درد شکسته شدن قلب را معنی میکنم///:

قلب میشکنه. به این صورت که تاب غم و ناراحتی را تحمل نمیکنه، و منفجر میشه. یه جور دیگه میگم. اگر واقعا احساس کردین، قلبتون سنگین شده، یا یه درد دارین روی سینه چپ، یا احساس کردین چیزی اونجا گیر کرده، قلب تون شکسته.

من خودم با بی انصافی قلبم شکسته. یعنی هر دوباری که شکست بی انصافی دیدم. بار اول دردش کم بود. اما بار دوم...

میدونین بی انصافی چیه؟!

شما فرض کنین توو ذهن تون اینه ده هزار تومن پول دارین. یک نفر میگه 10 هزار تومن بده به من. میدین بهش. میگذره، یک ماه دیگه، میاد میگه تو میتونستی به جای ده هزار تومان به من 40 هزار تومن بدی ولی ندادی!!!

اول اینکه امکان داره یادت نیاد واقعا اون موقع چقدر داشتی بعد یک ماه

دوم اینکه اگر یادت بیاد، چطوری میخوای ثابت کنی همون 10 هزار تومن توو جیب ت بوده

سوم اینکه، معرفتت اجازه نمیده بگی من هرچی داشتم دادم، من حتی خودم پیاده رفتم خونه چون همه پولم را دادم به شما

چهارم، اصلا حجم درد اینقدر سنگنین نمیتونی حرف بزنی

توو همین مرحله چهارم، که نمیتونی اون سه تای اولی را به زبان بیاری قلبت میشکنه...

بد جور هم میشکنه

تو رو خدا، سعی کنین هر چیزی را در همون لحظه حل کنین، آدم ها اگر توو مرحله چهارم زبون شون قفل کنه، یا حتی عمدی قفل کنه. مثلا خود من همیشه عمدی قفل میکنم که چیز ناراحت کننده ای نگم. چیزی که تازه منت محسوب بشه، یا بدونم اصن با گفتن با اون واقعه، حال طرف مقابلم بدتر میشه. اینجاست قلبم درد میگیره.

خواهش میکنم، هیچ وقت با هر انسانی که هستین، به مرحله چهارم نرسین.

فکر نکنین قلب میشکنه، رابطه ها نابود میشه هااااا. نه

این مزخرف محضه

با شکسته شدن قلب چیزی تغییر نمیکنه

شما فقط عمر انسان مقابل را کم کردین

جوری درد بهش وارد کردین، که ماهیچه های قلبش را به جای 90 سال به 60 سال رسوندین

همین

اگر خواستین زیاد زندگی کنین با هم، قلب نشکونین!