از نظر روانشناسی، خروج از منطقه راحتی (Comfort Zone) مستلزم انجام کاری است که شما را ناراحت میکند.
این به معنای انجام کارهایی است که شما در مقابل آن مقاومت میکنید، از آن تنفر دارید و یا حتی از آنها میترسید.
تا زمانی که چنین احساساتی با شما همراه باشد، طبیعتاً در منطقه امن خودتان راحت و آسوده مینشینید.
اما این را بدانید:
اگر در زندگی چیزی میخواهید که هیچوقت نداشتهاید، باید کاری کنید که هیچ وقت نکردهاید!
موفقیت همیشه در انتظار کسی است که از لانه امن خود بیرون بیاید.
کسی که میخواهد از منظقه راحتی و آسایش خودش بیرون بیاید، باید در مواجهه با ناراحتی، عدم اطمینان و چالشها مشکلی نداشته باشد و مقاومتش بالا باشد. وگرنه کافی است کمی خسته شود، نه بشنود و یا ناامیدی پیدا کند، دوباره به لانهاش برمی گردد و این بار خروج او از ناحیه امن، مشکلتر از قبل خواهد شد.
در طول تاریخ، عدم اقدام آنهایی که میتوانستند اقدام کنند، بی تفاوتی آنهایی که باید بهتر میدانستند و سکوت صدای عدالت زمانی که بیش از همیشه اهمیت داشت، پیروزی نیروهای شر را ممکن کرده است.
ممکن است در ابتدا مشکل به نظر برسد که از راحتی خود خارج شوید و حرکت کنید.
شما در مراحل اولیه آماده چنین کارهایی نیستید؛ اما کافی است «اقدام» کنید. تا زمانی که آنها را انجام دهید و آن را به بخشی از منطقه امن خودتان اضافه کنید. مثل این است که محیط دایره منطقه آسایش خودتان را مدام بزرگ و بزرگتر کنید.
وظیفه شما گسترش و بزرگتر کردن مقیاسی است که برای انجام کارها دارید. چرا که مقیاس بزرگ، برای درک دیدگاه بزرگتر شما از ایجاد یک جهان متحد ضروری هستند. به بالاترین پتانسیل خود در زندگی برسید و هرگز تا زمانی که این اتفاق بیفتد، دست از کار و فعالیت نکشید.
اگر قرار است دردناکترین چیزها را تحمل کنید، پس آن را انجام دهید.?
اگر به این معنی است که باید منطقه راحتی خود را به حداکثر سطح نامحدود ببرید، پس آن دقیقاً همان کاری است که باید بکنید.