شما بعنوان مدیر عامل یک شرکت با مسئولیتهای مختلفی رو در رو هستید: اینکه کارکنان، مشتریان، شرکا و حتی گاهی رقبای خود را مدیریت کنید و همچنین بخشهای مختلفی همچون تولید، فروش و … را هم به خوبی اداره کنید. در اینجا به ۵ مهارت اصلی و مهم خواهیم پرداخت که به شما در راستای راهبری مناسب کسب و کار شرکت به مسیر صحیح کمک خواهند کرد.
مربیان عملگرا اغلب میگویند افراد همیشه باید متوجه حضور شما در اتاق شوند. اما این دقیقاً به چه معناست؟ این بدان معناست که باید هدف مشخصی را در ذهن داشته و در چگونگی انجام کارها به کار بگیرید. حرکات و گفته های شما باید در یک مسیر باشندو توأم با یک هدف مشخص. پس به معنای واقعی کلمه باید سرپا ایستاده، با مخاطبین خود با هدف سخن گفته، و بر وظیفهی مورد نظر تمرکز داشته باشید. از این گذشته، اگر خودتان به گفتههایتان علاقمند نباشید، دیگران به شما گوش نخواهند کرد.
به خاطر داشته باشید، شما صرفاً مدیر عامل شرکت نیستند، بلکه وجههی اصلی (و غالباً صدای رسای) شرکت به شمار میآیید. پس سر خود را بالا گرفته، چانهتان را بالا آورده، و بیش از هر چیز دوستانه رفتار کنید. شما باید الگویی برای تمامی کارکنان خود باشید. اگر به شرکتی که متعلق به شماست افتخار میکنید، این مسئله را با رعایت کلاس و وقار لازم به دیگران نیز نشان دهید.
بعنوان مثال: خود را بدین شکل به چالش بکشید که هیچگاه ارتباط چشمی خود را در هنگام صحبت با مخاطب قطع نکنید. مطمئن شوید به دیگران خیره نشدهاید، بلکه به شکلی مؤدبانه توجه خود را به کسانی معطوف کردهاید که با آنها سخن میگویید. سعی کنید در برابر وسوسهی نگاه کردن به ساعت مچی، تلفن همراه، یا افرادی که به نظرتان «مهمتر» میآیند ایستادگی کنید.
اعتماد به نفس بدین معناست که وارد یک جلسه شوید با این اطمینان که فروشتان قطعی خواهد بود. اما این صرفاً به شکل احساس نیست، بلکه نشانگر نحوهی ارائهی خود به دنیای بیرونی است. بعنوان مثال روشن و آهسته صحبت کردن نشان میدهد نسبت به گفتههای خود مطمئن هستید. حضور و اعتماد به نفس شما باید در کنار هم قرار گرفته و در همهجا به روشنی مشخص باشند. اگر مشتری اعتماد به نفس را در شما مشاهده کند، علاقهی بیشتری به بستن قرارداد نشان خواهد داد.
این مسئله دربارهی کارکنان نیز صادق است. وقتی اعتماد به نفستان را به آنها نشان دهید آنها نیز نسبت به خود مطمئنتر میشوند. کارکنان دارای اعتماد به نفس داراییهای بسیار ارزشمندی در شرکت شما خواهند بود و شما میتوانید با نشان دادن این امر در شیوهی رهبری خود به تقویت آن بپردازید.
اجتماعی بودن یکی از بهترین رویکردهایی است که میتوانید بعنوان مدیر عامل یک کسب و کار اتخاذ کنید. بر مهارت شبکهسازی مسلط شد و از این مهارت در همهجا بهره بگیرید. در هنگام صحبت با غریبهها و کسانی که نمیشناسید با آرامش رفتار کنید.
مهارتهای ارتباطی در رهبران ریشه در اعتماد به نفس آنها دارد. همانطور که پیشتر گفته شد، روش برقرار ارتباط و استفاده از کلام و زبان بدن متأثر از میزان اعتماد به نفس شماست. مهارتهای ارتباطی شما بعنوان مدیر عامل نه تنها در راستای شبکهسازی، که در سخنرانیها و رویدادهای عمومی نیز اهمیت زیادی خواهند داشت. این بدان معناست که شما بعنوان یک مدیر عامل، باید بطور منظم در رویدادهای عمومی حاضر شده و به ایراد سخنرانی بپردازید.
ارتباط مناسب با کارکنان نیز اهمیت زیادی خواهد داشت. مطمئن شوید که آنها با آرامش و راحتی با شما سخن میگویند و سئوال میپرسند. اگرچه کارکنان باید به شما به عنوان رئیسشان احترام بگذارند، اما نباید هراسی از صحبت رو در رو داشته باشند. بسیاری از موفقترین مدیران شبکهسازی را با کارکنان خود تمرین کرده و فرهنگ اعتماد به نفس را در شرکتهای خود تقویت میکنند. بیل ماریوت مالک هتلهای ماریوت هنگام بازدید از هتلهایش همیشه قلم و کاغذی در جیب داشت و اسامی و پیشنهادهای تمامی کارکنانی که با آنها ملاقات میکرد را با دقت یادداشتبرداری میکرد ، از مدیر هتل گرفته تا نظافتچی.
برای این که بتوانید ارتباطات مؤثر را تمرین کنید، هدف خود در گروههای شبکهای محلی را مبتنی بر آن قرار داده و مشارکت و سخنرانی در رویدادهای مختلف را اولویت اصلی خود در نظر بگیرید. اگر با سخنرانی در مقابل جمع مشکل دارید، بهتر است به متخصصین مربوطه رجوع کرده و با جدیت و دقت به تمرین این مهارت بپردازید.
اگر ندانید مقصدتان کجاست چطور انتظار دارید به جایی برسید؟ تعیین اهداف کسب و کار و حرکت به سمت آن با تمامی امکاناتی که در اختیار دارید بیشترین اهمیت را خواهد داشت.
مطمئن شوید کارکنانتان دیدگاه شما را درک میکنند. این مسئله نه تنها به آنان در اجرای پروژهها به شکلی که مطلوب شما کمک خواهد کرد، که چشماندازهای نوینی را پیش راه آنان قرار میدهد. اگر کارکنان دیدگاههای شما را به اشتراک بگذارند، آنگاه حس بهتری از جهت حرکت پیدا کرده و مسئولیتپذیری بیشتری از خود نشان خواهند داد. برای کارکنان بسیار مهم است که نسبت به اهمیت وجودشان بعنوان بخشی از شرکت کاملاً واقف باشند.
مثلاً برنامهریزی کنید که کارکنان خود را سالی یک یا دو بار دور هم جمع کنید تا چشماندازهایشان دربارهی آیندهی شرکت را مطرح کنند. به آنها اجازه دهید دربارهی موقعیتهای شغلی که دوست دارند به آن دست یابند صحبت کنند، و اینکه کار کردن در شرکت شما چگونه میتواند به آنها در راستای رسیدن به این اهداف کمک کند. بدین ترتیب نگرش شما و کارکنان در یک مسیر مشخص قرار خواهد گرفت.
اگر به کارکنان خود اعتماد نداشته باشید، دلیلی ندارد که آنها به شما اعتماد کنند. اعتماد و صداقت از جمله مهمترین عوامل برای موفقیت در کار به شمار میآیند. با این وجود در اعتماد کردن باید حد تعادل را حفظ کرد. بیش از حد لازم به دیگران اعتماد نکنید، چرا که این مسئله باعث میشود برخی افراد به سادگی از شما سوءاستفاده کنند. در مقابل، کمتر از حد لازم نیز اعتماد نداشته باشید، چون باعث میشود دیگران هم به شما اعتماد نکنند. برای یافتن نقطهی تعادل، داشتن اعتماد به نفس کافی، و پنهان نکردن واقعیتهایی که بر کسب و کار شما تأثیرگذارند، مهم خواهند بود. یک الگوی مناسب برای اعتمادسازی و شفافیت در کسب و کار، ایدهای است با عنوان «مدیریت درهای باز» که جک استک، مدیر عامل شرکت SRC Holdings به بسط و گسترش آن پرداخت.
یکی از روشهای مناسب برای اعتمادسازی، برگزاری جلسات منظم با کارکنان و تشویق آنها به طرح نگرانیها یا مسائل مختلف است. بسیاری از مدیران مدعی استفاده از «سیاست درهای باز» هستند، اما باید به شکلی از این مفهوم استفاده کرد که منجر به تمایز و اعتماد به نفس بالا شود.
اگر این پنج مهارت رهبری را در کسب و کار خود به کار بگیرید، از رقبای خود پیشی خواهید گرفت و در عین حال مدیرعاملی اثربخش جلوه خواهید کرد. هر کاری که در زمینهی برخورد و تعامل با مشتریان و کارکنان انجام میدهید، و اعتمادی که به شرکای خود در کسب و کار نشان میدهید، تحت تأثیر مهارتهای رهبری شما قرار خواهد داشت.