رضا ندری | دانشجوی ارشد مدیریت رسانه –دانشگاه صداوسیما
زمان لازم برای مطالعه: 6 دقیقه
با گذری به بیانات رهبری در دیدارهای مختلفی که با هنرمندان و تولیدکنندگان آثار نمایشی سازمان صداوسیما در طول سالهای مختلف صورت گرفته است میتوان دریافت که ایشان موثرترین قالب انتقال پیام در رسانه ملی را تولیدات نمایشی این رسانه به شمار آوردهاند: «تلویزیون، صداوسیما و به خصوص بخش هنر نمایشی -بخش سریال و فیلم- امروز برای ما از همیشه مهمتر است. من به هیچ وجه یک نگاه مسامحهای و گذرا و باری به هر جهتی نسبت به تلویزیون ندارم. هنرهای نمایشی خیلی مهماند؛ ابعاد تأثیرگذاری و فرهنگسازی هنرهای نمایشی خیلی وسیع است.» ( بیانات رهبری در دیدار با هنرمندان و دستاندرکاران سازمان صداوسیما، سال ۱۳۸۹)
خب احتمالا این اهمیت برای همگان نیز روشن و واضح است منتها وجه دیگری که باعث تاکید مکرر رهبری بر جدی گرفتن آثار نمایشی شده، میدان خاصی است که به واسطه هویت انقلاب اسلامی پیش روی ما شکل گرفته است.
به عبارتی ایشان جایگاه این آثار را دقیقا در مبارزه با جریانی تعریف میکنند که هویت انسان ایرانی را نشانه رفته است. بنابراین ارزشمندی این هنر را در قرارگرفتن در چنین میدان مبارزهای تعریف میکنند.
حتی اگر به انتقادات ایشان در مورد آثار نمایشی صداوسیما نیز نگاه کنیم، بارها از همین نظر به نقد مضامینی پرداختهاند که هویت انسان ایرانی که با انقلاب اسلامی تجدید عهد کرد را تضعیف کرده و یا به آن بیتوجه بودهاند :«شما میتوانید این نسل را یک نسل پیشرونده، امیدوار، پُرشوق، معتقد به خود و معتقد به ارزشهای اسلامی و ملىِ خود بار بیاورید؛ و همینطور میتوانید این نسل را شرمنده، پشیمان، زیر سؤالبرنده افتخارات گذشته و زیر سؤالبرنده افتخار انقلاب و دفاع مقدس بار بیاورید.» (بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون ۱۳۸۵)
به این مبحث میتوان از زاویههای متفاوتی ورود کرد که چقدر آثار نمایشی ما در تحقیق چنین هدفی موفق بوده است ولی اگر بخواهیم یکی از مهمترین دلایل موفقیت و عدم موفقیت تولید چنین آثاری را پیدا کنیم بدون شک باید به مسئله تربیت هنرمند بپردازیم.
نسبت هنرمندی که بنا است چنین آثاری را تولید کند با این صحنه مبارزه شاید مهمترین مسئلهای است که باعث به غایت رسیدن آثار نمایشی در این میدان خواهد بود.
ایشان در همین باره میفرماید :«ما اگر احساس میکنیم که بهوسیله یک کارگردان یک معرفت عمیق صحیحی در یک فیلم منعکس نمیشود، باید ببینیم این معرفت عمیق، چگونه میتوانست به دل این کارگردان القاء شود تا او بتواند معرفت درونی خودش را منعکس کند. هر کسی باید آنچه را که خودش میفهمد، خودش ادراک میکند و خودش احساس میکند، آن را در هنرش بگنجاند؛ و الّا هنر یک چیز مصنوعی خواهد شد. چگونه میشد این معرفت درونی، آنچنانی که منِ بیننده میپسندم، به این کارگردان منعکس بشود و چرا نشده؟ این جای سؤال دارد.»
اگر از این زاویه به مسئله تحول در تولیدات نمایشی بپردازیم، با چالش عمیقی مواجه خواهیم شد که آن نظام تربیتی است که چنین هنرمندی را به طور طبیعی میتواند تربیت کند و همچنان خلا چنین فضایی در سازمان صداوسیما کاملا احساس میشود.
رهبری در دیداری که سال ۱۳۸۳ با مدیران سازمان صداوسیما داشتند ضمن برشمردن نکاتی برای ارتقای کمی و کیفی آثار تولیدی سازمان، به مسئله تربیت نیرو اشاره کرده و جایگاه مهم دانشگاه صداوسیما را متذکر میشوند :«نکتهی هفتم، تربیت نیروی انسانی است؛ این موضوع خیلی مهم است. صداوسیما دانشکده دارد؛ این دانشکده باید به طور جدی به تربیت نیروی انسانى کارآمد و کافی بپردازد. انسانهای مناسب را هم باید جذب کنید. الان هنرمندهای انقلابی و خوبی در داخل کشور هستند که بعضیها در رشته و کار خودشان بلاشک جزو برجستهها هستند؛ اما صداوسیما از اینها استفادهای نمیکند؛ نمیدانم چرا؟ اینها با من هم ارتباط دارند؛ بعضی اوقات میآیند و میروند. بارها هم توصیهگونه گفتهام از این دوستان استفاده شود. بعضی از اینها در نویسندگی، در گویندگی، در شعر، در هنرهای تصویری و در کارهای دیگر خیلی خوب هستند؛ بعضیهاشان هم انصافا کارهای برجستهای دارند.» (دیدار با مسئولان سازمان صداوسیما سال ۱۳۸۳)
حال باید به این سوال فکر کرد که اگر تحول مدنظر رهبری در تولیدات نمایشی صداوسیما، وابسته به رویش هنرمندانی است که این مبارزه را به صورت معرفتی درونی ادراک کردهاند و آنگاه میتوانند آن را منعکس کنند، سازمان صداوسیما چه تمهیدی برای تربیت چنین اشخاصی اندیشیده است؟
آن هم در شرایطی که عمده مراکز آموزش و تربیت هنرمندان آثار نمایشی متاسفانه افراد را در فضایی کاملا برعکس آرمانهای انقلاب اسلامی قرار میدهند؟
جالب توجه است که ظرفیت دانشگاه صداوسیما نیز برای تربیت چنین هنرمندانی مغفول مانده است و در برخی رشتههای مرتبط با تولید آثار نمایشی دانشجو نمیپذیرد. علاوه بر این، سایر دانشجویان مرتبط با رشتههای تولیدی نیز از نحوه به کارگیری خود در سازمان صداوسیما گلایههای فراوان دارند.
مسئله اساسا پذیرش چنین دانشجویانی به منظور استخدام در سازمان صداوسیما نیست بلکه ایجاد بستری تربیتی برای رشد معرفتی و تخصصی دانشجویان هنری است که شاید امروز کمتر جایی برای پذیرش آنها بتوان یافت.
این مطلب در نبضنگار شماره 30نشریه نبض دانشگاه صداوسیما (ویژهنامه نوروز 1404) منتشر شده است.