ویرگول
ورودثبت نام
مرد درونگرا
مرد درونگرایادداشتهای یک جنس مذکر درونگرا که به نیمه عمر رسیده . در اندرونِ منِ خسته‌دل ندانم کیست... که من خموشم و او در فغان و در غوغا ست.
مرد درونگرا
مرد درونگرا
خواندن ۲ دقیقه·۳ ماه پیش

چیزی که بیشتر از غر زدن، مردها رو تغییر می‌ده !!

خیلی وقت‌ها خانم‌ها فکر می‌کنن برای تغییر مردها باید غر بزنن. اما واقعیتش یه چیز خیلی ساده‌تری هم هست. چیزی که ما مردها خودمون هم بعضی وقتا ازش غافلیم.

می‌خوام یه موضوع شخصی رو اینجا باهاتون در میون بذارم.
اگه مرد هستید، بعد از خوندن این متن حتماً نظرتون رو برام بنویسید، چون دوست دارم بدونم شما هم همچین احساسی دارید؟ اگه خانم هستید هم خوشحال می‌شم بگید آیا توی مردهای زندگیتون این موضوع رو دیدید؟

ما مردها، مثل همه‌ی آدم‌ها، عاشق تایید و تشویقیم. اما یه چیزی هست که به نظرم برای ما فرق داره: ما مردها بیشتر از همه دنبال تایید شدن از طرف "جنس مخالف" هستیم. این تایید یا عدم تایید ساده، گاهی بهمون بال میده و گاهی افسرده مون میکنه.

مثلاً فرض کنید یه روزی یه دری توی خونه جیرجیر می‌کنه، من روغنکاری ش میکنم. کار خاصی برای من نیست، اما وقتی همسرم میگه «دمت گرم، چه خوب شد»، یه حسی خوب بهم دست میده. یا مثلاً ساندویچ‌ساز چند روزه خراب شده، من با یه پیچ‌گوشتی ساده درستش می‌کنم. اینجا دیگه سختی کار مهم نیست، زمانی که براش صرف شده مهم نیست؛ مهم اون واکنشی‌ هست که از طرفم می‌بینم. یه «واوو، چه عالی شده» می‌تونه روزمو بسازه، در حالی‌که یه «مرسی، درستش کردی» خیلی معمولیه و اون حال خوب رو بهم نمی‌ده.
فکر میکنم حتی بعد از اتمام کار، هورمون دوپامین هم منتظر میمونه تا عکس العمل جنس مونث رو ببینه و به همون اندازه ترشح بشه.

یه مثال دیگه: وقتی برای خواهرم چندتا کتابفروشی رو می‌گردم تا کتاب مورد علاقه‌ش رو پیدا کنم، اون «مرسی داداش»ی که توی پیامک برام می‌فرسته یه حال و هوای دیگه داره تا وقتی که همین کلمات رو از برادرم میگیرم.

یاد میاد توی بچگی وقتی مامانم پیش همسایه‌ها از نمره‌هام تعریف می‌کرد، یه جور لذت خاصی داشتم. ولی وقتی بابام توی اداره همین جملات رو به همکارش می‌گفت،برام یه موضوع عادی تر بود.

حتی الان هم وقتی دو همسایه‌ رو تصور میکنم، اگه یکی پیرمرد تنها باشه و یکی پیرزن تنها که شرایط برابری دارند، ناخودآگاه وقتی برای خانم مسن کاری انجام می‌دم، حال بهتری دارم و بیشتر دلم می‌خواد براش وقت بذارم.

همین ماجرا رو می‌تونم درباره‌ی دوران مدرسه و دبستان هم بگم. وقتی معلم خانم داشتم، اشتیاق و شوق یادگیریم خیلی بیشتر می‌شد تا وقتی معلمون آقا بود.

هرچی بیشتر فکر می‌کنم، مثال‌های بیشتری پیدا می‌کنم که نشون میده این حس برای من واقعی هست. برای همین ازتون می‌پرسم: آیا این فقط تجربه‌ی منه یا بین ما مردها مشترکه؟
اگه این روایت درست باشه، یعنی ما مردها یه رگ خواب داریم. یعنی برای متقاعد کردن ما، غر زدن جواب نمی‌ده (و حتی نتیحه عکس داره )؛ اما یه تشویق ساده، یه لبخند یا یه کلمه‌ی دلگرم‌کننده می‌تونه معجزه کنه.

🔸 شما چی فکر می‌کنید؟ این موضوع رو توی خودتون یا مردهای اطرافتون دیدید؟

تغییرزندگیرابطهمردانمردانگی
۱۰
۳
مرد درونگرا
مرد درونگرا
یادداشتهای یک جنس مذکر درونگرا که به نیمه عمر رسیده . در اندرونِ منِ خسته‌دل ندانم کیست... که من خموشم و او در فغان و در غوغا ست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید