مواد ارایشی، انرژی و سرمایه مصرف شده
همین انرژیها و کارخونهها میدونید چه اسیبهای فجیعی به محیطزیست وارد میکنه و چقدر پسماندهای زیست محیطی تولید میشه؟
من نمیگم کارخونه ها متوقف بشن چون نیاز انسانها به تکنولوژی و کارخونه وابسته اس، من میگم حالا که انقدر انرژی، وقت و سرمایه صرف ساختن اونها شده، حداقل اسراف نکنیم!
اگرم دیدیم کسی اسراف میکنه بی تفاوت نگذریم یه تذکر دوستانه بدیم، محیط زیست سهم همهی ماست
یا حداقل اگه نمیخواییم تذکر بدیم، حمایت نکنیم!
همین لایکها و بازدیدها حمایته!
دیدن چالشهای غذایی که سرشار از اسرافه، خودش حمایته!
خواهشا نکنید!
حماقتهای خودتون یا دیگران رو با بهونههای مختلف، خوب و عادی جلوه ندید!
در اخر مثبت اندیشی سمی یعنی تظاهر به داشتن اگاهی از علوم های مختلف و تظاهر به درک همهی مشکلات و پیدا کردن راهکار هایی برای حل آنها به طوری که صورت مسئله حل نشده و تنها بخشی از مشکل با مثبت اندیشی نادیده گرفته شده!
امیدوارم این مقاله مفید بوده باشه و جامعه بیشتر از این گرفتار مثبتاندیشی سمی نشه!
با دوستهاتون به اشتراک بذارید?
• آیدا مقدم
• مقاله
• از ۲۰ تا ۲۶ دی سال ۱۴۰۰