همیشه تصمیم گیری برای تمامی ما میتواند سخت باشد مخصوصا اینکه تصمیمی که گرفته میشود بر این اساس باشد که در دوراهی سختی قرار بگیرید .
معمولا خیلی از ما استرس میگیریم و یا شاید به قول خودمان اعصابمان بهم میریزد و نمیتوانیم تصمیم درست و نهایی را بگیریم یا به آن عمل کنیم، البته خیلی از ما هم هستیم که دست به دامان دیگران میشویم برای همراهی و مشورت در تصمیممان.
شاید تمامی موارد و تصمیماتی که میگیریم نیازمند یک قانون باشد و آن قانون به شرح زیر است :
روبهروشدن با تصمیمهای سخت و زمان کم برای تصمیمگیری دو عاملی هستند که موجب استرس میشوند. مدیران گاهی باید تصمیمهای سختی بگیرند، مثلا اخراج کارمندی که رفتار مناسبی ندارد یا صرفا اخطاردادن به او؛ سرمایهگذاری تمام منابع روی یک محصول بهامید اینکه قیمتش بالا برود یا تقسیمکردن سرمایه بین کالاها و محصولات مختلف. گاهی نیز در زندگی شخصی باید تصمیمهای سختی بگیریم، مثلا برای مهمانی خانوادگی بهموقع خودمان را به خانه برسانیم یا گزارشی را آماده کنیم که باید اول صبح به رئیسمان تحویل بدهیم.
مشکل ما در این تصمیمگیریها دو جنبه دارد:
در بیشتر تصمیمهای مهم زندگی، مشخصکردن حقایق با نوشتن آنها روش بسیار مفیدی است، زیرا درک مسئله را آسانتر میکند و تا حد امکان عینی است.
برای بالارفتن از پلههای «قانون نردبان» و تصمیمگیری به این ترتیب عمل میکنیم:
اگر پاسخ هر دو سؤال منفی است، میتوانید نفس راحتی بکشید. چون این تصمیم بهاندازهای که فکر میکردید مهم و حیاتی نیست و میتوانید مدتی دربارهاش فکر کنید و بعدا تصمیم بگیرید. ولی اگر پاسخ هریک از این سؤالها «بله» یا «شاید» است، به پله دوم نردبان بروید.
با ایجاد شرایط مناسب برای تمرکزکردن میتوانید تصمیمگیری را جدی شروع کنید.
این پله بسیار مهم است، زیرا در آن میان نتایج و تصمیمهای واقعی ارتباط ایجاد میکنید و پیامد هر تصمیم را مقابل آن مینویسید. در این پله گزینهها و نتایجی مشخص میشوند که روشن نیستند و به توضیح بیشتری نیاز دارند. اگر زمان کافی دارید، مطمئن شوید که گزینهها و نتایج آنها تا حد ممکن روشن و واضح باشند.