نویسنده و گردآورنده:مبین بزرگمهر
مقاله ای از نشریه اندیشه، شمارهی چهارم، دورهی هفتم، تیر 1402
با مراجعه به منابع و کتب تاریخی با شناختها و تعاریف گوناگونی نسبت به خیام رو به رو میشویم؛ برخی او را منجم و ریاضیدان و فیلسوف میدانند برخی از فعالیت او در طب و فقه و تاریخ دم میزنند، در گوشه و کنارهای از مکتوبات نیز با فعالیت او در دستگاه حکومتی رو به رو میشویم. همچنین منابع پراکندهای در ارتباط با اشعار و رباعیات خیام وجود دارد، در بسیاری از منابع مانند تاریخ بیهقی خیام را به عنوان فیلسوف و منجم یاد میکنند اما از اشعار و رباعیات او دم نزدهاست؛ در بسیاری از کتب هوش و ذکاوت مثال زدنی او را مورد توجه قرار دادهاند. پرسشی که پیش میآید این است که آیا خیام شاعر همان خیام ریاضیدان و منجم است؟ پاسخ به این سوال برای تاریخ نویسان ممکن است بسیار مهم باشد، همچنین اگر ما پاسخ این سوال را میدانستیم به بسیاری از شبهات میتوانستیم پاسخ دهیم اما پاسخ دقیقی تاکنون برای این پرسش ارائه نشده و ما در این جا قرار است رباعیات خیام شاعر را برسی کنیم و فلسفه خیام را از دل اشعارش بیرون بکشیم. سختی کار اینجاست که تعداد ابیات منسوب به خیام بسیار زیاد است و در طول تاریخ افرادی افسانه سراییهایی را به او نسبت دادهاند. ما باید ابیاتی که با قطعیت از آن خیام هستند را بیابیم و تحلیل کنیم. اما معیارمان برای اینکه با قطعیت تشخیص درست بدهیم چیست؟ چرا باید تعداد بسیار زیادی بیت منسوب به خیام وجود داشته باشد؟ چرا خیام آثارش را به طور مشخص و دقیق منتشر نکرده؟ و پرسشهای دیگری که در ارتباط با این شاعر متفاوت در تاریخ و فرهنگ ایران رو به رو میشویم.
نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که تمام آثار منظومهای که از خیام وجود دارد، بعد از مرگ او منتشر شده. قدیمیترین نسخهای که از رباعیات خیام موجود است نسخه "بودلن اکسفرد" است که حدود سیصد سال پس از مرگ خیام نوشته شده. این نسخه دارای ۱۵۸ رباعی است اما با این حال نمیتوانیم با قطعیت صاحب همه ابیات را خیام بدانیم؛ علت اینکه ما در اکثر آثار موجود دچار شک و تردید هستیم جدای سبک و تکنیک شعری، محتوای اشعار است. این درست است در فلسفه و هنر ممکن است فردی در طول عمر خود دچار تغییرات عقیدتی شود و این تغییرات در آثار وی شهود پیدا کنند اما این تغییرات یک الگوریتم مشخص را بر حسب زمان طی میکنند به عنوان مثال فرد در دوران جوانی بر عقیدهای پایبند بوده و در پیری به خلاف آن روی آورده است اما نمیشود که عقاید شخص هر روز رنگ عوض کنند و مدام محتوایی متفاوت و نقیض عرضه کند. با تحقیق موشکافانه در ابیات خیام میتوان موضوعاتی نسبتا پیوسته و متجانس را یافت. به عنوان مثال به رباعی زیر دقت کنید که خیام ان را در هفتاد سالگی سروده است و تا آن زمان از اندیشه خود عقب نشینی نکرده است.
همچنین میتوان بر این باور بود که خیام از ترس افراد متعصب، اشعار خود را منتشر نکرده و فقط این رباعیات را در محافل خصوصی در نزد نزدیکان و دوستان منتشر کرده و بعد از مرگ وی که خطری او را تهدید نمیکرده دوستان او این رباعیات را پخش کردهاند اما از آنجا که این آثار به مزاج بسیاری از افراد خوش نیامده دست به تغییر و تخریب آن زدهاند و به همین دلیل است آثار او را از یک پارچگی در آوردهاند. با این حال میتوان بسیاری از ابیات درست را تشخیص داد و از میان دیگر اشعار استخراج کرد؛ نجم الدین راضی که یکی از صوفیان معروف بوده است در کتاب مرصاد العباد نام خیام را میآورد و او را مورد نقد قرار میدهد، او خیام را فلسفی و دهری و طبیعی مینامد، همچنین او را محروم از حقیقت میداند؛ در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«که ثمره نظر ایمان است و ثمره قدم عرفان. فلسفی و دهری و طبایعی از این دو مقام محروماند و سرگشته و گم گشتهاند. یکی از فضلا که به نزد نابینایان به فضل و حکمت و کیاست معروف و مشهور است و آن عمر خیام است، از غایت حیرت و لالت این بیت را میگوید:
در دایرهای کامدن و رفتن ماست
آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس مینزند دمی در این عالم راست
کین آمدن از کجا و رفتن به کجاست»
و در ادامه این نویسنده صوفی دست به توهین و سرزنش خیام میزند. این نویسنده از نظر زمانی به خیام نزدیکتر بوده و به احتمال قوی در آن زمان، هنوز اشعار خیام دست نخورده و یکپارچه باقی مانده بوده و در نتیجه او شناخت مناسبی نسبت به عقاید خیام داشته؛ برای همین دست به نقد و همچنین بطلان عقاید خیام میزند؛ این امر به خوبی به ما نشان میدهد که اندیشه و آثار ادبی خیام در مقابل اندیشه صوفیانه است و آثار او مبنای منطقی و فلسفی دارند. حال با این خط کش و معیار میتوان بسیاری از آثار درست را تشخیص داد و استخراج و جمع آوری کرد. محمد رضا شفیعی کدکنی در یکی از گفتارهایشان در دانشگاه تهران در بخشی در مورد خیام از دید دیگری به موضوع میپردازد و به باز بودن فضای انتقادی در دوره شکوفایی اسلام در ایران اشاره میکند، بخشی از جملات ایشان:
«این من و شما هستیم که شاید کاسه از آش داغتر باشیم. در آن دوره شکفتگی تمدن اسلامی، خیلی راحت آدمها میآمدند حرفشان را میزدند. یک آدمی مثل خیام بوده و آدمی هم مثل نجم الدین رازی به او فحش میداده»
یکی از فاکتورهای مهم در رباعیات خیام اعتراض است، اعتراضی که مبنای شهودی و منطقی دارد؛ خرد گرایی در ابیات خیام موج میزند، و هنگامی که دست به انتقاد و اعتراض میزند مبنای این کار همان خردی است که او را به دور از هرگونه خرافات و افسانه سرایی با واقعیتها رو به رو میکند، او دارای شجاعت فکری بوده، و اندیشههای عصاینگرش را به صورت رباعی بیان کرده. در اشعار او میتوان پرسشهای بنیادینی را یافت که کمتر کسی در آن دوران و حتی در دورانهای بعدی در میان متون مطرح کرده باشد. او شجاعانه و با منطقی بیرحم پرسشها و انتقادهایش را بیان کرده که در نوع خودش بینظیر است.
درد خیام، درد دوری از معشوقه و یار نیست، درد عشق نیست، درد او درد فلسفی است که به وجود آورنده آن منطق بیرحمش است؛ این منطق او را در نقاط تاریک فلسفی وارد میکند که هر کسی جرئت ورود به آن را ندارد، او میداند که نمیتواند به پاسخی برای بسیاری از پرسشهایش برسد و مدام بر این نکته تاکید کرده که معمای هستی را نمیتوان حل کرد.
اما خیام خود را قربانی پرسشهایش نمیکند، چرا که او بهتر از دیگران میداند که نمیتواند از گذر ایام فرار کند و سر انجام مرگ گریبان او را خواهد گرفت، او به گونهای اندیشهاش را بیان میکند که مخاطب کاملا تحت تاثیر قرار بگیرد، و یکی از عوامل مهم در اشعار او سادگی و صریح بودن آنهاست و اشعار او دارای پیچیدگی ادبی زیادی نیستند، به طوری که مخاطب به سادگی میتواند منظور او را متوجه بشود و فلسفه او را درک کند.
یا در جایی دیگر میگوید:
او که دیگر میداند قرار نیست برای بسیاری از پرسشهایش پاسخی پیدا کند و این معما هستی، معما باقی میماند و همچنین از گردش ایام و گذران عمر نیز با خبر است، دست به فلسفه لذت گرایانهای میزند که بتواند دردهای فلسفی خود را فراموش کند و عمر را به خوشی بگذراند و درواقع خود را فارغ از غم زمانه کند.
با وجود اینکه هنوز اطمینان نداریم که این ابیات برای خیام هستند یا نه، اما نکته قابل تأمل این است که این ابیات اگر از هر فرد دیگری نیز باشد برای یک شاعر معمولی نبودهاند و او قطعا فیلسوف بوده که فلسفه خود را بسیار ساده و روان در قالب رباعی انتشار داده. نمود اندیشههایی که در این اشعار وجود دارند را میتوان در جای جای فلسفه کلاسیک مشاهده کرد.
آیدی تلگرام انجمن رویش دانشجویان علم و صنعت:
?@Rouyesh_IUST