بازاریابی به عنوان یک علم مستقل با زیرشاخه‌های متنوع و مهم خود امروزه بخشی جدا نشدنی از پیکره مدیریت است. آیا می‌دانید بازاریابی مشارکتی به چه معناست و چطور انجام می‌شود؟چنین فرایندی چه مزایایی برای کسب و کارهای کوچک و متوسط دارد؟
در این مقاله به بهانه بازاریابی مشارکتی با انواع بازاریابی مشارکتی و نیز مزایای بازاریابی مشارکتی آشناد خواهیم شد، از طرفی درباره مشارکت در فروش و به طور کلی افیلیت مارکتینگ صحبت خواهیم کرد.
یکی از تکنیک‌های موثر در بازاریابی و فروش، مدلی به نام Affiliate Marketing (بخوانید افیلیت مارکتینگ) است که در فارسی، معادل دقیقی ندارد و به شکل‌های متنوعی ترجمه شده است، از جمله بازاریابی مشارکتی، همکاری در فروش، بازاریابی معرف، بازاریابی رابطه‌ای و حتی بازاریابی وابسته!
افیلیت مارکتینگ یا بازاریابی مشارکتی، تاکتیکی محبوب برای افزایش فروش و کسب درآمد آنلاین قابل توجه است. این تاکتیک فروش که جزو روش‌های بازاریابی جدید و مدرن به شمار می‌رود، اثربخشی خود را اثبات کرده است؛ به‌طوری‌که هم برای برندها و هم برای افیلیت مارکترها (بازاریاب‌ها) منافع زیادی به همراه دارد.
صرف هزینه کسب و کارها برای افیلیت مارکتینگ هر سال در ایالات متحده 10/1% افزایش می‌یابد. در 2020 این رقم به 6.8 میلیارد دلار رسید.
افیلیت مارکتینگ، فرایندی است که با کمک آن، فرد یا سایت بازاریاب، برای بازاریابی محصولات یک شرکت دیگر به ازای هر فروش موفق، کمیسیون می‌گیرد. بازاریاب، دنبال محصولی می‌گردد که از آن خوشش بیاید (پورسانت خوبی داشته باشد، محصولی پرفروش باشد و یا توانایی فروش آن را داشته باشد)، بعد محصول را تبلیغ می‌کند و بخشی از درآمد هر فروش را برای خودش برمی‌دارد.
بازاریابی مشارکتی مسئولیت‌های بازاریابی و فروش محصولات را از دوش تیم داخلی شرکت برداشته و در بین کل کاربران و بازاریابان خود پخش می‌کند. در نتیجه، شرکت می‌تواند از توانمندی‌های افراد مختلف، در کانال‌های تبلیغاتی مختلف و به روش‌های مختلف برای اثربخش بودن استراتژی بازاریابی خود استفاده کند. به علاوه سهمی از سود را به بازاریاب‌ها می‌دهد و آنان را به خود وفادار می‌کند.
برای اینکه یک سیستم بازاریابی مشارکتی جواب دهد، سه عضو مختلف باید مشارکت کنند:
· فروشنده و سازندگان محصول
· افیلیت (بازاریاب) یا منتشرکننده تبلیغ
· مصرف‌کننده (خریدار نهایی)
فروشنده که در این سیستم با نام برند نیز شناخته می‌شود نیازی ندارد فعالانه و مستقیم درگیر بازاریابی شود.
برای مثال، فروشنده ممکن است یک فروشگاه اینترنتی باشد که فروش مستقیم کالا را شروع کرده و می‌خواهد با پرداخت پول به وبسایت‌های اجراکننده سیستم‌های بازاریابی و یا با راه‌اندازی سیستم بازاریابی اختصاصی خود، محصولش خود را تبلیغ کرده و به فروش برساند.
تنها فعالیت بازاریابی اصلی فروشگاه، در ابتدای راه‌اندازی سیستم بازاریابی مشارکتی خود است تا بتواند کاربران را با سیستم بازاریابی خود آشنا کرده و بازاریابان اولیه را جذب کند.
مصرف‌کنندگان چه بدانند چه ندانند موتور محرک افیلیت مارکتینگ هستند. بازاریاب‌ها این محصولات را در شبکه‌های اجتماعی، بلاگ‌ها و وبسایت‌ها با آنها به اشتراک می‌گذارند و در بسیاری از مواقع، خریدار متوجه نمی‌شود که تبلیغ توسط شرکت انجام نشده است.
این مدل، ساختار استاندارد افیلیت مارکتینگ است. در این مدل، فروشنده درصدی از قیمت فروش محصول را پس از خرید توسط مشتری، به بازاریاب می‌دهد.
برنامه‌های افیلیت پرداخت به ازای جذب لید سیستم پیچیده‌تری دارد. در اینجا بازاریاب بر اساس تبدیل لیدها پول می‌گیرد و باید مشتری بالقوه را مجاب کند که از وبسایت فروشنده بازدید کرده و عمل مورد نیاز را انجام دهد؛ عملی که می‌تواند پر کردن فرم تماس، ثبت نام برای دوره آزمایشی محصول، ثبت نام در خبرنامه و یا دانلود نرم‌افزار باشد
در این مدل، هیچ فروش یا ثبت‌نامی انجام نمی‌شود و هدف آن، جذب ترافیک برای سایت تبلیغ‌دهنده (فروشنده) است. در این مدل، فروشنده به صاحب وبسایت‌ها یا صفحات شبکه‌های اجتماعی به ازای هر بازدیدی که به وبسایت ارجاع دهند، پول می‌دهد. در ایران، شبکه‌های تبلیغات کلیکی همسان از این روش استفاده می‌کنند.
در هر شغل عادی، شما باید سرکار بروید تا پول در بیاورید، ولی در افیلیت مارکتینگ می‌توانید حتی هنگام خواب هم درآمدزایی کنید. اگر تنها در ابتدای کار برای کمپین‌های بازاریابی خود زمان بگذارید، وقتی که مصرف‌کنندگان در روزها و هفته‌های بعد محصول را بخرند مزدتان را خواهید گرفت؛ حتی تا مدتها پس از اتمام کار پولتان را دریافت می‌کنید.
فروشندگان و شرکت‌هایی که محصول و خدمات دارند مجبورند با مصرف‌کنندگان سروکار داشته باشند و مطمئن شوند از چیزی که خریده‌اند راضی‌اند. به خاطر ساختار افیلیت مارکتینگ، هیچ‌وقت مسئولیت پشتیبانی مشتری یا رضایت او بر عهده بازاریاب نخواهد بود.
تا کنون آموختیم که بازاریابی مشارکتی در واقع گونه‌ای از بازاریابی است که باعث ایجاد رابطه میان برندهای مکمل می‌شود؛ به‌گونه‌ای که برای هر دو برند سود و منفعتی داشته‌باشد.
بهتر است برای درک بهتر این موضوع مثالی بزنیم؛ یک شرکت زنجیره‌ای تعمیرات خودرو در بریتانیا با یک شرکت بیمه قرارداد می‌بندد. بدین صورت که مشتریان می‌توانند با مراجعه به تعمیرگاه‌هایی که با شرکت بیمه قرارداد دارند، از تخفیف تعمیرگاه‌ها ضمن استفاده از تخفیف بیمه استفاده کنند. در اصل، بازاریابی مشتریان توسط شرکت بیمه صورت می‌گیرد.
لیست آدرس‌های ایمیل مشتریان بالقوه‌ی خود را پیدا کنید چراکه این لیست می‌تواند نقش بسزایی در کسب‌وکار شما ایفا کند. همچنین باعث می‌شود تا ارزش مشتریان فعلی خود را افزایش دهید و ارتباط موثری با مشتریان داشته باشید.
اگر شما بتوانید خدمات برتر و نوینی به مشتریان ارائه دهید، می‌توان گفت شما راه خود را از رقبایتان جدا کرده‌اید. تحقیقات بازاریابی اخیر نشان می‌دهد که مشتریان حاضرند پول بیشتری را برای محصولی که دارای خدمات متمایز است، پرداخت کنند.
قبل از اینکه شما اقدام به تولید محصول جدیدی بکنید، باید ببینید که آیا مشتریان شما قابلیت پذیرش کالای جدید را دارند یا خیر؟ فراموش نکنید که هرچه اطمینان و اعتماد مشتریان را بیشتر جلب کنید، آمادگی پذیرش کالا یا خدمات از سوی مشتریان افزایش می‌یابد.
یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر فعالیت رسانه‌های اجتماعی، صرف زمان و ایجاد پلتفرمی برای شنیدن صدای مشتریان است. شما با این کار قادر خواهیدبود تا آگاهی و اعتماد مشتریان را نسبت به برندتان افزایش دهید. آگاهی از نام تجاری یا برند، مستلزم زمان و برنامه‌ریزی مستمر و مداوم است.
بازاریابی مشارکتی یا Affinity Marketingبه معنای مشارکت استراتژیک مابین دو یا چند شرکت مکمل با هدف قراردادن گروه مخاطبان بزرگ‌تری است که محصولات مشابه، مکمل یا مرتبط ارائه می‌کنند. بسیاری از انواع کسب‌وکارها می‌توانند با صرف نظر از اندازه، اعتبار یا نوع محصولات خود، شریک باشند. این مدل بازاریابی، مختص به یک نوع بازار نیست، بلکه اکثر کسب‌وکارها از صنایع مختلف می‌توانند از این مدل بازاریابی استفاده کنند.
آنچه در بازاریابی مشارکتی اهمیت بسیار زیادی دارد، احاطه یک مدیر آگاه به انواع بازاریابی مشارکتی است تا در هر فرصتی نوع خاص و مناسبی از آن را پیاده کند. امروزه همه مدیران موفق از مزایای بازاریابی مشارکتی و مشارکت در فروش کاملا آگاه هستند و هرگز دوست ندارند مجموعه موفق خود را از تجربه افیلیت مارکتینگ محروم کنند.
نحوه‌ی همکاری معمولاً به این صورت است که یک شرکت در مقابل دریافت دسترسی به بازارهای جدید توسط شرکتی دیگر، خدمت یا تبلیغی برای آن شرکت انجام می‌دهد.
به‌عنوان نمونه مؤسسه‌ی Chase Bankکه در زمینه‌ی کارت اعتباری فعال است، با ارائه‌ی خدمات خاص به مشتریان شرکت آمازون و افزودن به مشتریان آن شرکت، خود نیز به رونق کسب و کار خویش می‌افزاید.
در بازاریابی به طرز مشارکتی بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوتِ طرفی که در ارتباط با مشتریان است در میزان توان طرف در شخصی‌سازی کردن ارتباط با مشتری است.
وقتی یک شرکت می‌خواهد محصول یا خدمت خود را از طریق بازاریابی وابسته بفروشد، ابتدا باید به بازارهای احتمالی و بالفعلی که وجود دارد دقت کرده و آنها را مشخص کند.
سپس با قسمت فروش شرکتی دیگر در بازاری که پرسودتر به نظر می‌رسد همکاری کند.
همکاری با یک شرکت یا کسب و کار دیگر مستلزم این است که تمامی جنبه‌های بازار هدف، اهداف کمپینی که می‌خواهیم بررسی کنیم و نکات قانونی و حقوقی مشارکت با شرکت یا کسب و کار دیگر در نظر گرفته شود.
مهارت مدیر تبلیغات در بررسی نحوه‌ی تبلیغات شرکت‌ها و تشخیص اینکه باید با کدام شرکت به مشارکت پرداخت، موضوع مهمی است.
اگر شما در این نوع بازاریابی، طرفی هستید که تبلیغاتِ محصول را ارائه خواهد کرد، باید مدیر تبلیغات شما با کشف راه‌های دستیابی به مشتری، به برنامه‌ریزی و تعیین استراتژی‌های تبلیغاتی برای انجام موفق این نوع بازاریابی کمک کند.
به‌عنوان یک رابط، شما با تبلیغ محصولات و خدمات سایر کسب‌وکارها در وبسایت خود درآمد کسب می‌کنید. به‌عنوان‌مثال، می‌توانید تجهیزات کوه‌نوردی را تبلیغ کرده و زمانی که شخصی آن را از طریق لینک رابطه با شما خریداری کرد شما مبلغی را به صورت ثابت یا پورسانتی دریافت کنید.
مسئولیت انجام یک کسب‌وکار کامل، شامل اجرای سفارش‌ها، ارائه خدمات حمایت از مشتری، استخدام کارمندان، مدیریت تیم، اجاره دادن یا ارائه خدمات هست. همه این موارد با ارتقای کسب‌وکار شما موردحمایت قرار می‌گیرند.
کار شما صرفاً بازاریابی دیجیتال است. باید قادر باشید محصولات و خدمات را خریدوفروش کرده یا تبلیغ کنید تا بتوانید فروش یا مبادله را انجام داده و شبکه خود را بسازید.
· شما آزاد هستید با سرعت موردنظر خودتان کسب‌وکارتان را از هر نقطه‌ای در جهان هدایت کنید
· میلیون‌ها محصول، خدمت یا پیشنهاد وجود دارند که شما به‌عنوان یک رابط می‌توانید آنها را تبلیغ کنید
· تنها کار شما به‌عنوان یک بازاریاب مشارکتی، تبلیغ است. نیازی نیست سایر مهارت‌های مرتبط با اجرای کسب‌وکارهای سنتی را بیاموزید
· اگر در بازاریابی آنلاین عملکرد خوبی دارید می‌توانید همواره، به مهارت‌های خودتان درزمینه کسب درآمد به‌عنوان یک بازاریاب مشارکتی اتکا کنید
· شما باید مهارت‌های بازاریابی دیجیتالی زیادی را کسب کنید مانند نوشتن متون تبلیغاتی، ایجاد صفحات هدف در وب، اجرای کمپین‌های تبلیغاتی، بازاریابی ایمیلی، سئو، تولید محتوا و غیره
· برای شروع کار به مقداری پول نیاز دارید زیرا احتمالاً برای اجرای کمپین‌های تبلیغاتی به‌منظور ایجاد ترافیک شغلی موردنظر به این پول احتیاج پیدا می‌کنید
برای انتخاب یک مشترک کاری و انتخاب یک شرکت برای بازاریابی مشارکتی باید در درجه اول تمام جنبه های بازار هدف را شناسایی و به طور کامل بررسی کنیم.
باید به تمام نکات حقوقی و قانونی این نوع شراکت اشراف کامل داشته باشیم تا با مشکلی در کار مواجه نشویم.
همچنین باید در بازاریابی مشارکتی وظایف و نقش مدیران بازاریابی به خوبی مشخص شده باشد و در واقع مدیران بازاریابی شرکت ها باید به طور هماهنگ و هم راستا با هم پیش بروند.
مهمترین نکته در افزایش کارایی این روش این است که هر دو مشترک به دنبال هدف مشترک از انجام این کار باشند.
شاید بتوان گفت که باید میان مشترکان در این نوع از بازاریابی یک صفحه فرود مشترک وجود داشته باشد.
1- کتاب الکترونیکی: این نوع از محتوا در واقع یکی از رایج ترین ها در زمینه بازاریابی مشترک می باشد. یک نفر کار طراحی را بر عهده دارد و یک نفر محتوا را تهیه می کند.
2- وبینار: این شیوه شاید بتوان گفت بسیار مورد توجه است و بسیاری از بازاریابان مشترک از این شیوه استفاده می کنند.
3- پست بلاگ: این روش از کم زحمت ترین نوع انجام کار در بازاریابی اشتراکی است.
4- چت توییتر: از طریق چت توییتر به شما اجازه داده می شود تا در رابطه با تخصص خود صحبت کرده و با مخاطبان یکدیگر تعامل داشته باشید.
5- ویدیو: ضبط یک ویدیو همراه با شریک خود می تواند بهترین شیوه برای شنیده شدن پیام شما توسط تعداد بالای مخاطبان و دیده شدن شما و شریکتان در کنار یکدیگر باشد.
6- برگزاری رویداد آنلاین و آفلاین
· پرداخت پورسانت به ازای فروش (PPS)
· پرداخت پورسانت به ازای هر کلیک (PPC)
· پرداخت پورسانت به ازای جذب مشتری بالقوه یا لید (PPL)
· پرداخت با تعرفه ثابت
