[ویرایش نشده]
نمیتوان ارتباط برقرار نکرد. هر رفتاری، نوعی از ارتباط است. چرا که رفتار، نقطۀ مقابلی ندارد (یعنی ضدرفتاری وجود ندارد)، و عدم برقراری ارتباط غیرممکن است. — اصل اوّل ارتباطاتِ پائول واتزلاویک
این قانون اوّل تجربۀ کاربری است. هر طراحی، اثری بر تجربۀ کاربر میگذارد. از افزودن هدفمند یک عنصر طراحی تا بیاعتنایی به پیامهای اساسی، هر تصمیمی، آیندۀ افرادی که برایشان طراحی میکنیم را شکل میدهد.
یکی از اهداف اولیۀ هر طراحِ خوب، برقراری ارتباط و رساندنِ پیام مورد نظرش - آنهایی که منجر به تجربۀ کاربری مثبت میشود - است. کپیرایتینک، رنگ نوشته، ترازِ عنوان فرم، حتی در غیاب یک الگوی طراحی، همۀ این بخشها، جزئی از این ارتباط هستند.
با دانستن این موضوع، میتوانیم از خود بپرسیم "آیا این عنصر، با کاربر ارتباط برقرار میکند یا خیر؟" و با طرح این پرسش میتوانید طرح را ارتقا دهید و زائدات را حذف کنید. چیزهایی، که اغلب بهنظر نمیرسند در نهایت تجربۀ کاربر را میسازند.
تجربۀ کاربری از تمام تعاملات یک شخص با نشان، شرکت، و یا ارگان ساخته میشود. و این شامل نرمافزار، وبسایت، مرکز تماس، تبلیغات، و حتی استیکر روی لپتاپ افراد، نرمافزار تلفنهمراه، حساب توئیتر، ایمیل، و حتی دیدار چهره به چهره نیز میشود. مجموعۀ این تعاملات در زمان را، تجربۀ کاربری گویند.
طراحان تعاملی [یا بَرهَمکُنِش] برای این لحظات، برنامهریزی دارند. بخشی از مسئولیت آنها، برقراری تمامیِ تعاملات به شکل مثبت و موفق است، و این شاملِ جنبههای مختلفی از جمله نرمافزار، کپی-رایتینگ، گرافیک، طرحبندی، روند، و تجربیات فیزیکی میشود. شرمآور است اگر بخشی از این تجربیات، به شکل ناب، و برخی دیگر مخوف به دست بیایند. در واقع، انسجام امر مهمی است.
تجربۀ کاربری، به چند شیوه تقسیم میشود. به عنوان مثال، نگاهی به معماری بیندازیم. اگر یک معمار توسط یک مشتری پولدار برای ساخت یک تجربۀ کاربری عالی استخدام شده باشد، آنان در ساختاری که افراد بتوانند در آن زندگی کنند متوقف نمیشوند، آنان به سبزی اطراف، قوسِ راهرویِ پارکینگ، نما از زوایایِ متفاوتِ ملک، و حتی نحوۀ خوشآمدگویی به مهمان و محلِ قرارگیری میز پذیرایی توجه میکنند. همۀ این امتیازات ملموس بخش مهمی از یک سیستم بزرگتر است، و خانه صرفاً یک بخش از پازل است.
طراحان وب، به شکل سنتی در نقش سازندگان صفحات عمل میکردند امّا حال، میدان دید گستردهتر شده است. مناظرِ اشخاصی که طراحیهای ما را تجربه میکردند، گستردهتر شده. بدین ترتیب، ما باید تمام جنبههای طراحی را در کارهایمان لحاظ کنیم.
این نگاشته، ترجمۀ درسِ اوّل از سلسله درسنامههای «52Weeks of UX» است و در وقتهای آتی، نسبت به ترجمۀ بقیۀ دروس اقدام خواهم کرد.