صبح عالی متعالی
خیلی وقته که داخل ویرگول ننوشتم دلیلش هم فقط و فقط یه چیز بود اونم بی میلی نسبت به تایپ آخه هیچی برای نوشتن مانند قلم آبی و کاغذ سفید نمیشه و این برای من باعث میشد که بعد از دست به قلم شدن میلم به نوشتن ارضا بشه و دیگه نوشته های دست نویس توی دفترم به دست ویرگول و اندک کسانی که نوشته های صفحه ی جدید ترین نوشته هارو میخونن و همچنین به سبک نوشتن من علاقه مندند نرسه . هزچند که این سبک نوشتن اصلا سبک من نیست به جان شما ( نفسم از این حجم واو گرفت)
بگذریم حالا هم که لپتاپم رو جلوم باز کردم و دارم سعی میکنم با استفاده از چند انگشت برای شما تایپ کنم نسبت به تایپ با موبایل حس بهتری دارم ، اومدم درمورد یسری ایده براتون بنویسم که توی ذهنم چند وقتیه که میچرخه و شاید یه آپدیتی هم از زندگیم براتون بنویسم . شاید هم ننویسم آخه به نیت اصلی این پست مرتبط نیست...
( وااای نفسم، یکی آب بیاره)
بگذریم بریم سراغ اصل مطلب
ایده ی اول؛ راه اندازی یک کانال یوتیوب
میدونی؟ از این که این حجم از بلاگر با بیماری های روحی و روانی ای که فکر میکنن دارن و حس میکنن که اگه نقطه ضعف هاشون رو جلوی دوربین بیان بگن خاص به نظر میان خسته شدم. هرچند که به ویدیو هاشون اعتیاد دارم و یه جوری باحاله ولی خوب آخه یه چیزی که هست و توی سرم بولده اینه
آقااااااجاااان جاااااان من به جاااان خودکارم به حضرت ویرگول قسم!!!!!!!! بیماری روانی اصلا شیک نیست به خدا نه شیکه نه ارزشش رو داره که برچسبش رو به خودت بزنی! چهار تا علائم دلیل بر وجود بیماری نیست
شاید که شاید فقط باید یکم روی خودت کار کنی!!!!!
حالا شاید بپرسید که این اصلا چه ربطی داشت؟
خب الان براتون توضیح میدم
من میخوام یه کانال یوتیوب راه بندازم درمورد بیماری های شیک و Highlevel روانی کلی تحقیق کنم و از اون بیماری هایی که خودم داشتم و صد البته پیگیر درمانشون شدم و با مصرف دارو کنترلشون کردم و تاحد زیادی هم درمانشون کردم، صحبت کنم شاید به چند نفر فهموندم که این بیماری ها زجر آور ترین بیماری هان بعضیاشون از سرطان!!!! هم بدترند چون سرطانو میشه کشت اینارو نه
شاید یسری ها هم ففهمن این چیزی که دارن حس میکنن فقط یه چیز مقطعیه کاملا طبیعیه و گذراست و اصلا قرار نیست تا ابد بمونه اسمشم بیماری نیست
یا بعضیا بفهمن فقط حواس پرتن یا سرشون شلوغه ADHD ندارن و حماقتشون رو با این نام توجیه میکنن یا سر کار و مشغله ی فکری زیادی که دارن زود خسته میشن و فقط یه مشکل کوچولو ی ساده گوشه ی ذهنشون ناراحتشون میکنه و افسرده نیستن شاید یه عقده داره ناراحتشون میکنه ( شرمنده رک میگم ولی چیزی جز این نیست درمورد بعضیا
ایده ی دوم؛ جان بخشیدن به چنل تلگرام گوگولیم و رفیق شدن دوباره با ویرگول
دلم واسه ی هشت سال پیش تنگ شده که هرروز داخل ویرگول و بلاگفا مینوشتم تنگ شده .شاید دوباره شروع به روزمره نویسی کنم شاید دوباره دست به قلم بشم و هرچی آرایه ی ادبی و بازی با کلمات بلدم رو داخل احساساتم حل کنم و داخل ویرگول بنویسم . شاید این هم بشه یه بخشی از محتوای کانال یوتیوبم که باید براش یکم تجهیزات بخرم
ایده ی سوم؛ ورود به دنیای پادکستر ها شهر ویرگول خیابان زانر جنایی پلاک پیج خودم شعبه ی دوم کست باکس!!!
من خودم به شخصه خیلی به پادکستر های جنایی علاقه مندم و اینفلوئنسر مورد علاقمم Maya the fish
هست که یه ویدیو ی خفنشم براتون گذاشتم بگذریم من ادیت های سنگین مستر بیستی بلد نیستم اتاق خفن و پول دکور هم ندارم و نیمخوام فقط مخاطب باشم دوست دارم تولید محتوا کنم اصلا من برای تولید محتوا زاده شدم لذت میبرم ازش بهم زندگی انرژی و جان میده پس چرا که نه
یه پیج مخصوص پادکست صوتی و متن همون صوت برای دوستان وبلاگ دوست
ایده ی چهارم؛ نوشتن رمان، درحال انجام شدن
من چند تا اثر کامل شده دارم و چندین اثر نیمه کاره دوست دارم آثار نیمه کارم رو کامل کنم و مخاطب جور کنم ازشون کمک بگیرم و چاپشون کنم
این یکی در دست انجامه
بگذریم فیعلا خودا حافیظظظ