شاید شده وقتی دارید رمان میخونید چشمتون به یه سری کلمات عجیب و دلنشین میخوره که بلافاصله معنیشو سرچ میکنین، و تو دلتون میگید که: “ جالبه!! یادم میمونه… “ یا شایدم مثل من تفریط کنید و هایلاتشون کنین تا بعدا مرورش کنین…
خب فکر کنم تا الان فهمیدید که قراره تو این تاپیک راجب چی حرف بزنیم… در ادامه ده تا از واژگانی که بنظرم جالب و لاکچری بودنو واستون آوردم که به احتمال زیاد بعد خوندشون دوست دارین که توی متنای ادبیتون به کارشون ببرین، بخوانید و لذت ببرید…
۱- سمفونی: هم آوا
۲- تروما: زخم، ضربه، آسیب
۳- پَنیک: وحشت، اظطراب ناگهانی
۴- درام: وخیم، غم انگیز، نمایشنامه
۵- مشمئز: بیزار، متنفر
۶- تزکیه: اصلاح، پاکسازی
۷- رخنه کردن: نفوذ کردن
۸- آنِمی: کم خونی
۹- کتمان: پنهان
۱۰- هویدا: آشکار
شاید بگید که چهارتای تای آخری روتین و پر کاربردن… ولی خب بیشتر واسه یادآوری و متفاوت بودنشون گفتمشون، امیدوارم که استفاده کنید و منم دعا کنین😅 راستی، شما چه کلماتی رو خوندین که بنظرتون جالب یا به اصطلاح لاکچری بودن؟🤔