این روزها مردم سردرگماند، فقیر و غنی هم نداره. همه گیج و منگاند و دنبال پیشبینیای برای آینده. از این فقیرتر میشیم؟ دلار چهطور میشه؟ تورم کی تموم میشه؟ از رکود در میآیم؟ جواب مشخصی برای این سوالات وجود نداره ولی بگذارید خیالتون رو راحت کنم، اوضاع از این بهتر نمیشه.
حجم نقدینگی از سال 92 تا 97 حداقل 150 درصد تورم داره. که 50 درصدش قبل از 97 تخلیه شده بود. 50 درصدش هم سال 97. حداقل 50 درصد دیگه مونده. توی بهترین شرایط امسال 30 درصد تورم داریم که بیشتر در بخش خدمات ظاهر میشن. یه رکود تورمی وحشتناک. یعنی در عرض دو سال 12 درصد تولید ناخالص داخلیمون آب میره. تبعات خیلی بدی داره، مخصوصاً که 15 میلیون حاشیهنشین داریم. تخمین بعضیها به افزایش فقر نسبی تا حدود 45 درصد جمعیت کشوره. یعنی یک عقبگرد سنگین.
به نرخ دلار اوّل اردیبهشت نقدینگی 125 میلیارد دلار بود، یعنی نقدینگی رو تبدیل میکردی میشد 125 میلیارد دلار، امّا امروز با گذشت بیست روز به 116 میلیارد دلار کاهش پیدا کرده، یعنی 2 درصد کاهش. فقط با شایعۀ جنگ. نقدینگی اوّل از همه خودش رو با سکه و ارز منطبق میکنه، اینکه مردم رفتن سکه و دلار خریدن بهترین کار ممکن بود، برعکس ماهایی که به دولت اعتماد کردیم و روزبهروز فقیرتر میشیم.
بانک مرکزی تا به حال سیاست پولی نداشته، به جای اینکه با عملیات بازار باز، نرخ بهره بین بانکی رو مشخص کنه، همینطوری گُرخهای میگفت سود رو بکنید 15 درصد که دیدم چهقدر مردم پولهاشون رو از بانکها کشیدن بیرون. حالا یادش افتاده که عملیات بازار باز که از 40 سال پیش آمریکا انجام میداده هم وجود داره. میشه امیدوار بود که اثرش رو در سالهای آتی نشون بده و با تورم بالای 15 درصد خداحافظی کنیم ولی به این زودی اثری روی رکود کشور نداره. عبدالناصر گفته میخوام پول دست مردم رو زیاد کنم، الآن بخش عمدهای شبه پوله و در بانک. میخواد پول دست مردم رو زیاد کنه و از این طریق یه رونق سطحی بهوجود بیاره. درصورتی که مهمترین عامل نااطمینانیه. من و شما هم نمیدونیم فردا چهخبره؟ چه برسه به کسی که کل سرمایه و تلاش عمری کار کردن رو گذاشته توی بازار.
اگر بخوایم بر اساس نقدینگی حساب کنیم، دلار باید توی کانال 12-13 باشه، گرچه از آذر تا حالا بانک مرکزی آمار نداده ولی خب بسته به شرایط فرق میکنه، الان مسکوکات [اسکناس کاغذی] با حواله نرخ متفاوتی دارن. بازار متشکل ارزی شاید بتونه نرخ حواله و مسکوکات رو به هم نزدیک کنه. کشور حدود 100 میلیارد دلار ذخیره ارزی داره، که متأسفانه به بخش عمدهای از اون دسترسی نداره. مثلاً یکی از بانکهای کشور دوست و برادر [قطر] که 8 میلیارد درش پول داشتیم توی اوج مشکلات ارزی از پس دادن کامل دلارهامون امتناع کرد و خرد-خرد توی قسط 50 میلیون دلاری داره پس میده. معاون ارزی بانک مرکزی دورۀ تحریم قبلی، تعریف میکرد که با قاطر دلار وارد میکردن، یا فرد معتمدشون کل فرستکلاس هواپیما رو میخریده و با چمدون پولها رو میآورده. تازه این برای دورهای هست که امثال کونلون بانک چین باهامون کار میکرد ولی خب ایندفعه یاد گرفتن و کانالهای شبکهای ریز و درشت داریم ولی تفاوت نرخ ارز مانع برگشت ارز ناشی از صادرات میشه، به گفته معاون اقتصادی وزیر اقتصاد حداقل 30 میلیارد دلارش تا حالا بر نگشته و این خطرناکه. باید ارز تکنرخی بشه. یارانه بنزین برداشته بشه، اون موقع میشه کمی امیدوار شد. اینتکس اروپا هم یهچیزی توی مایههای تهاتره، اگر درست استفاده بشه شاید اثر متوسطی روی عطش بازار داشته باشه.
نه. یعنی حداقل امیدوارم که نه. آمریکا در شرایط جنگی نیست. بمبافکن بی-52 دو سال پیش هم در قطر نشستن. اومدن ناو هواپیمابر آبراهام لینکولن از قبل برنامهریزی شده بود. فضای جهانی موافق جنگ نیست. ایران حریف کمی نیست. اگر جنگ بشه اسرائیل شانسی نداره. حزبالله و حشدالشعبی و گروههای شبهنظامی ایران در همهجای دنیا فعال میشن و این تبعات بدی برای آمریکا داره. سیآیاِی و اِناِسای مخالف صریح جنگاند. ترامپ شعارش خاتمهدادن به حضور نظامی منطقه بود. همین دیروز 1.5 میلیارد دلار از هزینۀ دفاعی افغانستان کم کرد که به دیوار مکزیکش برسه. ترامپ میخواد که ایران کلنگی بشه که البته داره به آرزوش میرسه. حاکمیت و دولت توی یکسال اخیر خیلی خطا کردن. کمتر همبستگی دیدیم. دولت با دلار 4200 تومنیاش سرمایۀ ملّی رو به باد داده. برای کارشناسان اقتصادی اهمیتی قائل نیست و سعی کرده به عنوان قهرمان سرکوب قیمت ظاهر بشه و همین فرصتهای مونده یعنی بخش خصوصی رو به حاشیه رونده و مانع حرکت دانکرکوار صادرکنندهها شده.
واقعیت ملموس اینه که وقتی فرصت بود که بودجه مبتنی بر عملیات ریخته بشه، اصلاح نظام بانکی و صندوقهای بازنشستگی صورت بگیره، نرخ ارز سالانه متناسب با تورم افزایش پیدا کنه، هیچکاری انجام نشد. الآن بانکها با تسعیر نرخ ارز و تورم و عملیات بازار باز داره اوضاعشون بهتر میشه، خیلیهاشون دارن افزایش سرمایه میدن و ضریب کفایت سرمایهشون داره به استاندارد بازل-3 نزدیک میشه. ولی این یعنی از جیب من و شمای ایرانی - کشاورز و کارگر - رفت توی جیب بنکرها و مشتریهای رانتخوارشون. الان از طرف دولت 18 درصد بودجه صندوقهای بازنشستگی کمک میشه، امکان اصلاحش هم به این زودی وجود نداره، حداقل نه با وجود سیدمیعادها. نرخ ارز باید تک نرخی بشه تا ارز صادراتی به چرخه برگرده وگرنه به زودی فروش نفت ما زیر 500 هزار بشکه در روز میرسه و نیمۀ دوم سال به یه بحران ارزی دیگه میخوریم و بعید نیست به قحطی دچار بشم. بازار سیاه و خاکستری هم مسکنی بیش نیستند. آمریکا کاملاً حواسش هست و به کاملاً نظارت داره. فلزات اساسی هم تحریم شده و این خیلی بده. حداقل 10 درصد ارز از این طریق تأمین میشد که بخشیاش صرف دور زدن تحریم میشه. برای جلوگیری از فقر کوپن الکترونیکی شاید مسکن باشه ولی راه حل نیست. راه حل آزادسازی قیمت انرژی، و تأسیس صندوق انرژی و پرداخت هفتگی درآمدهای حاصل از اون به همۀ ایرانیهاست که 40 محقق برتر اقتصادی پیشنهاد کردن، اینطوری هم 2/3 روستاییها و 1/3 شهریهایی که ماشین نداره از توزیع عادلانه بنزین سود میبرن، هم قاچاق صفر میشه، هم شاید بشه بنزین فروخت و ارز وارد کشور کرد. اگر به بحران بخوریم که تا نوبخت هست احتمالش زیاده، بعید میدونم اعتراضها به خیابون کشیده نشه، اونموقعست که آمریکا شروع به اجرای برنامههای بعدیاش میکنه، و خلاصه ابرتورم دور از ذهن نیست. فروش زیر 500 هزار بشکه واقعاً وحشتناکه و اگر اصلاحی صورت نگیره با این کسری بودجه بعیده بتونیم قسر دربریم، مخصوصاً ما که زیر دست و پا له میشیم. حاکمیت وارد فاز امنیتی میشه و انجام اصلاح سخت و سختتر. باید مطالبه داشته باشیم، اوّلینش اینه که دلار 4200 که رانتزاست برداشته بشه.