این عکس رو جلوی خوابگاه غدیر دانشگاه بوعلی گرفتم.
شب قبلش همدان، برف سنگینی اومده بود و ما هم امتحان داشتیم. قرار گذاشتیم امتحانو بدیم و فرداش بریم برفبازی. بعد از ظهر جلوی خوابگاه منتظر یکی از بچهها بودیم که دیدیم یه گربه وسط این همه برفی که تا زانو هم میرسید رفته زیر پل جوب و یه خونه گرم برای خودش ساخته.
دی ماه سال 1401 قشنگترین زمستونی بود که گذروندم. هیچ چی خاطرات قشنگ دانشگاه نمیشه...
چالش «داستان عکس من» ویرگول - لینک
عکس با کیفیت گربه در Unsplash