کتاب پدر پولدار پدر بیپول اثر رابرت کیوساکی یکی از بهترین کتابهای موجود در جهان برای آموختن راه و روش پولدار شدن و تقویت هوش مالی است. نویسندهی کتاب پدر پولدار پدر بیپول در این کتاب به آموزش نکات ضروری مالی و علم کسب ثروت میپردازد. رابرت کیوساکی باور دارد که برای رسیدن به درامد خود و ثروتمند شدن باید اصول، قواعد و نکات این کتاب توسط افراد فراگرفته شود و به مرحله اجرا دربیاید.
رابرت کیوساکی در این کتاب تجربیات سالها تحقیق خود را در این کتاب ذکر کرده است و برای اثبات صحیح بودم عقایدش، از دو نفر از نزدیکانش، بهعنوان دو نماد برای تقابل دانش ثروت در مقابل ثروتمند بودن استفاده کرده است. یکی از این نمادها پدر واقعی رابرت کیوساکی، انسانی فرهیخته اما فقیر و نماد بعدی، پدر بهترین دوست کیوساکی، ثروتمند و میلیاردر خودساخته اما نهچندان تحلیل کرده، است.
در یککلام، این کتاب سرشار از درسها و نکاتی در مورد ثروتمند شدن است و این موارد تقریباً در هیچ جا (نه مدرسه، نه دانشگاه نه توسط والدین) به شما آموزش داده نشده است.
آمار میزان فروش این کتاب نشانهای بزرگ بر مؤثر بودن این کتاب بر زندگی مالی انسانها است. کتاب پدر پولدار پدر بیپول به مدت ۶ سال جز پرفروشترینهای نیورک تایمز بوده و در این سالها تقریباً ۳ میلیون نسخه را در بیش از ۱۰۹ کشور جهان و به ۵۰ زبان مختلف به فروش رفته است.
آنهایی که قصد دارند روش پولدار شدن را بیاموزند.
پدر و مادرانی که می خواهند به روش درست، کسب ثروت را به فرزندان خود آموزش دهند.
کسانی که به افزایش و تقویت هوش مالی خود تمایل دارند.
رابرت کیوساکی سرمایهگذار، کارآفرین و معلم آمریکایی است که به مدت شش سال توانست عنوان پرفروشترین نویسنده را در مجله نیویورکتایمز را به خود اختصاص دهد.
رابرت کیوساکی توانست با کتابها و آموزشهای خود، نگرش میلیونها انسان را نسبت به ثروت و پول افزایش دهد. او در سن ۴۷ سالگی کسبوکار خود را به فروش رساند و با سرمایهگذاریهای موفق، خود را بازنشسته کرد.
ثروت این نویسنده، هماینک بالغ بر ۸۰ میلیون دلار است. کتاب پدر پولدار پدر فقیر به سبک زندگینامه، توصیههای شخصی رابرت کیوساکی برای افزایش هوش مالی و ثروتمند شدن است. او در این کتاب مراحل رسیدن به استقلال مالی مالی را ذکر کرده است.
رابرت کیوساکی معتقد است که تمام رهنمودها و راهکارهایی درجشده در کتابش را در هیچ جایی از اجتماع یاد نگرفته است. کیوساکی داستان دوران سرمایهگذاری موفقش و بازنشستگی زودهنگامش را در سن ۴۷ سالگی را برای اثبات ادعاهایش روایت میکند. او بر این باور است که ترس از سرزنش جامعه اجازه نمیدهد تا از دور باطل خارج و ثروتمند شویم.
اکثر ما معنای دور باطل را خوب میدانیم، اما وقتیکه کسی از ما معنایش را بپرسد، چه تعریفی داریم؟ یکی از تعاریف دور باطل این است: «روال بیپایان کار برای همه بهجز خود»؛ یعنی شما تمامکار را انجام میدهید اما بیشتر پاداش آن به دیگران (روسا، دولت و …) میرسد. درواقع منظور ما در دور باطل همان چیزی است که همگی در آن اسیر هستیم؛ اما طلسم ترس از مردم اجازه نمیدهد تا این دور باطل را شکست بدهیم و به استقلال مالی برسیم.
«برو مدرسه و بعدش دانشگاه درس بخون، شغل خوبی پیدا کن». ما هنوز هم این شعار را باور میکنیم! بااینکه میدانیم این توصیه منسوخ است و ریشهی آن تفکرات والدینمان است. حقیقت این است که شما میتوانید سخت کارکنید، به دانشگاه خوبی وارد شوید و بعد از فارغالتحصیل شغل پر درآمدی داشته باشید اما هنوز هم در دور باطل هستید. این روسای شما هستند که به خاطر کار کردن شما ثروتمندتر میشود.
بااینحال، ما هنوز هم به خاطر ترسی که از کودکی در مغز ما فروکردهاند، به آن شعار باور داریم و از آن اطاعت میکنیم. دو عامل ترس و طمع قادر است کاری کند تا افراد بدون تفکر اقتصادی تصمیمات اشتباهی را اتخاذ کنند.
هرکسی در وادی پول، دو هیجان اصلی ترس و طمع را تجربه میکند. اگر پول داشته باشید، بهاحتمالقوی بر اینکه چه چیزهای جدیدی میتوانید بخرید متمرکز میشوید، اگر پولی هم نداشته باشید همیشه در ترسو نگرانی کم آوردن پول هستید.
کسانی که فاقد سواد مالی برای مدیریت امور مالی خود هستند بهاحتمالقوی در تصمیمات خود اسیر این دو هیجان خواهند بود.
بهعنوانمثال تصور کنید که شما در ادارهی خود ترفیع گرفتهاید و درامدتان بسیار بالا رفته است. شما میتوانید آن درامد مازاد را روی اوراق یا سهام سرمایهگذاری کنید که این امر بهتدریج برای شما سودآور خواهد بود و یا میتوانید ماشین دلخواه یا خانه جدید بخرید تا خودتان را راضی کنید.
اگر شما به لحاظ مالی ضعیف باشید، مدیریت اموال شما به دست هیجانات خواهد افتاد. ترس از دست دادن اموال، آنقدر قوی است که اجازه نمیدهد که به دلیلی ریسکی که درک کردهاید، پول خود را در سهام و یا داراییهای دیگر سرمایهگذاری کنید، بااینکه این سرمایهگذاریها در بلندمدت برایتان ثروت آفرین خواهد بود.
در نقطهی مقابل، طمع موجب میشود تا اضافهی درامدتان را برای یک زندگی بهتر هزینه کنید که انتخاب امنتری از خرید سهام یک شرکت است؛ اما خرید خانهی جدید هزینههای بیشتری را برای شما ایجاد میکند و عملاً افزایش درامد شما را بیاثر میکند.
ترس و طمع به این صورت اجازه نمیدهد تا افراد بدون دانش مالی در بلندمدت ثروتمند شوند. حال سؤال این است: چگونه با این هیجانات مبارزه کنیم؟ پاسخ این است که شما با افزایش هوش و دانش مالیتان دربارهی چیزهایی مانند سرمایهگذاری، ریسک و بدهی، قادر خواهید بود تا طبق شرایط بهترین تصمیم منطقی (حتی باوجود ترس و طمع) را اتخاذ کنید.
اغلب افراد فکر میکنند که برای کسب پول و ثروت فقط کافی است که استعداد بالایی داشته باشیم؛ اما در حقیقت، جهان پر از افراد بااستعداد است که اکثر آنها فقیر هستند.
ضعف این افراد در هوش مالی آنهاست. اکثر ما بدون هوش مالی تربیت میشویم. نظام آموزشی طوری طراحیشده است که رشتههای مفید مختلفی را به افراد یاد بدهد، اما متأسفانه هوش مالی جزی از این رشتهها نیست!
کودکان مسائلی مانند پسانداز یا سرمایه گزاری را یاد نمیگیرند و طبیعتاً هیچ شناختی از موضوعاتی مانند سود مرکب ندارند.
شما میتوانید در هر سنی در مسیر کسب ثروت بگذارید، اما هرچه سریعتر این مسیر را آغاز کنید بهتر است.
اگر در سن ۲۰ سالگی آغاز کنید، میزان ثروت شما خیلی بیشتر از زمانی است که در ۳۰ سالگی شروع کنید. صرفنظر از سن شما، بهترین راهکار این است که وضعیت مالی خود را ارزیابی کنید، اهدافتان را مشخص کنید و سپس برای رسیدن به اهداف خود آموزشهای لازم را کسب کنید.
در ابتدا یک نگاه صادقانه و واقعگرایانه به وضعیت مالی کنونی خود بیندازید. با شغل یا کسبوکار فعلی، چه مقدار درامد واقعبینانهای در حال حاضر و در این دوره میتوانید کسب کنید و چه هزینههایی را میتوانید پرداخت کنید؟
بعد از این ارزیابیها، شما میتوانید اهداف مالی واقعبینانهای برای خود تعریف کنید. بهعنوانمثال بگویید که میخواهید در ۵ سال آینده خود را دلخواه خود را خریداری کنید.
این کار یک سرمایهگذاری بزرگ بر زندگی شما است. شما میتوانید این کار را به چند روش مختلف انجام دهید؛ اما یکی از بهترین راهکارهای مجرب این است که نقطه تمرکز خود را تغییر دهید. درواقع برای آموزش کارکنید، نه برای کسب درامد. بهعنوانمثال میتوانید در اوقات فراغت خود آموزش افزایش هوش مالی بیشتری را ببینید.
نیازی نیست که بهصورت حضوری به کلاسها و سیمنارها مراجعه کنید، شما میتوانید از اموزش های انلاین و ویدیوهای آموزشی فضای اینترنت نیز بهرهمند شوید. همچنین شما میتوانید کتابهایی را با موضوع هوش مالی مطالعه کنید و سعی کنید تا با متخصصان این حوزه ارتباط مؤثری برقرار کنید. اگر دنیای مالی خود را بر این بستر بسازید، بهاحتمالقوی یک روز در آیندهای نهچندان دور، ثروتمند خواهید شد.
مسیر رسیدن به ثروت، طولانی و دشوار است. ممکن است در مواجهه با چالشها بهسادگی روحیهی خود را از دست بدهید. مثلا شاید قیمت سهامی که بر آن سرمایهگذاری کرده بودید، بهصورت ناگهانی سقوط کند. برای تحقق اهداف مالی، باید حتی در رویارویی با شکست نیز روشهایی را برای حفظ انگیزه خود پیدا کنید. یکی از روشهای تقویت انگیزه این است که فهرستی ازآنچه میخواهید باشید و آنچه نمیخواهید را تهیه کنید و بهصورت دورهای ان را مرور کنید.
بهعنوانمثال: «نمیخواهم فقیر باشم» و «میخواهم در عرض سه سال خانه بخرم». هر زمان که لازم بود به خودتان یادآوری کنید که چرا باید مسیر رسیدن به اهداف مالی خود را ادامه دهید.
از دیگر روشهای حفظ انگیزه این است که قبل از پرداخت قبوضتان به خودتان پاداشی بدهید. اگرچه کمی غیرمنطقی است، با این کار میتوانید بفهمید که هرماه چه میزان پول لازم دارید تا به هر دو هدف خودجامه عمل بپوشانید. مثلاً خرید آن ساز موسیقی و تسویه با بدهی وام بانکی. منظور این نیست که بدهی بالا بیاورید، اما اول باید به خودتان «پول بدهید»، فشار اضافی پرداخت قبض و اقساط وام موجب میشود تا روشهای خلاقانهای را برای کسب درامد بیشتر پیدا کنید.
با این کار، خود مراقبی مالی شما تقویت میشود. این خصوصیت کلیدی همهی افراد است که ازنظر مالی موفق بودهاند. برای الهام گرفتن، سرگذشت و داستان زندگی افراد موفقی مانند وارن بافت را بخوانید. زمانی که ببینید این انسانها چگونه با غلبه بر چالشها به قلهها موفقیت رسیدهاند، انگیزهتان را حفظ خواهید کرد. این نکتهها را اجرا کنید، بدانید و مطمئن باشید که حفظ انگیزه در مسیر کسب ثروت زیاد هم سخت نیست.
حتی بعد از ارتقا سطح مالیتان هم ممکن است که نقاط ضعف شما، برای پول شما یک تهدیدکننده باشد. تنبلی و غرور دونقطه ضعف شخصیتی هستند و این قدرت را دارند که به زندگی مالی شما آسیب بزنند.
اکثر ما تصور میکنیم که تنبلی یعنی اگر دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم، اما در حقیقت تنبلی الزاماً به معنای بیکاری و منفعل بودن نیست، بلکه میتواند فرار از انجام کارهای لازم باشد. بهعنوانمثال یک تاجر را تصور کنید که هفتهای ۵۰ ساعت کار میکند. از دید فردی که از بیرون نگاه میکند، او تنبل نیست؛ اما با کار کردن تا دیروقت، او از خانواده و عزیزان خود دور شده است. به احتمال قوی او نشانههای این بحران را در خانه مشاهده کرده است، اما بهجای حل این مشکل، خود را غرق کار کرده است.
در یککلام، او تنبل است. چون از کارهای ضروری غافل است و بهاحتمال زیاد عاقبت این است که به یک طلاق پرهزینه گرفتار میشود.
غرور و تکبر یک نقطهضعف شخصیتی ویرانگر است. بر خلاق تعاریف مرسوم، میتوان در مسئله نابودی اوضاع مالی ان را «ترکیب جهل و تکبر» نامید. ترکیبی از دانش مالی ضعیف و غرور بیشازحد برای اعتراف به آن.
بسیاری از افراد تصور میکنند که کسبوکار و شغلشان باید یکی باشد؛ اما در مسئلهی وضعیت مالی شخصی، ای دو با یکدیگر تفاوت دارند.
شغل شما آن کاری است که حداقل هفتهای ۴۰ ساعت به آن اختصاص میدهید تا هزینههای زندگی مانند هزینههای خوراک، پوشاک، مسکن و … را بپردازید. معمولاً شغل شما یک عنوان خاص مانند «نویسنده» یا «فروشنده» دارد؛ اما کسبوکار شما آن فعالیتهایی است که بری پول و وقت هزینه میکنید تا با آن داراییهای خود را افزایش دهید.
شغل شما تنها میتواند هزینههای شما را پوشش دهد، بعید به نظر میرسد که بهتنهایی بتواند شما را ثروتمند کند. برای دستیابی به ثروت، باید علاوه بر داشتن شغل، کسبوکار دیگری هم داشته باشید.
بهعنوانمثال یک سرآشپز را تصور کنید که در کار خود متخصص است و بااینکه از شغل خود درامد کسب میکند تا هزینههای خود را بپردازد؛ اما او ثروتمند نمیشود، پس باید شروع به سرمایهگذاری کنید.
برای سرمایهگذاری کردن روشهای زیادی موجود است. بیتردید شما در تمامی مسائل نمیتوانید تخصص داشته باشید. برخی اوقات بهتر است که کار را به یک متخصص بسپارید و تمرکز خود را بر کارهایی که علاقه دارید و در آن متخصص هستید معطوف کنید.
کتاب پدر پولدار پدر فقیر به ما گوشزد میکند که چون در مدرسه به ما هوش مالی را انتقال ندادهاند، خودمان باید این هوش را در خود تقویت کنیم. فقط زمانی احتمال ثروتمند شدن و استقلال مالی بالا میرود که شما دارای هوش مالی زیاد و ذهنیت قوی باشید. هرچقدر بر دانش خود سرمایهگذاری کنید، احتمال ثروتمند شدن شما افزایش پیدا میکند. چون دانش و ذهن بزرگترین دارای شما در هر شرایط مالی است.
کتاب پدر پولدار پدر بیپول اثر رابرت کیوساکی یکی از بهترین کتابهای موجود در جهان برای آموختن راه و روش پولدار شدن و تقویت هوش مالی است. نویسندهی کتاب پدر پولدار پدر بیپول در این کتاب به آموزش نکات ضروری مالی و علم کسب ثروت میپردازد. رابرت کیوساکی باور دارد که برای رسیدن به درامد خود و ثروتمند شدن باید اصول، قواعد و نکات این کتاب توسط افراد فراگرفته شود و به مرحله اجرا دربیاید.
در این مطلب خلاصهای از کتاب پدر پولدار پدر فقیر نوشتهی رابرت کیوساکی را برای شما به رشتهی نگارش درآوردیم و نکات مهمی از کتاب را برای شما بازگو کردیم. امیدواریم که توانسته باشیم توسط این مقاله دیدگاه جدید از هوش مالی را برای شما ایجاد کرده باشیم. از اینکه تا انتهای مقاله با ما همراه بودهاید از شما تشکر میکنیم. لطفاً نظرات و تجربیات خود در مورد کتاب پدر پولدار پدر فقیر را با آژانس دیجیتال مارکتینگ ای تی هما به اشتراک بگذارید.